خانه خانه1-2 یادداشتی بر مستند «استاد مرتضی»؛ قربت یا غربت؟ / روایتی از زندگی...

یادداشتی بر مستند «استاد مرتضی»؛ قربت یا غربت؟ / روایتی از زندگی یکی از شهدای اطلاعات

به گزارش راه‌نوشت، به تماشای مستند «استاد مرتضی» نشستم تا با شهیدی آشنا شوم که او را نمی‌شناختم چرا که در معرفی اثر نوشته است “… روایتی از زندگی شهید ماشاالله استاد مرتضی از شهدای اطلاعات  …”

مستند درباره زندگی یک رزمنده‌ی  اطلاعاتی است و باید پر از جذابیت‌های روایی و ناگفته‌های فراوان باشد. مگر نه؟ اما پس از تماشای این مستند نه تنها «استاد» را نشناختم بلکه بیش از پیش ذهن خود را شلوغ و بیگانه با او پیدا کردم. اما چرا چنین اتفاقی، برعکس هدفی که مستندساز مدنظر داشت، رخ داد؟ بهتر است به تیتراژ فیلم بازگردیم.

تیتراژ فیلم با پدیداری کلمه‌ای آبی رنگ و درشت آغاز می‌شود؛ کلمه‌ی «استاد»، مقتدرانه در پیش‌زمینه‌ی تصویر قرار دارد.

اندکی بعد موسیقی مرموز مستند پخش می‌شود و همراه این موسیقی، این کلمه آرام‌آرام عقب و عقب‌تر می‌رود تا اینکه در پس‌زمینه‌ محو می‌شود. و این حرکت در راستای دوری «استاد» از مخاطب را می‌توان خلاصه‌ی کار مستندساز نامید.

محوریت “روایت زندگی استاد مرتضی” مانند مستندهای بیوگرافی مشابه، تعریف خاطرات دوستان شهید از زندگی او است.

تکنیکی که برای مستندهای این چنینی به امری رایج بدل شده و فیلمساز می‌تواند با گزینش بهترین خاطرات، مستند خود را به اثری مناسب برای شناخت شهید بدل کند. گزینش، کلیدواژه‌ای اساسی در این نحوه‌ی روایت است و ایضا حلقه‌ی مفقوده‌ی اثر.

کارگردان «استاد مرتضی» به سراغ دوستان شهید می‌رود تا آن‌ها خاطرات خود را تعریف ‌کنند. در اثنای تعریف خاطره‌ی اول، خاطره‌ی دوم درباره‌ی جزییات یک عملیات به ذهن آن‌ها خطور می‌کند. خاطره‌ای که باید در تدوین حذف گردد تا وحدت خاطره‌ی اول حفظ شود اما نه تنها چنین اتفاقی نمی‌افتد، بلکه خاطره‌ی دوم هم رها می‌شود و خاطره‌ی سوم از زبان راوی دیگر در زمان و مکانی دیگر روایت می‌شود؛ و این تسلسل ادامه دارد.

«استاد مرتضی» در مدت زمان سی و هفت دقیقه‌ای خود، حدود ده دقیقه را به روایت زندگی شخصیت محوری خود و پرداخت شخصیت او اختصاص می‌دهد.

چگالی خاطرات زائد در اثر، جذابیت آرشیو‌های شعرخوانی استاد و سخنرانی‌های او را هم تضعیف می‌کند. مستندی که انرژی خود را به جای متمرکز کردن بر روی شهید ماشاالله استاد مرتضی، در جهات گوناگونی هدایت می‌کند و در نهایت از هدف اصلی خود باز می‌ماند.

نویسنده : محمدحسین بابایی

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید