به گزارش راه نوشت، از دههها قبل تاکنون این پرسش اساسی در میان اهالی سینما مطرح و رایج بوده است که آیا فقدان ساخت آثار با ژانرهای متنوع در سینمای ایران تنها به اقتضائات خاص و تفاوتهای فرهنگی ما با سایر کشورهای صاحب سینما بازمیگردد یا اینکه علت را باید در مسائل و فقدانهای دیگری جستوجو کرد.
برای بررسی این موضوع، به سراغ «محمود گبرلو» نویسنده و منقد سینما رفتیم و نکات و نظرات او را در زمینه چرایی فقر ژانر در سینمای ایران جویا شدیم. در ادامه، مشروح نخستین بخش از گفتوگوی تفصیلی با مجری اسبق برنامه تلویزیونی «هفت» را میخوانید:
ژانر نزد سیاستگذاران تعریفی ندارد
محمود گبرلو در آغاز سخنان خود به اهمیت ژانر در سینمای جهان اشاره کرد و در اینباره گفت:«ژانر در گذشته از اهمیت بهسزایی در سینما برخوردار بود و تهیهکنندگان و کارگردانان براساس سلیقه تماشاگران و با هدف کشاندن هرچه بیشتر آنها به سالنهای سینما، تلاش میکردند فیلمهایی بسازند که نیازهای طیف گستردهای از مخاطبان را برآورده سازد. خانوادگی، اکشن، تخیلی و… از جمله این ژانرها بودند.»
وی افزود:«در کشور ما ژانر برای بسیاری از سیاستگذاران و برنامهریزان سینما تعریف مشخص و روشنی ندارد. سینما مخاطبان گوناگونی دارد که هریک از آنها متعلق به اقشار و سنین مختلف هستند. طبیعتا هر سن و قشری نیازهای خاص خود را دارد که هرکدام از این نیازها در ژانرهای مختلف تأمینشدنی است.»
سیاست بازی، مانع رشد ژانر در سینمای ایران
این منتقد سینما بیان کرد:«متأسفانه سینمای ما از مقطعی به بعد بهقدری درگیر سیاستبازیهای جناحی و گروهی شد که اکنون ژانر بهمعنای واقعی خود به گمشدهای در سینمای ایران تبدیل شده و مفهوم حقیقیاش را از دست داده است. هرآنچه که فیلمساز بسازد، مجوز میگیرد و روی پرده سینماها میرود. به همین دلیل است که در سینمای ما تنوع ژانر یا گونه وجود ندارد و بسیاری از فیلمها شبیه به هم هستند.»
مجری اسبق برنامه تلویزیونی «هفت» یادآور شد:«دلیل وضعیت کنونی این است که سیاستگذاران یا برنامهریزان سینمای ما نیازهای سینمایی مخاطب را آنگونه که باید به فیلمسازان اعلام نمیکنند. اکنون جمع کثیری از کودکان و نوجوانان به اتفاق خانوادههایشان به سینما میروند اما متاسفانه ما در زمینه سینمای کودک و نوجوان کاری نکردهایم؛ صرفا تعداد محدودی فیلم تهیه و ساخته شده است که عمدتا شبیه به فیلمهای تلویزیونیاند و آنچنان که باید قادر نیستند مخاطبان کودک و نوجوان را به سمت خود بکشانند.»
گبرلو ادامه داد:«زاویه دیگر برای ورود به این بحث این است که ما در جامعه خودمان موضوعات مختلفی داریم که در ژانرهای گوناگون سینمایی میگنجند؛ مثل: موضوعات پلیسی، موضوعات سیاسی، موضوعات ورزشی، موضوعات تاریخی و… اما متاسفانه نسبت به این موضوعات نیز توجه کافی صورت نمیگیرد. تماشاگر در مقطعی دوست دارد فیلمهای تاریخی ببیند، در مقطع دیگری مایل است فیلمهای پلیسی ببیند؛ لذا باید برای سلایق گوناگون مخاطبان متکثر سینمای ایران تمهیدات و تدابیر لازم را اتخاذ کرد.»
بهره درست از سینما منوط به تدارک ژانرهای متنوع
وی تصریح کرد:«اگر سیاستگذاران و دستاندرکاران سینمای ایران بخواهند بهره درستی از سینما ببرند و برای آینده جامعه برنامهریزیهای دقیق و موشکافانهای داشته باشند، باید به تدارک ژانرهای متنوع توجه کنند. آحاد جامعه ما نیازمند آن است که بهواسطه تماشای فیلمهای صحیح سیاسی، از تحلیلهای سیاسی قوی و منسجمی برخوردار شود یا با تماشای فیلمهای تاریخی گوناگون، بیش از پیش با تاریخ ایران و اسلام آشنا شوند. ما میتوانیم از طریق تولید فیلم در ژانرهای مختلف سینمایی، هم نیاز تماشاگر به سرگرم شدن را مرتفع سازیم و هم از حیث تزریق تفکر و آگاهی، بسیاری از قصههای مورد نیاز جامعه را روایت کنیم. متاسفانه چنین وضعیتی در سینمای ما مشاهده نمیشود.»
سیاستگذاران سینمایی مسبب فقر ژانر در سینمای ایران هستند
گبرلو گفت:«در حوزه سینمای دفاع مقدس، عمده تولیدات ما شامل به تصویر کشیدن میدان نبرد و وقایع رخ داده در آن بوده است؛ درحالیکه در بطن حماسه دفاع مقدس ظرفیت ویژهای برای ساخت درامهای اجتماعی نافذ و تاثیرگذار، آثار کودک و نوجوان و فیلمهای خانوادگی وجود دارد که میتوان به آنها پرداخت با اینوجود، چنین رویکردی تا به امروز نزد سینماگران ما بسیار کمرنگ بوده است.»
این منتقد سینما افزود:«به اعتقاد من مسبب وضعیت فقر ژانر در سینمای ایران در وهله اول فیلمنامهنویسان و سینماگران نیستند؛ چراکه فیلمنامهنویس براساس نیازها و امکانات موجود فیلمنامه مینویسد. فیلمنامهنویس ما هنگامی که میخواهد فیلمنامهای مختص کودکان و نوجوانان بنویسد، ابتدا به این موضوع فکر میکند که چه مقدار بودجه برای ساخت فیلم سینمایی که مشغول نوشتنش است، درنظر گرفته شده است.
فیلمنامهنویسان و فیلمسازان پشتوانه مالی ندارند
او ادامه داد:«وقتی فیلمنامهنویسان ما پشتوانه مالی مستحکمی نداشته باشند، طبیعی است که تلاش نکنند آنچنان که باید ذهن خود را درگیر ظرائف فیلمنامهنویسی کنند و سطح گستردهای از خلاقیت را در آثارشان ارائه دهند. یا فرض کنیم کارگردانی میخواهد برشی از تاریخ کشورش را به تصویر بکشد؛ هنگامی که میبیند تهیهکننده یا حامی مالی قدرتمندی وجود ندارد که بخواهد از ساخت اثرش حمایت کند، سعی میکند تا حد امکان مقیاس محدودی از ایدهها و ابتکارات خلاقانه را در اثر خود به کار گیرد.»
وی عنوان کرد:«اکنون بسیاری از فیلمسازان ما دیگر حوصله این را ندارند که برای ساخت فیلم جنگیشان به لوکیشنهای متعدد بروند؛ چراکه میدانند تنوع لوکیشن موجب تحمیل هزینههای سنگینی به جریان تولید میشود. لذا سعی میکنند هرطور که شده فیلم خود را در شهرک سینمایی دفاع مقدس در یک تا دو لوکیشن محدود بسازند و از این فراتر نروند.»
گبرلو اضافه کرد:«ضعف جدی در این حوزه متوجه سیاستگذاران و برنامهریزان سینمایی ما است که حمایتهای لازم را از فیلمنامهنویسان و کارگردانان به عمل نمیآورند و این وضعیت باعث میشود که فیلنامهنویسان ما در ایدهها و سوژههای محدودی محصور شوند یا به بیراهه بروند. لذا فیلمنامهنویسان ما از توان و مهارت کافی برای نگارش فیلمنامههای مختلف در ژانرهای گوناگون برخوردارند؛ به شرط اینکه مورد حمایت و هدایت مدیران سینمایی قرار گیرند.»
درک درستی از سینما نداریم
مجری اسبق برنامه تلویزیونی «هفت» تاکید کرد:«سینما به تعبیر رهبر معظم انقلاب، یک قدرت برتر است. لذا به اعتقاد من ضروری است که دولت جدیتر از هر زمان دیگری پای کار بیاید و حتی کلیه وزارتخانهها را موظف به انجام حمایتهای جدی از تولید فیلمهای سینمایی مرتبط کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، یکی از بهترین راههای بررسی، ارزیابی و نمایش عملکرد مثبت وزارتخانهها پس از پایان مسئولیت وزرا، فیلمهای سینمایی خواهد بود که با حمایت و پشتیبانی آنها ساخته شده است.»
وی بیان کرد:«متاسفانه در کشور ما درک درست و کاملی از تاثیرات فرهنگی رسانه مهمی مثل سینما وجود ندارد. اگر چنین ادراکی وجود داشت، اینک تمامی مسئولین ما اعم از مسئولین فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… برای پیشرفت تولید در سینمای ایران دست به دست هم میدادند.»
ما برای نشان دادن حقانیتمان از سینما استفاده نکردیم
گبرلو گفت:«برخی کشورها مثل ایالات متحده آمریکا برای نیل به مقاصد باطلشان از سینما استفاده می کنند اما ما برای نشان دادن حقانیتمان از سینما بهره کافی و لازم نمیبریم. برای مثال، دولت آمریکا وقتی قرار است اقدامی نظامی یا سیاستی فرهنگی را در دستور کار خود قرار دهد، از قبل بهواسطه ابزار سینما افکار عمومی را آماده و انگیزههای درونی آحاد افراد جامعه را متاثر میسازد. بدین معنا آنها هنگامی که میخواهند موج اسلامهراسی را نزد افکار عمومی رواج و گسترش دهند، در فیلمهایشان مسلمانان را عامل و مسبب بمبگذاری و خرابکاری نشان میدهند و بدینوسیله از ظرفیت و قدرت سینما برای رسیدن به مقاصد و سیاستهای خود بهرهبرداری میکنند.»
قدرت و تاثیر سینما
گبرلو خاطرنشان ساخت:«ما هم میتوانیم از سینما بهعنوان یک تریبون نافذ و تاثیرگذار برای اعلام مواضع و رساندن صدایمان به جهانیان استفاده کنیم اما متاسفانه همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، بسیاری از مسئولین ما برخلاف مقام معظم رهبری که سینما را قدرت برتر میدانند، به درک درستی از قدرت و ظرفیت سینما نرسیدهاند. تفسیر سخن رهبر انقلاب عبارت است از اینکه هیچ قدرتی برتر و بالاتر از سینما نیست؛ حتی به اعتقاد من قدرت سینما از قدرت موشکهای نظامی هم بیشتر است. تاثیر و کارکرد یک فیلم سینمایی میتواند بیشتر و بالاتر از دهها موشک باشد.»
او ادامه داد:«باور من این است که اگر ما از ابتدا روی سینما و فعلیتبخشی به ظرفیتهای بالقوه آن سرمایهگذاری میکردیم، چهبسا در جامعه جهانی صدبرابر قدرتمندتر از امروز بودیم. وقتی ضریب قدرت و دامنه نفوذ سینما نزد مسئولین و مدیران ما درک نشود، کماکان به استفاده از ابزارهای تبلیغاتی ساده و پیشپا افتادهای که فاقد اثربخشیهای ژرف و گسترده هستند، بسنده میکنیم. همچنین باید به این نکته توجه داشت که سینما علاوه بر موارد فوق، قادر است در انتقال مفاهیم مثبت تربیتی و اخلاقی به خانوادهها نیز نقش پررنگ و بیبدیلی را ایفا کند و این ظرفیتی است که نباید از آن غافل شد.»
برخورد دستوری جواب نمیدهد
این منتقد سینما گفت:«هنرمند کسی است که از ابتکار و خلاقیت برخوردار است اما این وظیفه مسئولین و سیاستگذاران است که ابتکار و خلاقیت هنرمند را در مسیر درست و مناسب به کار گیرند. برخی از مدیران ما تصور میکنند که باید با هنرمند به شیوه دستوری و فرمایشی مواجه شوند تا اثر مطلوبی برایشان خلق کند؛ درحالیکه چنین تصوری از اساس اشتباه است. هنرمند در وهله نخست باید نسبت به اثری که قرار است خلق کند، اقناع شود.»
وی خاطرنشان کرد:«امروز فاصله زیادی میان سینما و جامعه ما وجود دارد. بدین معنا که جامعه از حیث مضمون، قصه و ایده به مراتب از سینما جلوتر است اما سینما خود را محدود و منحصر به تجربه فرم و تکنیک کرده است و از این مرحله جلوتر نمیرود. من منکر این نیستم که اکنون سینمای ایران در دنیا از اعتبار قابل قبولی برخوردار است اما پرسشم این است که آیا سینمای ما توانسته است از حیث اندیشه و تفکر نیز حرف تازه و بدیعی برای جهانیان داشته باشد؟ گمان میکنم که در حوزه انتقال تفکر و اندیشه بهواسطه سینما تاثیرگذاری کمی داشتهایم و هنوز به نقطهای که باید نرسیدهایم.»
منبع:خبرگزاری تسنیم