به گزارش راهنوشت، به اندازهی رنگارنگی و عظمت آدمهای مسیر نجف تا کربلا و حتی ساکنان حاشیه فرات، قصه هست برای گفتن و شنیدن و دیدن.
قصههایی که در سطح روایت شدهاند یا گاه به اعماق رسیدهاند، و چقدر غیر قابل فهم است ماجرای این حجم از عشق به آدم های مسیر پیادهروی از جانی ساکنان سرزمین عراق برای جهانیان.
سوالی مجهول که پاسخش خیلی چیزها را روشن میکند.
مستند «حاشیه فرات» قدم کوچکی در راستای روایت مردمان سرزمینی است که میزبان یکی از بزرگ ترین پیادهرویهای جهان هستند؛ اما آنچه این راهپیمایی بزرگ را با همهی تجمعات جهانی متفاوت میکند این است که تمام دارایی و درآمد خود را صرف خورد و خوراک و آسایش مسافران میکنند و با التماس زوار را به خانهی خود میبرند تا کاری برای حسین علیه السلام کرده باشند.
آن ها مدیون اند، مدیون آقای شهرشان و همین احساس دِین، سینی های خرما و آب را روی سرشان میگذارد و با عشق بدرقه جادهها برای پذیرایی از مسافران میکند.
«حاشیه فرات» با قسمتهای زیر ده دقیقه، از ماهیگیر و موکبدار لبنانی تا سرباز طلبهی حشدالشعبی و پسر موصلی آبآور را به تصویر میکشد؛ اما کاش بیشتر به ماجرا میپرداخت و تفصیل کامل تری برای بیان هدف همهی این محبتها داشت. هدفی که از عشق به امام حسین متولد میشود و اگر همیشه باشد، جهان قطعا برای زندگی جای بهتری خواهد شد.
استفاده از موسیقی، کنجکاوی برای حل مسئله و بیشتر بودن زمان هر قسمت، گمشدههای این ایده نو و تلاش مرکز مستند حقیقت است.
باید از اربعین بهتر گفت، کامل تر گفت، عمیق تر گفت، باید قصه های اربعین را با نگاه به یک افق جهانی و مسئله جاندار روایت کرد تا بماند برای همیشه.
رسانه از اربعین عقب است؛ آنقدر که باید بدود تا برسد به این اقیانوس آرام.
نویسنده : فاطمه محجوبی
این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست
این چه شمعیست که جانها همه پروانهی اوست
«محتشم کاشانی»