یادداشت مصطفی فارویی فیروزی به بهانه اکران و نمایش مستند امتحان
امتحان در اصل به معنی ذوب کردن طلا و گرفتن ناخالصی آن است.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُون؟
رهبر و رئیسجمهور در قانون اساسی ایران، جایگاه و اختیارات قانونی معینی دارند و در محدودههای اعمال نفوذ و تصمیم راهبردی، خصوصا در سطح قوهی مجریه که عمدهی امکانات در آن قرار دارد، بسیار نزدیک به یکدیگر هستند.
قبل از سال ۶۸ با وجود سمت نخستوزیری، عملاً رئیسجمهور نقش رهبری دولت را برعهده داشت. به همین جهت شاید بتوان گفت ریاستجمهوری در آن سالها، آیتالله سیدعلی خامنهای را، برای زعامت شیعه و پذیرش ولایت مؤمنین پس از امام خمینی (ره) آماده کرد.
بهواسطهی نبود تجربهی کشورداری و تلفیق نظامهای پارلمانی(انتخاب نخستوزیر به وسیلهی مجلس) و ریاستی(انتخاب رئیس دولت به صورت مستقیم) و جایگاه حقوقی جدیدالتاسیس رهبری و ولایت فقیه، ایران بستر مناسبی برای بروز و ظهور اختلافات سیاسی در عالیترین سطوح بود.
مستند امتحان به بررسی چند مورد از زمینههای بروز اختلاف و عملکرد نخبگان سیاسی در آن دوران میپردازد.
شاید برای درک عظمت کنشهای سیاسی رئیسجمهور وقت، مقایسهی آن با اتفاقات به مراتب نازلتر در سالهای پیش و پس از آن مناسب باشد.
به سجاد ریاحی عزیز که هنر خودش را وقف معرفی رهبر انقلاب و بازخوانی تاریخ پرغرور انقلاب اسلامی کرده، خسته نباشید و تبریک میگویم.