به گزارش سایت راه نوشت، وقتی جنگ شروع شد خیلیها به فرمان امام لباس رزم به تن کردند و به سمت جبههها رفتند تا با تمام وجود نگذراند فرمان امام زمین نماند و همین نیتهای پاک بود که امداد غیبی را همراه این رزمندگان کرد و کاری کردند که تمام جهان همچنان انگشت به دهان مانده است و اندیشمندان آنها را واداشته است که بیایند و این رزمندگان را بشناسند.
ادبیات پایداری و مقاومت از عناوینی است که بعد از پیروزی انقلاب و اوایل دفاع مقدس متولد شد. نام «مرتضی سرهنگی» از جمله افرادی است که همواره با ادبیات پایداری و مقاومت گره خورده است. ولی متاسفانه آنطور که باید این جهادگر فرهنگی شناسانده نشده است.
سید رضا حسینی مستندسازِ حوزۀ دفاع مقدس این بار با مستند متولد آذر، به سراغ مرتضی سرهنگی رفته است و سعی کرده این چهرۀ مخلص ادبیات پایداری را در قاب تصویر دوربین به همۀ مخاطبین بشناساند.
«متولد آذر» مستندی است که بازۀ زمانی تولد تا به امروز مرتضی سرهنگی را روایت میکند. فیلم از لحاظ فنی کم نقص است.
استفاده از قابهای مناسب و شناختن نقاط طلایی و استفادۀ به جا از تصاویر آرشیوی کار قشنگی بود که سیدرضا درمورد این فیلمِ مرتضی سرهنگی انجام داده است و از لحاظ فنی سیدرضا حسینی تمام سعی خود را کرده است تا مخاطب با مرتضی سرهنگی همسفر تاریخ شود و او را از بدو تولد تا به امروز همراهی کند.
اما ویژگیهایی برای این مستند وجود دارد که عبارتند از:
الف) استفاده از تصاویر مناسب:
سیدرضا حسینی به فراخور زندگی سرهنگی تصاویر مناسبی را استفاده کرده است. مخصوصاً تصاویر شروع مستند که روایت از یک روز برفی است درست همانطور که مرتضی سرهنگی از روز تولد خود روایت میکند که پدرش، مادر را در آن شرایط با گاری به سمت بیمارستان میبرد. یا تصاویر خانۀ پدری که در داخل حیاط آن بازی میکردند و….
هرچند بهتر بود از بعضی از تصاویر قدیمی استفاده نشود، چون برخی از تصاویر کاملاً شخصی بوده و استفادۀ آن در فیلم هرچند با رضایت خود آقای سرهنگی هم باشد، به نظر کار درستی نبوده است.
ب) نریشن بهجا و با صدای خود سرهنگی:
اینکه نریشن و صدای روایت فیلم، صدای خود مرتضی سرهنگی است، نقطه قوتی است که باورپذیر بودن فیلم را افزایش داده است.
ج) استفاده از خاطرات از روی صداقت:
مستند طوری جلو میرود که مرتضی، مسائل پشت پرده زندگی خود را بدون هیچ فیلتری بیان میکند. این موضوع نکته قوتی است که باز مخاطب از شنیدن و دیدن این خاطرات علاقهمند میشود تا پایان مستند را همراهی کند.
خاطراتی چون نمرات دوران دبیرستان، عاشقشدن در دوران پنج سالگی، بازیهای بچگی و… که همگی کمک کردهاند تا متولد آذر به زیباترین صورت به وجود بیاید. مخاطب به خوبی حس میکند سیدرضا حسینی توانسته حجاب دوربین را با سوژه از بین ببرد و این موفقیت کمی نیست.
د) استفاده از خاطرات شیرین:
خاطرات شیرین مستند را از کسلبودن و خستگی دور میکند و کمک میکند مخاطب تا پایان آن بدون خستگی پای مستند بنشیند.
و) استفاده از آواها و صداهایی که در صحنهسازی ماجرا نقش خوبی را ایفا کردهاند. صدای بچههایی که داخل کوچه مشغول بازی هستند، آوای خوانندۀ ترکی و… که همگی از این دست خاطرات به شمار میروند.
و….
اما سیدرضا حسینی با تمام قوتی که دارد به هر دلیلی نتوانسته تمام ابهامات زندگی مرتضی سرهنگی را از بین ببرد بلکه با مطرحکردن مسائلی، ابهام جدیدی را ایجاد کرده است:
– ماجرای خواستگاری مرتضی سرهنگی و مطرحشدن نام «علامه جعفری» و نقش ایشان در این پیوند، فرصت خوبی برای مستند ساز بود که زوایای خوبی از زندگی ایشان را روشن کند که البته نهتنها مطلب جدیدی عنوان نشد بلکه طلاییترین نقطه یعنی صحبت علامه با آقا مرتضی مبهم ماند.
همان صحبتهایی که همسر مرتضی سرهنگی به آن تأکید هم کرده است و بهتر بود اگر نمیخواهد به آن بپردازد این تأکید هم صورت نمیگرفت تا مخاطب بیشتر تشنۀ این حقیقت شود و درنهایت هم تشنه در دنیای سرهنگی رها شود.
– نپرداختن به زندگی خانوادگی بهخصوص با همسر که جا داشت به این برهه هم بیشتر پرداخته میشد.
اما با تمام این صحبتها همچنان میتوان گفت مستند متولد آذر یکی از بهترین مستندها به شمار میرود چون نکات مهمی را در بردارد که عبارتند از:
– مرتضی سرهنگی بعد از اولین اعزام به جبهه به تهران برمیگردد و تصمیم میگیرد اسلحهاش را عوض کند. او که سالها کتابهایی از جنگ جهانی دوم خوانده بود با هوشمندی فراوان از همان ابتدای جنگ تصمیم به ثبت این اتفاق میگیرد. درست همان کاری که شهید مرتضی آوینی با روایت فتح کرد و جبهه و جنگ را به قاب تلویزیون برد، این بار مرتضی سرهنگی این واقعه را به کتابها هدایت کرد.
– نکتۀ مهم دیگری که مرتضی سرهنگی آن را شروع کرد، ثبت خاطرات اسرای عراقی در اردوگاههای ایران بود. این خاطرات شاید آن زمان اهمیت امروز را نداشت. شاید آن روز تنفری که از عراقیها در بین ما بود عاملی بود که اصلاً سراغ آنها نرویم.
امروزه با توجه به مسائل بین ایران و عراق و برادری و اینکه مشخص شده که خیلی از برادران عراقی شیعه به اجبار به جنگ آمده بودند و خود از روی عمد اسیر شده بودند این خاطرات اهمیت پیدا میکند و شاید چاپ و ویراست دوبارۀ آن یکی از مهمترین کارهایی باشد که سرهنگی باید آن را انجام دهد؛ ولی همین هوشمندی در آن زمان و نشستن پای صحبتهای این اسیران و شنیدن جنایتهایی که انجام دادند، سینهای فراخ میخواست که مرتضی سرهنگی آن سینه را داشت؛ درست همانطور که در مستند به آن اشاره شده است با صبوری تمام این خاطرات را ثبت کرد.
– دوری از شهرت و اسم و رسم مرامی بود که مرتضی آن را داراست گواهان این است که اگر مرتضی با قدرت قلمی که دارد باید الان آثار متعدد از ایشان را میدیدیم؛ ولی او ایثار کرد و به سمت شاگردپروری رفت. شاگردانی که در ادامۀ راه همراه او شدند و این بار مقدس ادبیات پایداری را به دوش کشیدند تا به امروز رساندهاند.
– نگاه مرتضی سرهنگی به مقولۀ نوشتن دربارۀ دفاع مقدس نگاه مبارکی است که همین نگاه باعث شده او با تمام توان هنوز هم ادامه دهد. مرتضی سرهنگی معتقد است جنگ هنوز ادامه دارد.
درست همان نگاهی که در اوایل جنگ تصمیم گرفت اسلحهاش را عوض کند. او با این نگاه به ثبت خاطرات رزمندگان میپردازد. او میداند که شبیخون فرهنگی یعنی چه؟ او درک کرده است وقتی حضرت آقا بارها خطر جنگ فرهنگی را گوشزد میکند برای مقابله باید لباس رزم پوشید و او بههمیندلیل هنوز لباس رزمش را در نیاورده است؛ چون اعتقاد دارد هنوز جنگ تمام نشده است.
این نگاه جناب سرهنگی نگاهی است که ما در تمام بخشهای فرهنگی کشور به آن نیاز داریم که در این مستند به آن پرداخته شده است؛ و همین نگاه است که باعث میشود مقام معظم رهبری از او تقدیر کند.
در پایان باید گفت که وقتی پای مستند سیدرضا حسینی مینشینیم و متولد آذر را نگاه میکنیم، ناخودآگاه خاطرات کودکی ما زنده میشود و ما درست مثل مرتضی به دوران کودکی خود سفر میکنیم.
دورانی که در این گرفتاریهای امروز آن را فراموش کردهایم. وقتی تربیت صحیح پدر مرتضی را میبینیم یاد حرف پدر میافتیم که حرفش برای ما حجت بود.
مستند متولد آذر تنها مستندی نیست که فقط زندگی مرتضی سرهنگی را روایت میکند. بلکه روایت زندگی تمام افرادی را روایت میکند که در دهه پنجاه و شصت به دنیا آمدهاند. دو دههای که دو واقعۀ مهم (انقلاب و جنگ) در آن روی داده است. همه در محدودیت بزرگ شدهایم.
سیدرضا به تمام متولدین دهه پنجاه و شصت میگوید شاید یادتان رفته است که این چنین روزهایی را هم سپری کردیم.
روزهایی که از هر خانه چندین بچه قد و نیم قد بیرون میآمد. روزهایی که مهدکودکی در کار نبود که به آنجا برویم یا باشگاه و سالنی و… دورانی که با همدلی این سختیها را طی کردیم و به امروز رسیدیم. و امروز نباید سوار موجی شویم که دشمن درست کرده است و باید همچنان مثل مرتضی سرهنگی لباس رزم بپوشیم و مثل یک سرباز این بار کنار جنگ سیاسی، نظامی، فرهنگی به جنگ اقتصادی برویم. این نکتهای است که در لایههای زیرین مستند متولد آذر میشود دید.
مرتضی احمر – دبیر ادبیات پایداری مجمع ناشران انقلاب اسلامی
یکی از دلایل کلیشه ای شدن نگاه هنر به جنگ و دفاع مقدس حوزه هنری بود