“آتش و فرمانده” یک مستند محض است. بدون هیچ اغراق و بزرگ نمایی در موضوع یا حرف زائد و اضافی در تصویر. همان طور که هست حرفش را می زند. رک و بی تعارف. صریح و روشن و سر راست به سراغ واقعیتی می رود که اتفاقا لازم است در مورد آن چیزهایی بدانیم.
بدانیم و بیندیشیم: پاک کردن زمین خون می خواهد! “محمد مهدی بهرامی نژاد” همان طور که درون روایتش “ابوفضه” را در حال هدایت نیروهای خود در گردان “سیدالشهدا” و برنامه ریزی ماشین جنگی ذهنش به تماشا می گذارد به همان گونه وسط آن معرکه ی آتش و خون خودش هم با تمام وجود می داند که لنز دوربینش را کجا بچرخاند و ترس و احتیاط و جانِ شیرین خواهی او را مردد و متوقف و غافلگیر نکند.
او دقیقا فهمیده است که چه می خواهد و چه باید انجام بدهد و هر چیز را در چه جا و مکانی به طرز حساب شدهای بگذارد. مثل یک مجاهد پردل و کارکشته تصاویرش را با شجاعت و جسارت شکار می کند و درست مثل همان فرمانده با طرح و برنامه عراقیِ اثرش که نگران حرم اهل البیت، نیروهای تحت امر و خاک کشورش است برای پلان هایش نقشه، دستورالعمل و تدبیر دارد. او درک می کند که کندروی در حرکت باعث شهادت سکانس های بیشتری در پیچ و خم تاریخ خواهد شد.
او در یک صحنه تاثیرگذار و قوی پشت دوربین خود و کنار مبارزان حشد الشعبی می نشیند و صدای حزین و دلنشین روضه مافوقشان را که در سکوت و تامل گرداگردش به او گوش می سپارند ماهرانه روی تصاویری از سربازانی که زخمی شده اند، نماز می خوانند، تیراندازی می کنند و حتی نیزارهای سبز، مثل نسیمی ملایم می پیچاند و پیوند می زند تا همان طور که به بیننده دلگرمی و آرامش می دهد ناخودآگاه او را به سمت و سوی شهادت ابوفضه هم پیش ببرد.
سلاح دوربین برای گزارش فتح تاریخ
او تمام مسیر جبهه ی نبرد را همراه رزمندگان عراقی جلو می رود تا انگار با سلاح برنده و کارگری که در دست دارد، دوربین، این گوشه از تاریخ را فتح کند و افتخار آن را برای همیشه برای ابوفضه ی شهید نگه دارد.
او ما را به متن یک جنگ واقعی با تمام مخاطرات و فراز و نشیب هایش وارد می کند و حتی همراه نیروهای گردان سیدالشهدا به درون خانه های رهاشده از داعش می کشاند تا با تعلیقی به جا و فکر شده به طور دقیقی نشانمان دهد که ابوفضه فرمانده ای که به راحتی پا پس نمی کشد در کجا و چگونه در هنگام پاکسازی آن ها، نه زخمی برای هدیه به صاحب الزمان که تکه های بدنش را پیشکش می دهد.
و این چنین است که آتش و فرمانده نمای جامع و کاملی از سرداری مومن، شجاع، با درایت، دلسوز، خستگی ناپذیر و فداکار و “آن چه مجاهدان بهتر می دانند” با ریتمی منصفانه را در برابر نگاه جست و جو گران یک برهه ی زمانی و مکانی خاص به تماشا می گذارد.
در حالی که صحنه ها آن مدام در حرکت و تکاپویند و موسیقی اش در پشت خاکریز هماهنگی تا هر جا که لازم باشد به آهستگی یا کوبندگی در نهایت کمال سر برآورد و سازگارا بر دل تماشاچیان بنشیند. درست همان قدر خوب که ابوفضه در ساخته ی محمد مهدی بهرامی نژاد.
جهت تماشای مستندهایی با موضوع مدافعان حرم بر این لینک کلیک کنید
زیبا بود.