به گزارش سایت راه نوشت، محسن اسلامزاده، مستندساز 37 ساله مشهدی است که تاکنون اثرهای فاخری درزمینۀ جهان اسلام و وحدت اسلامی تولید کرده. او که در کارنامه هنری خود، کارگردانی اثرهایی نظیر «تنها میان طالبان»، «شیخ صباح» و چندین اثر دیگر را دارد، امثال با دو اثر «قصر قند» و «آقای دادستان» راهی هشتمین جشنوارۀ فیلم عمار شده است؛
دربارۀ بزرگترین گروه تروریستی شرق
چندین وقت پیش متوجه شدیم که تیمی تروریستی داخل کشور آمده و سپاه در حال برخورد با آنهاست. راهی آنجا شدیم و ضبط مستند «قصرقند» را شروع کردیم. قصر قند، مستندی دربارۀ بزرگترین گروه تروریست شرق کشور است که بعد از 25 سال دستگیرشدهاند. دستگیری این تروریست یک شکار بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران بود، چرا که قنبرزهی مادر تمام گروههای تروریستی شرق کشور بود و به قول یکی از اعضای عملیات، همانند ابوبکر بغدادی در شرق کشور بود.
با توجه به اینکه در سال جاری، حادثۀ حملۀ تروریستی به مجلس را داشتیم، احساس کردیم که از این عملیات ضدتروریستی میتوان یک مستند خوب و فاخر تهیه کرد. قصر قند مستند و تجربۀ بسیار خوبی بود که تولید آن سریع انجام شد و در قالب یک مستند 54 دقیقهای تدوین شد.
مصاحبه با تکفیری
در این پروژه، یک نفر از اعضای این گروهک را که سال گذشته هم در عملیاتی شرکت کرده بود، برای مصاحبه آوردیم. درواقع نگاه ما در قصر قند این بود، افراد و آدمهایی که به عنوان تروریست وارد کشور ما شدهاند، چه کسانی هستند و با چه انگیزهای وارد این جریان شدهاند.
گاهی راه برگشتی نیست
برای رخدادهایی که در اینجور فضاها اتفاق میافتند، گروه تولید باید بدون فوت وقت، مانند یک سرباز سر حادثه حاضر شوند و کارشان را شروع کنند. بهعنوانمثال سر همین کار، ما در بیابانی بودیم که برق نداشت و بهشدت کمبودهایی بود که نبود آنها بشدت احساس میشد و ضروری بود. در مناطق عملیاتی حتی جزئیترین مواردی که اتفاق میافتد، میتواند مشکلاتی را برای فیلمساز و گروه تولید ایجاد کند؛ مشکلاتی که راهی برای بازگشت از آن وجود ندارد، یعنی در همان لحظه، هر چه را که توانستی بگیری، گرفتی وگرنه دیگر راه برگشتی نیست. در مستند قصر قند هم وضعیت بهگونهای بود که دمای هوا بالای 50 درجه بود؛ گرمی هوا بر روی تجهیزات تأثیر داشت و بعضاً باعث ازکارافتادن دوربینها میشد؛ حتی خودمان را هم تا مرز تشنج میبرد. الحمدالله عملیات موفق بود توانستیم فیلمهای خوبی از تمام رخدادها ثبت کنیم.
موضوع «آقای دادستان»
حوزۀ اصلی کار من، جهان اسلام و وحدت اسلامی است و در کشورهای مختلفی کارکردهام؛ اما دوست داشتم در تاریخ انقلاب هم تجربهای داشته باشم. با مشورتهایی که کردم، تصمیم به ساخت این مستند گرفتم.
«آقای دادستان» مستندی 67 دقیقهای است که بخشی از زندگی شهید لاجوردی، رئیس پیشین زندان اوین و وقایع دهۀ شصت را به تصویر میکشد. نقطۀ برجستۀ این اثر مصاحبه با اشخاص مختلف است. توانستیم اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق را پیدا کنیم و با آنهایی که مستقیماً زیردست شهید لاجوردی بودهاند، صحبتهایی کنیم.
توانستیم از زبان زندانیهای تحت نظارت شهید لاجوردی روایتهایی به دست بیاوریم. باکسانی صحبت کردیم که محکوم به اعدام بودهاند؛ اما توبه کرده و بخشیده شدهاند. در آقای دادستان، سعی کردیم فیلمی مربوط به وقایع دهه شصت، با یک روایت مستند گونه و با تمرکز بر شهید لاجوردی تولید کنیم.
در طول ساخت مستند، با اتفاقات متعددی روبهرو شدیم. مصاحبهها لغو شد. درخواست مصاحبههایمان رد شد و مجبور بودیم چندین ماه تلاش کنیم تا اعتماد مصاحبهشوندگان را جلب کنیم. راضی کردن آدمها برای مصاحبه بسیار زمانبر بود. بعضیها نیامدند، بعضیها بعد از چند ماه گفتند که نمیآیند. بعضیها هم بعد از چند ماه آمدند. عدهای هم برای اینکه کار متوقف شود، شروع به جوسازی علیه فیلم کردند.
اگر ما تولید نکنیم، دشمنان میسازند!
غفلت فیلمسازان و غفلت مدیرانی که در این نوع کارها ورود و سرمایهگذاری نکردهاند، سبب شده در این زمینه کارهای فاخری تولید نشود. در سالهای اخیر با توجه به یکسری اتفاقهایی که افتاده، این نیاز احساس میشود که وقایع دهه شصت مجدداً بازخوانی شود.
اگر ما از وقایع دهه شصت و اوایل انقلاب اثری تولید نکنیم، دشمن و منحرفان دستبهکار خواهند شد و آن را مطابق میل خود روایت میکنند.
با تولید اثرهای اینچنینی امیدواریم تاریخی تحریفشده، تحویل نسل بعدی ندهیم. البته، خوشبختانه در طی چندین سال اخیر تعدادی اثر خوب ساختهشده، انشالله که این روند رشد و تصاعد داشته باشد.
پرداختن به این موضوعات، سبب جلوگیری از تحریف تاریخ میشود. جوانانی هم که آن روزها نبودهاند، باید بدانند که این انقلاب چه بحرانها و فتنههایی را پشت سر گذاشته تا به اینجا رسیده است.