به گزارش سایت راه نوشت، محمود شهبازی یکی از مستندسازان عدالتخواهی است که هرساله با مستندهای خوبش خوش درخشیده. او همیشه سراغ سوژههای بکر میرود.
این کارگردان جوان سال گذشته سراغ سوژهای رفته که کمتر کسی جرئت پرداختن به آن را دارد؛ «دریابست». محمود شهبازی در این گفتوگو از کشتیهای ترال چینی و صیدشان در آبهای ایران میگوید.
موضوع مستند «دریابست» راجعبه چیست؟
در گذشته که صید با روش سنتی انجام میشد، با مشکلی مواجه نبودیم؛ اما از زمانیکه صیدهای صنعتی زیاد شده، بعضی ماهیها در خطر انقراض هستند. خیلی از گونهها از بین رفتهاند و بعضی زیستگاههایمان درحال نابودی هستند. دیدن این مسائل ما را نگران میکرد. از طرف دیگر، صیدهای صنعتی باعث کمشدن ماهی در دریا شده بود.
الآن سه سالی میشود که شیلات هرمزگان، طرحی را برای بیرونآمدن از این بحران اجرا کرده.
در این طرح، بیست روز یا پانزده روز «دریابست» میزند؛ یعنی هیچکس حق صید و صیادی ندارد. چه صیادهای سنتی، چه صنعتی. در این مدت زمان بیستروزه که صیدی انجام نمیشود، ماهیها فرصت تخمگذاری پیدا میکنند و خطر از بینرفتن گونهها کم میشود. برای مثال، میگو یکی از این گونهها است. از آنجایی که صید صنعتی میگو خیلی زیاد شده، الآن صید اینگونه، کاملاً ممنوع است. شیلات برای رهایی از این مشکل، تخم میگو را در حوضچهها پرورش میدهد، بعد میبرد و در دریا میریزد تا وضعیت صیدگاهها بهتر شود.
صید ترال چگونه صیدی است؟
صیدی که کشتیهای چینی انجام میدهند، صید ترال است. اینها یک تور قیفیشکل دارند که دو تا وزنه عقب آن است. هرکدام از این تختهها نزدیک به هشت، نه تُن وزن دارند که به این تورها وصل است. این تختهها به کف دریا میروند و روی زمین قرار میگیرند. بالای دهانۀ تور هم کلاً یونولیت است که سبک بوده و بالا میآید و دهانۀ تور را باز نگه میدارد. تور کِشتی عین جوراب است و هیچ چیزی از تور خارج نمیشود. هر چیزی که سر راهش باشد را جمع میکند و با خود میبرند. تور بعضی از کشتیها به قدری بزرگ است که یک زمین فوتبال در آن جای میگیرد.
صید ترال، زیستگاهها را نابود میکند و مرجانهای کف دریا را هم ازبین میبرد. دو وزنۀ آهنی تور در کف دریا شیار ایجاد میکند، باعث گلآلود شدن آب دریا میشود، صدا هم ایجاد میکند تا ماهیها نتوانند فرار کنند. اینها همه آسیب است دیگر.
پیشینۀ صید ترال در ایران به چه موقع برمیگردد؟
طی تحقیقات ما از دهۀ هفتاد، صید تِرال داشتیم. ده فَروند کِشتی از بخش خصوصی، قابلیت این صید را داشتند. ما این کشتیها را از آلمان خریده بودیم. این کشتیها از سال هفتاد، صید تِرال انجام میدادند؛
ولی چون صیدشان زیاد نبود، صید سنتی را تخریب نمیکردند. از سال 92 به 261 کشتی موافقت اصولی داده شد که الآن 91 کِشتی در این منطقه در حال صید هستند. کشتیهای چینی وارد ایران شدند.
الآن این کشتیها چه ماهیهایی صید میکنند؟
این کشتیها مجوز صید میکتوفیده دارند؛ ولی ماهی صید شدهشان اعم از ماهیهای مأکول و غیرمأکول، ماهیهای حرام و حلال، از ماهی مرکب بگیر، میگو، ماهی شوریده، شبهشوریده، ماهیهای تن و ماهیهای خوراکی بازاری را در تور میاندازند. هیچکدام از این صیدها هم وارد بازار ایران نمیشوند و مستقیم به کشور مورد طرفشان که چین، تایلند یا کشورهای اروپایی است، میرود. این کشتیها روزانه برای هر صید، سه مرحله تور میکشند و در هر مرحله تقریباً پانزده تُن ماهی میگیرند.
اینها مجوز هم دارند؟
امتیاز این کشتیها، مال یک عده خاص بوده که همهشان یا بازنشستههای شیلات هستند و یا از وزارتخانه خاصی بازنشست شدند در تحقیقاتی که انجام دادم به این رسیدم که یک گروه مافیایی پشت این قضیه است.
واکنش مردم بومی منطقه به آمدن این کشتیها چه بود؟
برخی از مسئولین حضور چینیها را در دریاهای جنوب انکار میکردند؛ ولی از آنجایی که مردم عادی و صیادان محلی این چینیها را دیده بودند، میگفتند: ما عکس و سند داریم که چینیها اینجا هستند. خود من داخل هشت کِشتی رفتم و از آنها فیلم گرفتم. جالب است که نیروهای کار این کشتیها، اصلاً مجوز کار ندارند.
بین صیادان ایرانی و چینی درگیری هم اتفاق افتاد؟
بله! الآن طوری شده که خود مردم جاسک و صیادها دارند علیه کِشتیها اقدام میکنند. شخصی از مردم بنزین برده بوده تا کشتیای را آتش بزند. به قول معروف دیگر آب از سر مردم گذشته. کشتیهای چینی آنقدر قوی هستند و پشتشان گرم است که به سمت قایقهای صیادان ایرانی منور میزدند.
خیلی از قایقهای ما جرئت اعتراضکردن هم ندارند. اگر به کشتی نزدیک میشدند، از بالا آب جوش با شیلنگ روی قایقها میگرفتند. خیلی از کشتیها سگ دارند. در هر کشتی، حداقل هفت، هشت سگ شکاری برای محافظت از خودشان گذاشتهاند.
مشکلات پیش روی شما بهعنوان کارگردان چهچیزهایی بود؟
برای ساخت این مستند ابتدا یک بخشش را بهصورت چراغ خاموش پیش رفتم. بیستوپنج اسفند 97 سر ضبط رفتم و شب سال تحویل روی دریا بودم. آن سکانسهایی که شب در تاریکی گرفته شده، همان موقع است.
چون فرصت کمی داشتم و در آن زمان، مسئولین مرخصی بودند، ده روز رفتم و تصویر گرفتم.
بعد از آن به فرمانداری، شیلات جاسک و شیلات استان نامهنگاری کردم؛ ولی حاضر به مصاحبه نشدند و گفتند ما مجوز مصاحبه نداریم. اینها، هم به من هم به آقای قاسمی که خبرنگار است از طریق واسطهای پیشنهاد لَنج و مجوزش را دادند تا ما بیخیال این قصه بشویم. به من گفتند: ما از هر کشتی پنج میلیون به شما میدهیم، چیزی نزدیک به پانصد میلیون، بگیر برو کار دیگری بساز.
کار سینمایی بکن. این قصه را بیخیال شو. حتی پیشنهاد دادند که بیا در این حوزه برای ما کار کن. بعد که دیدند اینطور کارشان را پیش نمیبرند، کس دیگری را واسطه گذاشتند و شروع به تهدید ما کردند. حتی فرماندار جاسک، آقای رادمهر را تهدید به قتل کردند.
تأثیر مستند دریابست در برطرف کردن این مشکل چقدر بوده است؟
تأثیر این مستند از همان ابتدا که استارت کار را زدیم، خداراشکر دیدیم. من همان هفته اول رفتم و تقریباً هشتاد درصد کار را گرفتم و آمدم. یک مصاحبه انجام دادم و بعد از آن، قصه را رسانهای کردیم و کمکم آن را پخش کردیم. این منجر شد که مدیر کل شیلات استان هرمزگان استعفاء بدهد.
فرماندار سابق جاسک را هم جابهجا کردند. از آن طرف هم منجر به انجام طرح دریابست شد. رسانه باعث شد این اتفاق مهم تبدیل به مطالبۀ عمومی شود و همۀ اقشار مردم، چپ و راست، موافق و مخالف در این جلو آمدند و پیگیر این قصه شدند.
این چند ماهی که صید کشتیها تعطیلشده، مردم خیلی راضی هستند وضعیت صیدشان خوب است. از آنجایی که صیاد سنتی خودش برای خودش دریابست میدهد، برای آبزیان تهدیدی ندارد.
این دریابست اینطور است که؛ مثلاً الآن در این فصل که فصل تخمریزی میگو است، صیادان سنتی میگو صید نمیکنند؛ چون نان خودش را خراب میکنند.
تورهایی که صیادان سنتی استفاده میکنند، طوری طراحی شده که برای هر صیدی تور مخصوصی دارد و این مسائل همه رعایت میشود تا به ماهیهای دیگر صدمه نزند. درصورتیکه این چیزها برای کشتی چینی مهم نیست.
شما هنوز پیگیر این قضیه هستید که کشتیها برای صید دوباره برنگردند؟
من روزانه با بچههای جاسک و صیادها در تماس هستم و هرروز از آنها گزارش میگیرم.
در مورد کشتیها، هر هفته یکی دو بار اقدام برای بردن کشتیها اقدام میکنند. چند تا از کشتیهای نورچشمیهایشان هم اجازه صید گرفتند و رفتند؛ ولی مردم با آنها برخورد کردند.
همین آقای رادمهر دقیقاً دو هفته پیش، دو تا از کشتیها را توقیف و دادگاهی کرد و فعلاً تعطیل هستند. باقی کشتیها هم اجازۀ صید ندارند.
نقطهای در نزدیکی تنب بزرگ و کوچک نزدیک به 120متر عمق دارد که آن صیدگاه را به گروه خاصی، متشکل از پنجشش کشتی ایرانی اختصاص دادهاند که اینها هنوز کار میکنند و ما با این قصه درگیر هستیم.