خانه خانه1-1 وضعیت زرد؛ تقاطع فکاهی و حقیقت

وضعیت زرد؛ تقاطع فکاهی و حقیقت

به گزارش سایت راه‌نوشت، منقول است، به تراژدی که زمان بخورد تبدیل به کمدی می‌شود و از کمدی که زمان بگذرد تبدیل به تراژدی می‌شود.

فصل دوم «وضعیت زرد» حکایت تراژدی‌ها و کمدی‌هایی بود که از تونل زمان عبور کرده و جایشان عوض شده است، مصائبی که یا همچنان در حال رخدادند و کسی نیست جلوی‌شان را بگیرند یا ممکن است در آینده دوباره رخ دهند.

وضعیت زرد کاستی‌ها را انکار نمی‌کرد، بلکه از زاویه دید جدیدی به آن‌ها نگاه می‌کرد؛ زاویه دیدی رو به جلو و پیش‌برنده.

وضعیت زرد نشان داد می‌توان به فیلم طنز به عنوان رسانه نگاه کرد، به عنوان یک مدیوم اثرگذار، می‌توان در تقاطع فکاهی و حقیقت، اثری بر ساخته از جامعه و منطبق با واقعیات جامعه ساخت که هم بخنداند و هم به فکر فرو ببرد.

حال می‌توان به این فکر کرد که اگر پیش از این‌ها یک وضعیت زرد با سوژه صنعت خودروسازی، یا یک وضعیت زرد برای سیستم بانکداری داشتیم، شاید حال و روزمان متفاوت‌تر از امروز بود.

وضعیت زرد؛ تقاطع فکاهی و حقیقت

شخصیتی در سریال وضعیت زرد هست به نام فرزانه که روی واژگان فارسی تعصب دارد و در دوره هجوم واژه‌های بیگانه، به شخصیتی دلنشین تبدیل شده، وقتی جامعه‌ای این تلقی برایش به وجود بیاید که جامعه فرودست است تلاش می‌کند که شبیه به جامعه بالادست شود، چیزی که حداقل در زبان شاهدش هستیم، فرزانه اما تعصب دارد روی داشته‌هایش و مدام آن‌ها را به رخ می‌کشد.

وضعیت زرد 2، وضعیت تعصب بود و به رخ کشیدن داشته‌ها، پخته‌تر از فصل قبل، اثری که نشان داد اعتماد جواب داده، در این مملکت اعتماد به خودی‌ها همیشه جواب می‌دهد در هر زمان، هر مکان و هر عرصه‌ای.

وضعیت زرد 2 با هوشمندی در فقدان الگوهای بومی در روایت کمدیِ سر و شکل دار در جاهایی سوار بر کمدی پارودی شد و با وجود ضعف‌ها در پرداخت شخصیت‌های فرعی اما جلوتر از فصل قبل در فیلمنامه و کارگردانی ایستاد.

طراحی صحنه به ویژه در خبرگزاری جلوتر از فصل قبل بود و همین مسئله سبب شده بود تا شاهد کارگردانی حساب‌شده‌تری در صحنه‌های خبرگزاری باشیم.

وضعیت زرد؛ تقاطع فکاهی و حقیقت

در سریال‌های طنز اپیزودیک، شوخی‌نویسی و طراحی کمدی اهمیت بسیاری دارد چرا که آن جایی که خط روایی کلی وجود ندارد، این صحنه‌های کمیک هستند که بار جذب مخاطب را به دوش می‌کشند، اما در فصل دوم سریال وضعیت زرد در لحظاتی صحنه کمیک خلق نمی‌شود و شوق مخاطب برای ادامه تماشای سریال از بین می‌رود، همانند صحنه‌های حضور دکتر عبدالعالی یا صحنه حضور زنان در سریال در برخی مواقع، گویی هنوز دست نویسندگان برای شوخی با شخصیت‌های زن گرم نشده است.

در برخی از قسمت‌ها نیز قصه‌های فرعی بعضاً هیچ ارتباطی با قصه اصلی ندارد که این مسئله نیز به یکپارچه بودن اثر ضربه زده و در کنار آن توجه بیشتر به بازی هنرورها و توجه به طنازی بازیگران فرعی می‌تواند کمک‌رسان جذابیت سریال در فصل‌های آتی باشد.

بازی کارکترهای اصلی در فصل دوم پخته‌تر شده و تیم یک‌دست‌تر، فصل دوم وضعیت زرد را به اثری سرگرم‌کننده تبدیل کرد و محمدمهدی رضایی در نقش پروفسور کزازی در این فصل به خوبی به یک شخصیت تبدیل شد و توانست شمایل یک روانشناس روان‌پریش را به تصویر بکشد.

شخصیت‌ها در وضعیت زرد کلیشه و صرفا یک شخصیت کمدی نیستند؛ هر کدام دغدغه‌ای دارند و شبیه به جهان کمدی‌ها، انسان‌هایش خرسند از انسان بودن در آمیخته با بی‌نظمی‌های جهان امروز.

فصل دوم وضعیت زرد فصل تثبیت بود و انتظارها را از فصل سوم بالا برده و حالا مخاطب منتظر است تا قصه قوام‌یافته‌تری را در فصل سوم وضعیت زرد شاهد باشد؛ فصل سوم نیاز به خون تازه دارد هم در قصه‌گویی و هم در تکامل کارکترهای اصلی.

ریسک‌پذیری مربوط به انسان‌های آرمان‌خواه هست، ریسک‌پذیری معطوف به ترقی است، در صورتی که هدف و آرمان داشته باشی ریسک که بکنی و شکست هم که بخوری باز جلو رفته‌ای.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید