به گزارش راهنوشت، روابط دیپلماتیک دورۀ هشت سالۀ ریاست جمهوری حسن روحانی، موضوع مستند «غرب دور، شرق نزدیک» است. نقطه نظر مستند، بر روی کشور چین به عنوان دومین اقتصاد برتر دنیا است.
این مستند به روابط معیوب و غیرمتعادل ایران با کشورهای منطقه و غرب میپردازد و تمام سعی خود را میکند تا به جامعه ایرانی بقبولاند که باید «نظم جهانی به سبک چینیها» را پذیرفت. اژدهای زرد با پیشنهاد احیای جادۀ تمدنی ابریشم، قصد دور زدن آمریکا به عنوان بزرگترین رقیب خود را دارد اما ایران این مسیر پیشرفت منطقهای را پشت درهای تهران متوقف میکند.
گردنِ کجِ ایران به سمت غرب خاطرات سیاحان اروپایی را به ذهن میآورد زمانی که در مسیر جادۀ ابریشم این گونه دهان به نکوهش باز میکنند «من ایران را در حال احتضار دیده بودم. سرزمینی که با خودش دشمنی دارد و خودش، خودش را تهدید به سقوط می کند. فقط مسابقه بین همسایههای نیرومند، انگلیس و روسیه، ایران را تا حدی بر سر پا نگه داشته است».
غرب دور، شرق نزدیک، به این گره باستانی در تعاملات دیپلماتیک اشاره میکند. نه به غرب خیلی نزدیک شو و نه از شرق دور؛ ایدهآل، توازن بین این دو است.
این مستند، هرچند کوتاه وگذرا، پای گفت و گوی افرادی چون مجیدرضا حریری، حامد وفایی و مهدی صفری مینشیند و به واکاوی هشت سال سیاست خارجی ایران میپردازد؛ روابطی که ایران را مجبور کرده است زیر چکمههای مارکوس اورلیوس به امضای تفاهمنامه بپردازد. غرب دور، شرق نزدیک به کارگردانی و نویسندگی عبدالرضا هادیزاده نایینی و تهیه کنندگی محسن سلیم در سی و چهار دقیقه به نگاه دیپلماتیک ایران میپردازد و در تلاش است چین را از نیکمت ذخیرۀ ایران بلند کند.
مقایسه ایران به عنوان کشوری که میتواند امنیت و تامین انرژی منطقه و دنیا را تامین کند میتوانست نبض این مستند باشد اما این مستند به صورت گذرا به این راهبرد نگاه میکند. احیای جادۀ باستانی ابریشم در پیمان شیر و اژدها قطعا دست مایۀ ساخت مستندهای زیادی خواهد شد که مستند غرب دور، شرق نزدیک ابتدای این جاده است.
نویسنده: زهرا بالشآبادی