به گزارش راهنوشت، «دایو» فیلمی کوتاه به کارگردانی حسین دارابی و با موضوع شهدای غواص است که بخش کوتاهی از زندگی رزمنده غواصی به نام «یونس» را روایت می کند که به شهادتش منتهی می شود.
دایو هارمونی زیبایی از فرم و محتواست، دایو کلیشه ای نیست، برای مخاطب شعار نمی دهد، دایو به معنی واقعی فیلم است، نشان میدهد، توضیح نمیدهد.
در «دایو» تفکر و اعتقاد غواص رزمنده ی ایرانی به نمایش گذاشته میشود بدون شعار دادن، بدون پلانهای اضافی، بدون کلیشه. دایو مفهوم جهاد، دفاع از ناموس، ایستادگی بر عقیده و مذهب را بدون کش دادن موضوع و حوصله ی مخاطب را سر بردن جا می اندازد.
جهاد برای دفاع از ناموس و شرافت در این فیلم به گونه ای معرفی می شود که هر مخاطب آزادهای دوست دارد در کنار غواص ایرانی بایستد و در مقابل سرباز عراقی بجنگد.
اشارهی نمادین در قالب دیالوگ و اسم شخصیت اصلی به ماجرای حضرت یونس علیه السلام از نکات جالب این فیلم است ، دیالوگ های بین نیروی بعثی و رزمنده ی ایرانی در آنجایی که نیروی شر سقوط از صخره و غرق شدگی را فراموش شدگی ابدی می نامد و در مقابل تفکر خیر که عزت را دست خدا می داند، «و قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ» که یونس در لحظهی سقوط بر زبان جاری میکند و مادرش بعد از سالها این عبارات را به پایان می رساند به خوبی تقابل ایدئولوژیک خیر و شر را منتقل میکند.
یونس با سقوط از صخره که به دایو استخر تشبیه شده است در حقیقت به ابدیت شهادت شیرجه زده، دستانی بسته که از هر دستان بازی کارایی بیشتری خواهند داشت و براستی که یونس فیلم در شکم نهنگ زمان حفظ می شود و «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ…»
مسئلهی از خود گذشتی رزمندگان برای ساختن آیندهای بهتر برای کشور تنها با چند دیالوگ و چند پلان کوتاه در ابتدا و انتهای فیلم خوبی به نمایش درمیآید.
در کنار این محتوای زیبا شاهد فرم زیبایی در این فیلم هستیم از قاب بندی ها و زاویه های زیبای دوربین تا استفاده ی زیبا از نور، فرمی را شکل می دهد که در خور محتوای این فیلم است این موارد در مجموع “دایو” را تبدیل به اثری می کند که سینمای امروز ما به فیلم های داستانی و بلندی نظیر آن احتیاج دارد.
نویسنده: امیرحسین طاهری