خانه دسته‌بندی نشده بیان معنوی در قالب هنری

بیان معنوی در قالب هنری

یادداشت دکتر محمد علی رجبی دوانی، عضو فرهنگستان هنر و چهره سال هنر انقلاب اسلامی به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی

در تقویم ما، روز شهادت شهید مرتضی آوینی «روز هنر انقلاب اسلامی» نامگذاری شده‌ است. از این رو، نسبت میان این دو قابل تأمل است؛ اینکه چه خصیصه‌ای «مکتب شهید آوینی» و «هنر انقلاب اسلامی» را بهم گره می‌زند و شیرازه مشترک آنها کجاست.

تأکید شهید آوینی به «هنر متعهد»
شهید آوینی به آنچه می‌گفت، اعتقاد داشت و همانگونه که می‌‌اندیشید، زندگی و عمل می‌کرد. در زمانی که کمتر کسی از حریم انقلاب صحبت و دفاع می‌کرد، شهید آوینی معتقد بود باید مبادی هنر انقلاب، در آثار هنری ما پدیدار شود و خود نیز به این مهم اهتمام داشت. اما این امری نیست که به زور و جبر ایجاد شود. «هنرمند انقلاب» باید خود یکی از عناصر اصلی تحرک در انقلاب باشد و هنر از درون او بجوشد.

شهید آوینی، خود چنین نظری داشت و با کسانی که رایحه‌ای از حرکت بزرگ انقلاب به مشامشان نرسیده‌ بود، مخالفت می‌کرد و بر ضرورت «هنر متعهد» تأکید داشت و معتقد بود که هنر باید نسبت انسان امروز را با حقیقت مشخص ‌کند. از این رو، در همه کارهایش اعم از نوشته‌ها یا برنامه «روایت فتح» و… به سراغ مصداقی رفته بود که می‌دانست، همان اتفاقی است که می‌تواند نسبت ما را با حق به خوبی بیان کند.
بر این اساس، مهمترین میراث فکری او در حوزه هنر انقلاب‌اسلامی برای امروز ما این است که باید همواره عهدمان را با حق متناسب با مظاهر حق در زمان برقرار کنیم. اهل «طریقت حق» جز حق و بازگشت به سوی آن هیچ حرف دیگری ندارند.

سه مشخصه هنر انقلاب اسلامی
«هنر انقلاب‌اسلامی» عنوانی است برای آثار هنری‌ که پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی، به وسیله «هنرمندان متعهد» برای مقاصد عالیه انقلاب‌اسلامی خلق‌‌ شدند. هنرمندان در خلق این نوع هنر از یک منبع نظری، فکری و اعتقادی الهام می‌گیرند و از آن منظر، به مسائل پیرامونشان می‌‌نگرند و در حقیقت از «چرایی» پرسش می‌کنند. سید شهیدان اهل قلم؛ شهید مرتضی آوینی خود از چهره‌های شاخص این جنس از هنر است؛ هنری که سه مشخصه اصلی دارد؛
نخست توجه به روابط و مسائل انسانی است. در مقابل، گروهی از اهالی هنر هم هستند که مبادی فکری خاصی ندارند؛ به همین دلیل همواره در آثار هنری‌شان در جست‌وجوی «فرم» و روابط فرم هستند و آثار هنری بسیاری هم خلق می‌کنند اما در نهایت آن‌ چیزی که ارائه می‌شود، ممکن است کمترین ارتباط را با انسان و مسائل آن داشته‌ باشد. از همین‌رو اثرگذاری کمتری هم بر مخاطبانشان دارند.
دومین شاخصه هنر انقلاب اسلامی و هنرمند انقلاب این است که می‌کوشد تا هر چیزی در این عالم را در نسبت با «حق» و «خداوند» بسنجد.
سومین شاخصه هنرمند انقلاب این است که برای اینکه در مسیر شناخت رابطه «خلق» و «حق» دچار انحراف نشود به «ولایت» باور و التزام دارد. از این رو، انبیاء و اولیا و فقهایی چون مقام معظم رهبری به عنوان راهبران مسیر برای همه مسلمانان و بویژه هنرمندان انقلاب، منشأ و الگو بوده و هستند. بر این اساس، سومین شاخصه در هنر انقلاب‌اسلامی ولایتمداری و رابط و واسط قرار دادن امر ولایت در ارتباط ِخلق با خالق است.

وحدت معنوی در هنر انقلابی
این سه عنصر و خصیصه سبب شده که آثار هنر انقلاب‌اسلامی هویتی «محتوایی» پیدا کنند. بنابراین این نوع هنر، هویت «ساختاری» ندارد و در بر دارنده سبک خاصی نیست؛ بلکه نوع «رویکرد» و «بیان معنوی» مشخصه آن است. «وحدت معنوی» در این جنس از آثار تا اندازه‌ای محرز است که غربی‌ها هم به آن اذعان دارند و این سبک هنری را تحت عنوان «هنر انقلاب اسلامی» به رسمیت می‌شناسند.
جمهوری اسلامی همان‌طور که از عنوان آن برمی‌‌آید، «جمهوری» است نه «حکومت». به همین خاطر مجموعه جامعه، «نظام» را تعریف می‌کند؛ یعنی، این آزادی و برابری در همه ساحت‌ها و به تبع، در ساحت هنر، برای همگان وجود دارد تا آنچه را که می‌خواهند و به آن باور دارند، بیان کنند. وجود خصیصه «آزادی» در جمهوری اسلامی تا بدانجا درعرصه هنری تبلور دارد که بعضاً آثار هنری‌ در نظام جمهوری اسلامی خلق می‌شود که ممکن است از اساس مخالف اصول جمهوری اسلامی باشد یا آثاری خلق شود که به درک کاملی از مقاصد عالی جمهوری اسلامی نرسیده‌ باشد.

در مقابل، البته آثار معتقد به مقاصد عالی هم حضور پررنگ و مسلطی دارد و اساساً مجموعه اینها است که یک «جمهور» و یک «عرصه هنری» را شکل می‌دهد. برخی اشخاص، از این تفاوت‌ها در ساحت هنر، تحت عنوان تناقض در جمهوری اسلامی یاد می‌کنند؛ غافل از اینکه اینها با هم «نظام جمهور» را تعریف کرده و تشکیل می‌دهند. «جمهور» یعنی امکان دادن به همه نظرات و با جمع، حرکت کردن تا در نهایت ببینیم کدامیک از این خوانش‌ها می‌‌تواند آن مقصد عالی را به نتیجه برساند.

هنری که انقلابی در «حال» و «قال» و «کردار» ما ایجاد می‌کند
با توجه به ظرفیت‌های هنر انقلاب اسلامی و هنرمندان متعهد انقلابی چون شهید آوینی، بسیاری می‌پرسند که «گفتمان هنر انقلاب اسلامی» و این جنس از هنر، به چه نیازی از انسان امروز پاسخ می‌دهد؟ و آیا این نوع هنر می‌تواند گره‌گشای مسائل امروز جامعه ما باشد؟
در مقام پاسخ، باید گفت؛ نیازهای انسانی، به امروز، دیروز و فردا برنمی‌گردند؛ تا همیشه امتداد دارند و باید به آنها پاسخ داده‌ شود. برای این نیازها دو صورت «مادی» و «معنوی» می‌توان قائل‌ شد. از آنجا که هنر ذاتاً امری معنوی و روحانی است اولین رویکردش پاسخگویی به نیازهای روحانی و معنوی بشر است هر چند که به دنبال تأمین نیازهای روحی و معنوی، نیازهای مادی هم می‌تواند در دستور کار هنر و هنرمند قرارگیرد اما وظیفه اصلی هنر کمک به حل مسائل مادی جامعه همچون مسائل اقتصادی و سیاسی نیست.
هنر انقلاب اسلامی و مکتب شهید آوینی می‌تواند انقلابی در «حال» ایرانی امروز رقم بزند، تا در ادامه این انقلاب از «حال» به «قال» و سپس به «کردار» درآید و منجر به «طی طریقت درست» شود. بر این اساس، هنر انقلاب اسلامی و مکتب شهید آوینی از آنجا که «معنویت» و «انسانیت» را اساس قرار می‌دهند نه تنها نیاز امروز که نیاز همیشه انسان‌ها و جوامع حقیقت‌جو است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید