«محمدهادی اینانلو» مستندساز جوانی است که با مدرک کارشناسی ارشد صنایع، از دانشگاه فارغالتحصیل شد؛ اما وقتی سال 91 بهعنوان پژوهشگر به برنامۀ تلویزیونی «ثریا» راه پیدا کرد، کمکم به مستندسازی علاقه نشان داد و با ورود به این عرصه، سعی کرد مشکلات و موانع پیشرفت کشور را در کادر دوربینش جای دهد. در این گفتوگو، اینانلو از آخرین اثر خود به نام «جوجههای انگلیسی» برایمان میگوید.
کمی از ثریا و رویکردهای این برنامۀ تلویزیونی بگویید.
شعاری که برای ثریا درنظر گرفته شده «دیدهبان پیشرفت» است. برای پیشرفت کشور، نیاز به برنامهریزی و تلاش است که این دو عامل، معمولاً با مشکلات و موانعی روبهرو میشود. رسالت ثریا پیداکردن این مشکلات کلیدی و معرفی آنان به مسئولین است تا برای حذف موانع، اقدام شود و پیشرفت کشور سرعت گیرد.
چطور با ایدۀ «جوجههای انگلیسی» آشنا شدید؟
امنیت غذایی، بحث خیلی مهمی است که از آن غافل هستیم. امنیت غذایی دو بخش دارد، یکی تأمین غذا برای مردم و دوم هزینۀ این تأمین غذا. از طرف دیگر ما دیدیم که گوشت مرغ، یک مادۀ غذایی پرمصرف در کشور ماست و از میان انواع گوشتها، مردم بیشتر گوشت مرغ را مصرف میکنند. این اتفاق به دو دلیل است؛ یکی طبخ سریع آن و دوم ارزانتر بودنش نسبت به دیگر حاملهای پروتئینی.
پس مرغ در سبد غذایی مردم، دارای جایگاه مهمی است و تأمین این مادۀ غذایی و قیمت تمامشدهاش اهمیت زیادی دارد.
ما در صنعت مرغداری خودکفا هستیم؟
خوشبختانه درزمینۀ تولید مرغ نهتنها خودکفا هستیم، بلکه 20 تا 30 درصد بیشتر از نیاز کشور تولید داریم؛ اما باید بدانیم در این صنعت، متأسفانه دو وابستگی عمیق به خارج از کشور داریم. این وابستگیها میتواند آن دو بخش امنیت غذایی را تهدید کند؛ یعنی تأمین را با مشکل مواجه کند یا در صورت تأمین، هزینهها را بهشدت بالا ببرد.
ازجمله این وابستگیها اول، واردات نهادههای دامی یا به زبان ساده، غذای مرغ است و دیگری واردات تخممرغ نطفهدار جوجۀ اجداد؛ یعنی دو نسل قبل از جوجۀ یک روزه.
راجعبه انواع طبقهبندی مرغها بگویید.
ما یک هرم نسلی داریم که از بالا به پایین توضیح میدهم؛ اولین نسل، نسل «لاین» است. هر ویژگیای که از مرغ میخواهیم (گوشتی و تخمگذار) در نسل لاین، نهادینه شده است. از ترکیب مرغ و خروسهای نسل لاین، نسل بعدی یعنی نسل اجداد بهوجود میآیند. دوباره از ترکیب مرغ و خروسهای نسل اجداد، مرغ و خروس مادر و پدر به وجود میآیند، بعد هم از ترکیب نسل مادر و پدر، جوجۀ یک روزه پدید میآید که به مزرعه منتقل میشود و پرورش مییابد. ویژگیهایی که در نسل لاین نهادینهشده، در جوجۀ یک روزه، بُروز و ظهور پیدا میکند؛ یعنی وقتی رشد کرد، یا گوشتی میشود یا تخمگذار.
از وابستگیهای صنعت مرغداری به خارج از کشور میگفتید.
بله، نهادههای دامی شامل سویا و دانههای روغنی دیگر است. سال 91 و 92 هم یک بحران داشتیم؛ سلطان غذای دام و طیور، وقفهای در واردات این نهادهها ایجاد کرد که قیمت مرغ کلی بالا رفت.
در بحث واردات تخممرغ نطفهدار هم که گفتم، نسل لاین را به ما نمیدهند و نسل بعدش، یعنی نسل اجداد را میدهند. این تخممرغهای نطفهدار با هواپیما وارد کشور میشوند و اینجا در دستگاههای جوجهکِشی، تبدیل میشود به جوجه اجداد.
مگر خودمان نسل لاین نداریم؟
یک لاین داریم که متأسفانه از آن استفاده نمیشود؛ به نام لاین «آرین». ما این لاین را بعد از جنگ توانستیم از یک شرکت هلندی بخریم و وارد کنیم و از آن، نسلهای بعدی را تولید کنیم. بهطوری که نزدیک به ۸۵ الی ۹۰ درصد بازار ما را این نژاد مرغ، پوشش میداد؛ ولی متأسفانه بهمرور زمان از بازار حذف شد و نژادهای خارجی، جای آرین ایرانی را گرفتند؛ نسلهایی مثل «هایبرو» و «آیبراکیز» و نژادهای دیگر.
مگر ما لاین آرین را از هلند وارد نکردیم، چطور ایرانی بود؟
بله ابتدا از هلند به اینجا آمد؛ اما کمکم بومی شد. بر روی آن کار شد و چند نسل در داخل کشور پرورش یافت و ما به تکنولوژی نسلکشی آرین دست پیدا کردیم. از این لحاظ بومی ایران شد؛ ولی در کل اصالت خارجی داشت.
بعد از اینکه ما یک نسل لاین از هلند گرفتیم، یک مرکز دولتی نگهداری مرغ لاین در یکی از شهرهای شمالی، راهاندازی شد. کار آنها این بود که روی ترکیب نژادهای خارجی با نژاد بومی ایرانی یا ترکیب نژادهای خارجی با همدیگر یک نسل بهینه درست کنند؛ اما درعمل بهخاطر عدم دلسوزی، هیچکدام از این اتفاقها نیفتاد و آن را رها کردند. نمیخواهم بگویم بخش خصوصی صددرصد خوب است؛ اما معمولاً برای جبران کسری بودجۀ دولتی، اولین بودجههایی که کاهشیافته یا حذف میشود، بودجههای تحقیقاتی است. با توقف تحقیقات، این نژاد بهبود نیافت و متأسفانه، الآن نژاد آرین، یک نژاد ضعیف است که نیاز به کار تحقیقاتی دارد. در دنیا روزبهروز بر روی این علم کار میکنند؛ اما در کشور ما این اتفاق نیفتاده و قدیمی مانده است. خب این مسئله، امنیت غذایی ما را به خطر میاندازد؛ چون نسل لاین، حلقۀ اول صنعت تولید مرغ است و اگر این حلقه حذف شود، ممکن است تحریم شویم و به ما جوجۀ اجداد ندهند.
بهنظرم دلیل اینکه شرکتهای اروپایی تابهحال صادرات جوجۀ اجداد را به ایران قطع نکردهاند اسن است که نگرانن که ما سراغ نژاد بومی خودمان برویم و بازار ایران را از دست بدهند.
الآن آرین به چه چیزی احتیاج دارد که بهروز شود؟
باید روی آن سرمایهگذاری شود؛ چه بخش خصوصی باشد، چه بخش دولتی. احتیاج داریم که دانشگاهیان و متخصصین ژنتیک و علوم مرتبط، با دام و طیور به این حوزه ورود کنند تا بُروز ویژگیهای ژنتیکی موردنیاز را در نژاد آرین افزایش دهند و به یک محصول خوب برسیم. الآن دانشگاهیان به این کار تحقیقاتی، علاقه دارند؛ اما پول ندارند. بزرگترین تأمین اعتباری که تا حالا شده، گازرسانی به مرکز نگهداری مرغ لاین آرین است؛ آن هم بعد از 25-30 سال.
به نظر شما دلیل این کمتوجهیها چیست؟
اول اینکه مرغ لاین آرین در انحصار دولت بوده و این باعث شده بر روی مطالعه و تحقیق آن، سرمایهگذاری خوبی نشود و آرین بهمرورزمان از بازار حذف شود. دلیل دیگرِ حذف آرین از بازار، برخی مشکلات دست و پاگیر اداری است؛ مثلاً اگر کسی میخواست جوجۀ اجداد نژاد آرین بخرد، باید نقداً حساب میکرد؛ اما برای خرید نژاد فرانسوی یا انگلیسی، نیاز به پول نقد نبود و اعتباری معامله میشد.
دلیل سوم، ورود برخی بنیادها و نهادها به عرصۀ اقتصاد و ازجمله حوزۀ طیور است که هدف از تأسیس این نهادها چیز دیگری بوده. واقعاً دردناک است که وقتی سراغ فلان شرکت میرویم، با گردن افراشته میگویند من نمایندۀ رسمی فلان شرکت انگلیسی هستم. وقتی میپرسیم هدفتان چیست؟ میگوید بیشترین بازگشت سرمایه. درحالیکه بازگشت سرمایهشان از راهی است که کلی آسیب به کشور میزند؛ اما به این چیزها فکر نمیکنند. حاضر نیستند سرمایهشان که از پول بیتالمال هم است، برای توسعه و رشد نژاد مرغ لاین آرین، هزینه کنند و رسماً میشوند عملۀ شرکت انگلیسی.
این درآمدزایی آنها به قیمت فروش کشور و بازکردن راه نفوذ دشمن تمام میشود. اگر نژاد آرین از بین برود و دیگر به ما مرغ اجداد ندهند، این عملهها چه خواهند کرد؟ آیا باز هم افتخار میکنند که بیشترین بازگشت سرمایه را داشتهاند؟
این مستند توانست جریانساز باشد؟
البته یک هدفمان در این مستند، فرهنگسازی در مصرف مرغ بود که مثلاً مرغ کوچک بهتر از مرغ درشت است؛ سن کمتری دارد و گوشتش لذیذتر است و آنتیبیوتیک و داروی کمتر مصرف کرده. تا حدودی هم موفق بودیم و در بازار تأثیر داشتیم. مثلاً بعد از پخش مستند از تلویزیون، یک روز رفتم مرغ بخرم، دیدم بیشتر مرغها کوچک هستند. پرسیدم چرا اینطوری است؟ فروشنده گفت: مردم دنبال مرغ کوچک هستند و میگویند مرغ درشت نمیخواهیم. یک خانم هم که آمده بودبرای خرید گفت: در تلویزیون گفتهاند مرغ کوچک بخرید. از چنین تأثیراتی شخصاً خوشحال شدم؛ اما هدف اصلی ما در این مستند، تلنگری به مسئولین برای احیای لاین آرین بود.
در پایان اگر نکتهای دارید، بفرمایید.
وقتی حضرت آقا بحث نفوذ را مطرح کردند. عدهای اصل مسئله را اشتباه گرفتند؛ درحالیکه ایشان در بحث نفوذ، صحبت از تغییر محاسبات به میان آوردند. مصداق بارز تغییر محاسبات، این است که مسئول فلان سازمان، نهاد و بنیاد فکر کند وظیفهاش در جمهوری اسلامی کسب بیشترین سود مالی برای سازمان خودش است. حتی نگاه نکند که این کسب سود، ممکن است به قیمت تسلط فلان شرکت خارجی بر بازار داخلی تمام شود. این یعنی نگاه سیستمی وجود ندارد که یک مسئول بگوید عملکرد من چه تأثیری بر کلیت کشور و اقتصاد آن میگذارد. این یکی از مصادیق نفوذ این است.