خانه دسته‌بندی نشده تلویزیون هوای تازه می‌خواهد/ بررسی نقش برنامه‌های مناظره محور در رسانه ملی

تلویزیون هوای تازه می‌خواهد/ بررسی نقش برنامه‌های مناظره محور در رسانه ملی

صدای نواختن شیپوری با ریتم حماسی و نمایان شدن عنوان بحث سیاسی، آغازگر برنامه‌ای بود که برای اولین بار مناظره‌ای آزاد را در صدا و سیمای پس از انقلاب ممکن می‌کرد. در استودیویی ساده که آیه «فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِينَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» بر روی یک مقوا با خط خوش نوشته شده بود و در بالای سر آن دیده می‌شد و طرفین بحث، پشت تریبیون‌های کوچک خود در انتظار شروع برنامه بودند.

در آن جلسات، هیچ یک از طرفین نه برای تخریب حریف خود آمده بودند و نه قصد تبلیغ چهره و شخصیت خود برای انتخابات‌های آینده را داشتند. برگزاری جلسه تنها برای تبیین عقاید و افکار طرفین و همچنین طرح انتقادات طرف مقابل بود.

با پایان یافتن دهه شصت و روی کار آمدن دولت سازندگی، مناظرات تلویزیونی جای خود را به برنامه‌های متکلّم وحده داد و اهمیت گفت‌وگو به مرور کم رنگ شد. در ادامه و با شروع جریان دوم خرداد، گفت‌وگوها و بحث‌هایی که هدفشان رسیدن به حق بود و در راستای روشنگری صورت می‌گرفتند، این بار در جهت تخریب حزب و جریان سیاسی حریف شکل گرفته بود. بنابرین مخاطبان نمی‌توانستند با آن ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل اینگونه برنامه‌ها نیز از صداوسیما به مطبوعات مهاجرت کردند. مهاجرتی که منجر به وقایع و بحران‌های مختلف سیاسی شد. گویا در میان هرج و مرج مطبوعات، این بار سخن بود که گم شده بود.

تا اینکه در ایام انتخابات ریاست جمهوری اواسط دهه هشتاد، برنامه مناظره میان دو نامزد شکل گرفت. برنامه‌هایی که عملا به میدانی برای تسویه حساب‌های شخصی بدل شده بود و سخن نه تنها گم، بلکه غایب بود. نتیجه این برنامه‌ها و وقایع متاثر از آن اما منجر به ممنوعیت نانوشته مناظره در تلویزیون شد تا جایی که در انتخابات‌های دهه 90، کیفیت مناظره‌ها کاهش قابل توجهی داشت. در این مناظره‌ها، سوالات تصادفی از نامزد‌های تصادفی پرسیده می شد و مخاطب شاهد چیزی شبیه به مسابقات تلویزیونی بود. با تمامی این تغییرات اما در این شکل از مناظره نیز تسویه حساب‌های شخصی همچنان صورت می‌گرفت لذا تلویزیون به سمت گفت‌وگوهای یک طرفه در برنامه‌هایی همچون گفت‌وگو های ویژه خبری رفت که تا امروز نیز ادامه دارد.

این گفت‌وگوها اما در ادامه باعث به وجود آمدن خلأ عظیمی در باب تقابل ایده‌ها شد و علی‌رغم تلاش‌های صورت گرفته بر بستر اینترنت در جهت برگزاری مناظرات، این خلأ همچنان به قوت خود باقی است. بنابراین، اکنون زمانی که یک مناظره دست و پا شکسته نیز در تلویزیون برگزار می‌شود که در آن مجری یا در حال و هوای خودش است و یا به کمک یکی از طرفین می‌شتابد و دو طرف مناظره نیز تنها از گفت‌وگوی متمدنانه و حرفه‌ای، ظاهرش را فرا گرفته‌اند، مخاطب با هیجان به تماشای آن نشسته و به اصطلاح برنامه جنجالی می‌شود.

اما چرا دستاوردی که در روزهای ابتدایی تغییر مدیریت و فضای صداوسیما پس از انقلاب به دست آمده بود اکنون اینقدر دور از دسترس به نظر می‌رسد؟ شاید بتوان دلیل عدم وجود اینگونه برنامه‌ها را در 3 مورد جستجو کرد، اول نبود درک کافی نسبت به مفهوم رسانه در میان مدیران صداوسیما است. رسانه نه محل ارائه افکار و باورها و تبلیغ ارزش‌ها بوده، بلکه محل تقابل ایده‌ها و چند صدایی است. اتفاقا در میان چند صدایی است که میتوان باورها و ارزش‌های صاحب رسانه را تبلیغ کرده و مورد تکریم قرار داد به طور مثال، در رسانه‌های آمریکایی علی‌رغم حضور افراد مختلف و صداهای متفاوت، صدای غالب، همان باور صاحب رسانه است که منجر به ایجاد تصویری تقلبی از چند صدایی شده اما با این حال به نتیجه دلخواه یعنی القاء به مخاطب منجر می‌شود.

مثال ایده‌آل اما از رسانه در ایران، دوران سردبیری شهید مرتضی آوینی در مجله سوره است. در آن ایام در مجله سوره علی‌رغم وجود طیف‌های متنوع و گسترده فکری، رسانه در اوج خلاقیت و موفقیت، مبلغ ارزش‌ها و باورهای انقلابی بود. موضوعی که متاسفانه در همان ایام به دلیل عدم درک کافی مدیران، با مشکل روبرو می شد.

دلیل دوم عدم وجود اینگونه برنامه‌های در تلویزیون، نبود صاحب نظران و اندیشمندان جوانی است که بتوانند در اوج ادب و وقار، به بحث و مناظره پرداخته و در موضوعات و حوزه‌های مختلف، صاحب نظر و مسلط باشند. در میان تعداد بالای دانشگاه‌ها و اندیشکده‌های مختلف دولتی و غیره، عدم وجود چنین گروهی از افراد که بتوانند عَلَم افکار و عقاید انقلاب و اسلام را در دست بگیرند به شدت احساس می شود. از این رو، در حال حاضر برنامه‌های مناظره در حالی برگزار می‌شود که هیچ یک از طرفین درباره اسلام و انقلاب حرفی نداشته و تنها وجحه اشتراکشان ضد دین بودن است.

سومین دلیل اما، عدم ایجاد بستر مناسب طی سالیان اخیر و همچنین عدم تربیت مجریان و برنامه‌سازانی است که برای تولید و برگزاری این شکل از برنامه‌ها از تسلط کافی برخوردار باشند. مجریانی که علی‌رغم تسلط در حوزه مورد بحث در مناظره، بتوانند موضوع را به سمت درستی هدایت کرده و از درگیری‌های شخصی جلوگیری کنند.

در روزگاری که بیش از هر چیز، فضای جامعه تشنه گفت‌وگو و همدلی است، جای خالی برنامه‌های مناظره و گفت و گو محور به طور جدی در رسانه ملی احساس می‌شود. رسانه‌ای که اکنون می‌بایست بیش از پیش نقش ملی خود را ایفا کند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید