سینما فرمی است که میتواند گمنامهای تاریخ که فقط نامی از آنها بر سردر خیابانها و کوچهها شنیدهایم را همچون احمد متوسلیان ایستاده در غبار جلوی ما ظاهر کند.
به گزارش راهنوشت، وقتی همه جا خاک غم و اندوه پاشیدهاند قهرمان همان کسی است که صدای قهقهه خندهاش سکوت آدمهای سر در گریبان فرو برده را میشکند. برای آن ملتی که همه متحد شدهاند تا از ادامه دادن راه سعادت منصرف که نه بلکه پشیماناش کنند، نیاز به سلحشورانی هست تا به مردم بگویند ما ایستادیم، شما هم میتوانید. سلحشوران در نقطهای از تاریخ ثابت نمیایستند بلکه تا وقتی نبرد بین تسلیم و مقاومت ادامه دارد، آن ها هم هستند.
سینما در ایران اما میزبان قهرمانان امیدبخش آنچنان که باید، نیست. گاهی میان حجم فراوان فیلمهای عام نه بلکه فستیوال پسند، قهرمانی در پرده نقرهای تصویر میشود. استقبال مردم از این سینمای قهرماندار، یعنی هنوز تشنهی تماشای مردان و زنانی هستیم که در برابر زمان، روئینتن هستند و از لابهلای تاریخ آمدهاند تا برای ادامهی راه دستمان را بگیرند.
سینما فرمی است که میتواند گمنامهای تاریخ که فقط نامی از آنها بر سردر خیابانها و کوچهها شنیدهایم را جلوی ما ظاهر کند.
حاج احمد متوسلیان ، همان قهرمان لشکر 27 محمد رسولالله روزگار جهاد هشت ساله، شاید تا قبل از «ایستاده در غبار» محمدحسین مهدویان تنها نقل محافل رزمندگان و ایثارگران زمان جنگ بود.
احمد متوسلیان از پرده نقرهای به بطن زندگی مخاطب آمد و حتی نبودنش دغدغه مردم شد. یک فیلم، او را که شاید خواسته یا ناخواسته در تاریخ معاصر گمنام بود، تبدیل کرد به یک نماد برای مردمانی که میان گرد و خاکها هنوز ایستادهاند.

او تنها گمنام این معرکهی مشکوکه فراموشی قهرمانان نیست. حاج احمد برخلاف واقعیت که هنوز در اسارت است، از اسارت فراموشی رهایی یافت. این رهایی باید برای سایر قهرمانان نیز تداوم یابد.
کسانی که وقت زیست خود یک ملت را از گزند اِشغال شدن توسط دشمن تا دندان مسلح نجات دادند آیا روش و منش آنها حالا به کمک این مردم نمیآید؟
مردم به جماعتی که راه نبرد را طی و پیروزی را به ارمغان آوردهاند، اعتماد دارند. می دانند رفتن در مسیر سربلندان نبردهای پیشین بیشک رسیدن به پیروزی را تسهیل میکند.
جهاد تبیین رمز علمیات
اما در این تلاش برای خاموش کردن حافظهها از یادآوری قهرمانان، وظیفه نور تاباندن به گنجینهها بلاتشبیه خود نوعی مبارزه است. نام عملیات را هم مقتدای جامعه مدتی پیش جهاد تبیین اعلام کرد.
این نبرد را سلاحهای سربنشان تغییر معادله نمیدهد. اینجا ظرافت و لطافت در بیان و ارتباط با مخاطب محور است. محتوا غنی است اما آنچه که مهمتر است چگونگی خلاقانه رساندن پیام این محتوای غنی به مخاطب است.
همانها که در هنگامه بارش گلوله، بدون نگرانی از اصابت گلوله بر خاکریزها ایستادند به ما میگویند برخیزید که هنوز نبرد ادامه دارد.
نویسنده: رامین ابوئی