فیلم «علمک» داستان یک علمک گاز
است که برای عابرین پیاده مزاحمت زیادی ایجاد کرده است و هر فردی با شخصیت خاصی که دارد با آن به گونه ای برخورد می کند تا این که یک روحانی جوان با این مشکل مواجه میشود.
حسین دارابی در ارتباط با طرح فیلمنامهاش که ایده جذابی دارد گفت: ایده این فیلم با دیدن علمک گازی که در خیابان جلوی آن را بسته بودند به ذهنم رسید و باعث شد تا آن را پرداخت نمایم. برخورد افراد مختلف با آن به گونه ای بود که برای خودم جذابیت داشت و درنهایت به جایی رسیدیم که یک روحانی را وارد فیلمنامه کردیم. این که برخورد افراد جامعه با یک معضل چگونه است برایم سوال ایجاد کرد و هر فردی با توجه به شخصیتش رفتار خاصی را نشان می داد. جالب بود برایم که بدانم یک روحانی چه برخوردی با این مشکل می تواند داشته باشد.
جریان روشنفکری خودش را تافته جدا بافته نداند
این کارگردان در ارتباط با این پرسش که نظرتان درباره نگاه برخی از جناحها که میگویند افراد حزباللهی نگاه بسته و غیر قابل انعطافی دارند چیست گفت: بارها این سوال مطرح میشود که چرا بچههای حزباللهی نگاهشان بسته است و کمی بازتر به موضوعات نگاه نمیکنند؟! چرا ما نباید از جناح مقابل و افرادی که خودشان را در مقابل ما نمیدانند و حتی در کنار ما نیستند نپرسیم که چرا آنها نگاهشان را باز نمیکنند و نمیخواهند خیلی از واقعیات را ببینند؟! چرا خودشان را جدای از ما میبینند و تلاش میکنند که برچسب خاصی به آن ها زده نشود؟! چرا با صراحت حرفشان را نمیزنند؟!
سیل سیاهیهایی که نیست از کجا آمده؟!
دارابی با نگاه انتقادی به برخی از فیلمهایی که شرایط کنونی کشور را بیش از آنچه که هست سیاه جلوه میدهند گفت: چرا باید آنقدر سیاهنمایی در فیلم های برخی از فیلم سازان دیده شود؟! اتفاقاً سالهاست که سینما در دست آنهاست و بچههای بسیجی متاسفانه خیلی خودشان را وارد این عرصه نکردهاند.
شبه روشنفکران پاسخ گو باشند این نگاه عجیب و غریب در سینمای از کجا آمده؟!
وی در ادامه افزود: متاسفانه جَو روشنفکری غلطی شیوع پیدا کرده است در جشنواره فیلم کوتاه تهران فیلمهای زیادی دیدم که واقعا نمیشد متوجه شوید که منظور کارگردان چیست؟! البته این شرایط برای خیلی از مخاطبین به وجود آمد. نمیدانم چرا باید با کارهای عجیب و غریب که برای خود ما هم مفهومی ندارد فیلم بسازیم. قطعا که در جشنواره فیلم کوتاه آثار خوب وجود داشت اما به میزان تعداد تمام فیلمها چقدر فیلم خوب که چهارچوب سینما را رعایت کرده باشد وجود داشت؟! این نگاههای عجیب و غریب از کجا آمده است؟! در همین راستا نمیتوان منکر تاثیر گذاری فرهنگ غربی در جامعه شد. یک بار هم ما برای جبهه به اصطلاح روشنفکر باید سوال ایجاد کنیم و آنها پاسخگو باشند.
از مخملباف می ترسم! خدا عاقبت ما را به خیر کند
دارابی با اشاره به این که فیلمساز انقلابی نباید از مسیر خود خارج شود گفت: با دیدن آینده و عاقبت برخی از فیلمسازها میترسم و زمانی که فردی مانند محسن مخملباف را در این عرصه میبینم فقط از خدا میخواهم عاقبت ما را به خیر کند. باید دائم به یکدیگر درحال تذکر دادن باشیم که از مسیر اصلی خود خارج نشویم. شرایط حساسی است و رسانه گستردگی زیادی دارد و امکان این وجود دارد که با توجه به تاثیرگذاری زیادش در اذهان مردم ما را به بیراهه بکشاند و زیان بارترین خوراک را در یک ظرف زیبا به ما بدهد. نباید از اصولی که به آن اعتقاد دایم کوتاه بیاییم. به نظرم تنها چیزی که به فیلم سازان بسیجی و حزباللهی کمکی کند رعایت اصولی است که به آن معتقد هستند و نباید اجازه دهیم که جو و شرایط بیرونی ما را از این که بگوییم فیلم ساز حزباللهی هستیم بترساند و نباید به این فکر کنیم که برای رسیدن به سینمایی که مد نظر ما است باید نگاهمان به افرادی باشد که نگاه و اصول ما را بی ارزش میدانند.