مستند «بهت میآد» مرور سیر مد و تأثیر غرب، فرمانروایان، سینما، مشاهیر و دولتها بر فرهنگ پوشش و آرایش در ایران، خصوصاً عصر حاضر است. از مهمترین ویژگیهای یکمستند میتوان به استنادات تاریخی آن اشاره کرد. در این اثر تصاویر، نامها، صداها، نوشتهها و آماری گنجانده شده که باعث میشوند مستند از این لحاظ اغناکننده به نظر برسد.
ویژگی حائز اهمیت دیگر راویست. روند روایت این مستند نسبتاً رسا و سلیس و همراهکننده است، اما متأسفانه در معدود قسمتهایی، مشخصاً برای نتیجهگیری، لحن راوی دچار اغراق شده و اندکی تصنعی جلوه میکند، گویی میخواهد مطلبی را به بیننده القا کند.
ویژگی دیگری که بسیار میتواند در جذب مخاطب مؤثر باشد موسیقی متن است. موسیقی این مستند متناسب با محتوا، مثلاً با فراز و فرود کلام، به خوبی تغییر میکند و آزاردهنده یا خستهکننده نیست. «بهت میآد» را نمیتوان یکاثر تخصصی در زمینهی حجاب و صنعت فشن دانست، چرا که به صورتی کلی این موضوعات را مورد بررسی قرار داده و اگر بیشتر به جزئیات پرداخته میشد، حتماً شاهد اثر وزینتری بودیم.
همانطور که مطرح شد، ضعف این اثر شاید ابراز واضح عقیده و رو به کلیشه رفتن سخن است که مقداری موجب دفع مخاطب عام و محبوبیت و مقبولیت بین اقشار خاص میشود. مصاحبه با افراد مختلف و مرتبط در این باره از ویژگیهای خوب مستند است که البته اگر در انتخاب اشخاص و هدایت صحبتها دقت و سلیقهی بیشتری خرج میشد برآیند مطلوبتر میبود.
با وجود نکات مذکور و با توجه به اهمیت این موضوع و تأثیر بسیار آن بر زندگی انسان امروز، تماشای این مستند خالی از لطف نیست و همچنین از جهت آگاهی به اتفاقات و مسائل موجود در این زمینه لازم است و میتواند مفید واقع شود.
انسان در راستای خوشبختی و در جستوجوی حقیقت، باید ضرورت شناخت چنین مباحثی را جدی گرفته و با پژوهش، مطالعه، رجوع به تجارب تاریخی، تفکر، تحلیل و استنتاج، قدم به قدم به هدف نزدیکتر شود.
راجع به این قضیه ی به خصوص، آثار قابل استفادهای از اندیشمندان و کارشناسان متفاوت موجود است؛ از جمله کتابهایی نظیر «چرا حجاب؟» خانم فاطمه سادات حسینی، یا اثری دقیقتر چون «مسئلهی حجاب» شهید مطهری، یا نوشتهای ثقیل مثل «زن در آینهی جلال و جمال» استاد جوادی آملی، یا حتی نمونههای خارجی مانند «دختران به عفاف روی میآورند.» خانم وندی شلیت.
حدود حجاب زن در دین اسلام تقریباً معین است و استدلالاتی منطقی در این باره بیان شده که با اتکا به همانها میتوان این قاعده را پذیرفت. اما به باور نگارنده، علاوه بر اینها، برای پایبند بودن به آن شایسته است که آن را پسندید، درک کرد و مورد احترام قرار داد.