به گزارش راهنوشت، همه چیز از یک جای خالی شروع شد؛ شاید هم از قبلتر، از روزهای کودکی، ازسینمای سر محله، همه چیز شاید از سینما «جی» شروع شد.
کمتر مستندی راوی زندگی شخصیِ بازیگران میشود.
بازیگران، این آدمهای در بعضی موارد دستنیافتنی که گاه در حد پرستیدن برای عدهای مهم میشوند و گاه هم عادیاند. شاید چون خودشان را زندگی میکنند بدون زیادهروی در نقششان و عوض کردن رنگ.
مستند «اصغر آقا آکتور سینما» سراغ سوژهای رفته است که ابراهیم حاتمیکیا معتقد است خود این سوژه دستمایه تولید یک فیلم است.
قصهی بازیگر شدن اصغر آقا از کجا شروع شد؟
«اصغر نقیزاده» بازیگر سینما و تلویزیون، بچهی محله جی و سینمایش که پاتوق پردردسر آن روزهایش بوده، از قصهای روایت میکند که او را از زیرزمین حوزه هنری به جلوی دوربین و قابهای ماندگار کشانده.
البته در این میان روایتهای ابراهیم حاتمیکیا، گلعلی بابایی، رضا کیانیان و دیگران به تکمیل پازلی از شخصیت اصغر آقای قصهی ما کمک میکند و درکنار مرور خاطرات روزهای کودکی در محله جی، عکسها و سکانسهایی که برای ضبطشان ماجراها داشته، هم به یاری قوهی خیال میآیند تا با آن روزهای آقای نقی زاده بیشتر همراه شویم.
اصغر آقا خودش است؛ چه وقتی که میشود اصغرِ «از کرخه تا راین» و چه زمانی که اصغر «آژانس شیشهای» میشود. آدمهای متفاوت را زیست میکند، اما اینها ابعاد متفاوت او هستند که قابلیت عجیبی است.
شاید سینما باید بیشتر از این به او توجه میکرد اما از زمانی که ارزش در سینمای ما «دیده شدن» شد، نه «شنیده شدن»، همه چیز تغییر کرد؛
دیگر بازیگر دنبال حرف یا رفتاری نبود که باید روایت میشد تا عدهای را بیدار کند، بلکه فقط دنبال تماشا شدن بود و اینکه به اوج شهرت و محبوبیت برسد و برایش فرقی نمیکرد برای رسیدن به این نقطه باید چه دیالوگی بگوید، چه نقشی بازی کند، در چه گریم و رنگی غوطهور شود و میان همین حواسپرتیها گاهی هم وطن به شهرت فروخته میشد.
وطنفروشی که فقط بین جاسوسهای امنیتی نیست؛ هر کس از حق بگذرد و سرزمینش را پلهی ترقی خود کند، کوچکش کند، خوارش کند و بهانهی هنر واقعگرا را هم دلیل کار کند، شاید مصداقی از فروشنده تلقی شود.
حال سینما خوب نیست
سینما حال حالایش خوب نیست؛ نه به خاطر بیمه و حقوق بازیگران و مالیات دادنشان، نه به خاطر تعطیلی و کمرونقی سینماها.
سینما حالش خوب نیست، چون سطحینگری، شهرتطلبی، پوچی و بیدردی بر سرش سایه انداخته و هنرمندانش را درگیر کرده است.
سینما منتظر است؛ منتظر هنرمندانی از جنس اصغر نقیزاده که خودشان باشند برای شنیده شدن، برای روایت.
مستند «اصغر آقا آکتور سینما» قدمی است برای گفتن از اصغر آقاها، برای گفتن از هنرمندانی که شاید آنقدر مشهور نشدند، ولی حال سینما با حال آنها خوب شد.
برای تماشای شنیدنیها مستند را از دست ندهید.
نویسنده: فاطمه محجوبی