«مهدیه قطبالدین محمدی» کارشناسی زیستشناسی دارد و دانشجوی انصرافی بیوتکنولوژی در مقطع کارشناسی ارشد است. خانم قطبالدین محمدی بعد از ترک دانشگاه سراغ رشتۀ سینما میرود، دو سال در کانون سینماگران جوان دورههای کارگردانی را طی میکند و بعد به حوزۀ هنری میرود و درنهایت، وارد فضای تولید و ساخت میشود.
به بهانه فیلم کوتاه «برادر» با او گفت و گویی داشته ایم که در ادامه می خوانید:
دربارۀ سابقۀ کارهایتان توضیح دهید.
کار اولم یک تیزر فرهنگی درزمینۀ اقتصاد مقاومتی به نام «چرخ» بود که از تلویزیون هم پخش شد. قبل از آن هم در مستندهایی که کار پژوهشیشان را انجام دادهام، دستیار برنامهریز بودهام. «برادر» را هم بعد از تیزر «چرخ» ساختهام و کار دوم من است.
موضوع فیلم داستانی «برادر» چیست؟
بهطورکلی، داستان مربوط به سال ۵۷ و شلوغیهای آن زمان است. آن موقع سربازها از سربازخانهها و پادگانها فرار میکردند؛ تعدادی به نیت همراهی با انقلاب، و عدهای با قصد و نیتهای دیگر. ما دربارۀ فرار سربازها تحقیقی انجام دادیم. آن زمان به این صورت نبود که فقط چند نفر سرباز فرار کنند.
این اتفاق به صورت گسترده میافتاد. آغاز این ماجرا از 17 شهریور بوده و آنقدر دامنهاش زیاد بوده که نیروهای نظامی در خیابانها به دنبال سربازهای فراری میگشتند.
چرا این داستان را انتخاب کردید و فیلمش را ساختید؟
در سینما آنچه حرف اول را میزند، این است که قصه خوب باشد تا بیننده از دیدن آن لذت ببرد. اولین چیزی که من را جذب کرد، همین بود.
این داستان کوتاه، هم پایۀ ادبی داشت، هم در بستر انقلاب بود. همچنین در میان فیلمهای مربوط به انقلاب، فیلمی ندیده بودم که دربارۀ سربازهای فراری باشد و این باعث شد که بیشتر از این موضوع خوشم بیاید.
از نظر محتوا هم بحث گذشت و فداکاری و انسانیت در آن پررنگ بود. اینکه انسان در لحظه تصمیم میگیرد و از بین دو چیز، یکی را انتخاب میکند و برای کمک به همنوعش از خودش و بعضی چیزها میگذرد.
لوکیشن کار کجاست؟
لوکیشن در مکانهای مختلفی است. یکی از آنها سرچشمۀ تهران است و دیگری میدان شاپور و وحدت اسلامی و یک خانه حوالی انقلاب.
فیلمنامهتان اقتباسی است؟
بله. این فیلمنامه اقتباسی از یک داستان کوتاه به نام «این و آن» است. آقای پورعزیزیِ فیلمنامهنویس آن را به فیلمنامه تبدیل کردند. من هم خواندمش و از آن خوشم آمد و تصمیم گرفتم فیلمش را بسازم.
اقتباس در کار شما چگونه بوده است؟
اقتباس مدلهای مختلفی دارد. گاهی اقتباس به اثر داستانی کاملاً پایبند است؛ ولی گاهی آزاد است و این کاری مرسوم است. ما در تیتراژ عنوان کرده بودیم که اقتباس به صورت آزاد است.
این نوع اقتباس به این صورت نیست که همه چیز دقیقاً پایبند به جزئیات داستان باشد. اگر داستان و فیلمنامۀ این کار را بخوانید، میبینید تغییرات زیادی داشته است. به همین دلیل ما به اقتباس آزاد اشاره و بر آن تأکید کردهایم.
همچنین تا جایی که من اطلاع دارم، آقای پورعزیزی با نویسندۀ کتاب در همان مرحلۀ نوشتن فیلمنامه در ارتباط بودهاند.
توصیۀ شما به کسانی که میخواهند به این سمت بروند چیست؟
این کار بسیار خوب است. دلیل اینکه سینمای غرب این قدر رشد داشته، این بوده که توانستهاند از قصه، ادبیات و رمان بهخوبی اقتباس نمایند؛ همانطور که بسیاری از کارهای هالیوود اقتباسی است. ولی متأسفانه ما این ویژگی را نداریم. هدفم این است هر جا داستان خوبی پیدا کردم، آن را در صورت امکان به فیلم تبدیل کنم.
آیا موسیقی فیلم تولیدی است؟
موسیقی وسط و پایان فیلم تولیدی است. آهنگساز ما در کارشان حرفهای هستند و این آهنگ را بهسرعت ساختند. ایشان یکبار برای من اتود زدند و من آن را روی کار دیدم.
وقتی موسیقی را خارج از فیلم گوش میدادیم، خیلی باشکوه بود؛ ولی با فیلم همخوانی نداشت. من از ایشان خواستم کار را دوباره بسازند و ایشان ظرف یکی دو روز کار نهایی را ساختند.