مجتبی رضوانی، کارگردان دو اثر «زخمهای استوایی» و مستند از خون جون در گفتگویی درباره ساخت مستندهای خود گفت: بنده مجتبی رضوانی هستم، متولد سال 1358 که از سال 1384 وارد عرصه مستند سازی شدم و تاکنون 3 فیلم را کارگردانی کردهام؛ اولین اثر من مستند «میهمان»، دومین اثر «زخمهای استوایی» با موضوع کشتار مسلمانان میانمار و آخرین مستند را با نام «از خون جُون» با موضوع شیعیان نیجریه و «شیخ ابراهیم زکزاکی» تولید کردهام.
مستند از خون جون
تصویربرداری این کار را در سال 92 شروع کردیم و سال 94 تمام شد که حاصل آن یک مستند دو قسمتی با موضوعات «آیین عزاداری شیعیان نیجریه» و «شیخ ابراهیم زکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه» بود.
سال 85 از طریق اخبار و اطلاعاتی که در سایتهای خبری مختلف دنیا رصد میکردیم با «شیخ ابراهیم زکزاکی» و «شیعیان نیجریه» آشنا شدیم و ساخت مستندی با این موضوع در ذهن ما شکل گرفت ولی حدود 7 سال طول کشید تا ما بتوانیم این پروژه را به تصویب برسانیم.
تا سال گذشته کسی در ایران با «شیعیان نیجریه» و «شیخ ابراهیم زکزاکی» آشنا نبود ولی بعد از فاجعه کشتار شیعیان آن کشور تازه با مظلومیت، کثرت، و فعالیتهای آنها که متأثر از حضرت امام خمینی(ره) و انقلاب ایران بود آشناشدند.
هدف از ساخت مستند از خون جون
در زمان پیروزی انقلاب اسلامی «شیخ ابراهیم زکزاکی» در ایران طلبه بود که با امام خمینی(ره) آشنا می شود و بعد از دیدار با امام، با انگیزه بسیار بالا به نیجریه برمیگردد و مردم را با انقلاب اسلامی و با مذهب تشییع آشنا میکند.
«شیخ ابراهیم زکزاکی» کسی بود که در یک بازه 30 ساله توانست نزدیک به 14 میلیون نفر را شیعه کند که هدف ما از ساخت این مستند معرفی این شخصیت، فعالیتهای شیعیان نیجریه و جغرافیای تشیع بوده است.
مستند «زخمهای استوایی»
مدتی بعد از کشتار مسلمانان میانمار تصمیم به تولید یک اثر با این موضوع گرفتیم و برای تولید مستند عازم آن کشور شدیم که حاصل آن «زخمهای استوایی» است.
در این مستند علاوه بر کشتار مردم میانمار به خشونت بین ادیان و پیروان هم پرداختهایم و تصویربرداری آن در سه منطقه انجام شد که منطقه اول شهر بانکوک تایلند، منطقه دوم مرز میانمار با تایلند و منطقه سوم هم در حیدرآباد هندبود.
مشکلات ساخت در میانمار و نیجریه
برای ساخت مستند «زخمهای استوایی» ما باید خودمان را به میانمار میرساندیم ولی ایران در میانمار سفارت نداشت و امکان اخذ ویزا میسر نبود پس باید از یک کشور ثالث اقدام میکردیم که تایلند را برای رفتن به آنجا انتخاب کردیم.
بعد از ورود به تایلند و رسیدن به مرز میانمار مجددا به مشکل برخوردیم و مجبور شدیم که کار تصویربرداری را در خط مرزی تایلند و میانمار با آوارگان و کسانی که از طریق قاچاقچیان انسان رد و بدل می شدند شروع کنیم.
مشکلات ما در ساخت مستند از «خون جُون» بیشتر بود چرا که نیجریه اجازه ورود به کشورش را برای ساخت مستند به ما صادر نمیکرد و ما مجبور شدیم خودمان را در قالب تاجر معرفی کنیم و با شرکت در یکی از نمایشگاههای تجهیزات پزشکی توانستیم ویزا بگیریم.
مستند نجات بخش
چند روز در نمایشگاه پزشکی شرکت کردیم و پس از آن دو نفر از عوامل ساخت فیلم در غرفه تجهیزات پزشکی به کارشان ادامه دادند و ما به مدت دو هفته برای ساخت مستند از آنها جدا شدیم.
بیشترین مشکل ما بحث روادید بود که از دستگاه های دیپلماسی برای اخذ مجوز ورود توقع رایزنی داشتیم تا ما این ریسک را نکنیم ولی آنها ممانعت میکردند؛ در هر صورت ما وظیفه خودمان را انجام دادیم و امروز که با شیعیان نیجریه صحبت میکنم میگویند اگر شما آن مستند را نمیساختید از این کشتار و «شیخ ابراهیم زکزاکی» چند عکس و پوستر بیشتر باقی نمیماند.