به گزارش راهنوشت، آیت الله مصباح را از زمان دبیرستان میشناختم اما نه به عنوان یک عالم و فیلسوف بلکه به عنوان یک استاد حوزه و علوم دینی که هر از گاهی در تلویزیون هم حضور داشت.
بعدها که وارد دانشگاه شدم و در گفتگوهای دانشجوها پیرامون بحث جنجالی اصل مطلق بودن ولایت فقیه شرکت کردم تازه با اندیشههای آیت الله مصباح آشنا شدم. اندیشههایی در قالب ایدئولوژی محکم ثابت و منحصر به فرد به زبانی ساده و روشن. بعدها که موج هجمه ها و افترا های مختلفی از هر نوع چه از داخل و چه خارج برای ترور شخصیت ایشان وارد شد ارادتم به این پیر فرزانه بیشتر شد شاید برای همین بود که اشتیاق ویژهای برای دیدن فیلم مستند آن زمستان ساخته احمد شریف زاده داشتم.
فیلم ۷۵ دقیقه ای با تمرکز بر ماجرای انتخابات خبرگان سال 94 و رای نیاوردن آیت الله مصباح برای مجلس خبرگان بدون بررسی علل و چرایی موضوع !
آن زمستان بیشتر از آنچه به موضوع هدف خود بپردازد آرامش انسانی را به نمایش گذاشته که هر اتفاق و رخدادی را خواست الهی و جزئی از مقدرات خدا میداند.
اگر چه شریف زاده سعی کرده به اجبار هم که شده اهمیت انتخابات خبرگان را برای آیتالله و همچنین مخاطبان خود بقبولاند اما خود فیلم این حس را منتقل نمیکند بلکه برشی ۵ ماهه از زندگی عالمی را نشان میدهد که با تمام آگاهی از اتفاقات پیرامون با آرامش خاصی زندگی عادی خود را دارد. دیدارهای علمی و کاری خود را دارد، کلاسهایش را برگزار می کند، پاسخ سوال های مردم را میدهد و در عین حال در کنار خانواده با مهربانی زندگی میکند.
به نظر می رسد مستند آن زمستان در انتقال پیام خود چندان موفق عمل نکرده و کارگردان برای طرح مفهوم دیانت همراه با سیاست دچار نوعی پارادوکس شده است. شاید اگر شریف زاده زاویه دید مستندش را بر ابعاد دیگری از شخصیت آیت الله مصباح از جمله اندیشه های ایشان متمرکز می ساخت مستندی ماندگارتر تولید می شد.
نویسنده: اعظم وایانی