«مسعود کارگر» هفت سالی است که در حوزۀ «مستندسازی» مشغول به کار است. آثاری مثلِ «تاکسی مدرسه» و «صالحآباد» از ساختههای این «مستندساز» هستند؛ که در ادوار مختلف «جشنوارة مردمی فیلم عمار» برگزیده شدهاند. مستندهای دیگر او نیز نامزدِ دریافت جوایزه «جشنواره» بودهاند؛ اما «کارگر» امسال با مستند «ترینیتی» و با موضوع «انرژی هستهای» به جشنواره آمده است. او در این گفتوگوی کوتاه به درونمایههای فکریِ این مستند و تمایزهای آن با سایر آثار تولید شده در این حوزه اشاره کرده است.
لطفاً پیرامون موضوع مستند «ترینیتی» توضیح بدهید.
این مستند در خصوص «انرژی هستهای» است و تاریخچة پیدایشِ این انرژی را به همراه مزایا و معایبی که برای بشریت به ارمغان آوردهاست، روایت میکند. مستند میخواهد بگوید: «علّت دشمنی اسرائیل با ایران و آن چه که باعث میشود آنها مانعِ پیشرفت هستهای ایران شوند، همین اثرات مثبت «انرژی اتمی» است؛ یعنی آنان میدانند که ایران دنبال «بمب اتمی» نیست؛ اما با پیشرفتهای ناشی از انرژیِ اتمی مخالفاند.
فرآیند تولید مستند چه مدت طول کشید؟
چهار تا پنج ماه.
آیا «ترینیتی» اولین کار پژوهشی و آرشیوی شما است؟ تصاویر آرشیوی کار را چگونه تهیه کردید؟
بله، این مستند اولین کار آرشیوی من است. آرشیو برای موضوع «انرژی هستهای» زیاد است. بعد از این که پژوهش اولیه انجام شد، درمورد بعضی از موضوعات خودم دوباره تحقیق کردم.
مستندهای زیادی با موضوع انرژی هستهای ساخته شده است. به نظر شما بزرگترین تفاوت «ترینیتی» با بقیه مستندها در چیست؟ «ترینیتی» چه حرف جدیدی برای مخاطبان دارد؟
ما میخواستیم نسبت به مشکلاتِ ایجاد شده در پیِ استفاده از این انرژی نگاه عمیقتری ارائه بدهیم و از سوی دیگر به آن نکات مثبت این انرژی که کمتر روایت شده است، نگاه ویژهای داشته باشیم؛ برای مثال موضوعاتِ «آبشیرینکنها» و «کشاورزی» در کانون توجه ما قرار گرفت. ما میخواستیم که این مستند با سایر کارهایی که در این زمینه ساخته شده است، کمی متفاوت باشد.
شما میخواهید از اثرات مثبت استفادههای صلحآمیز از «انرژی هستهای» برای مخاطب بگویید؛ ولی «ترینیتی» خودش اسم پروژة اولیه آزمایش «بمب اتم» بوده است. بنابراین آیا نمیشد اسم بهتری پیدا کرد؟
به نظر من، الزامأ نباید اسم فیلم مرتبط با هدف اصلی باشد. اسم فیلم میتواند یک موضوع جذاب یا حتی یک کلمة جذاب باشد. این اسم بیشتر به دنبال آن است که مخاطب را تحریک کند تا سؤالی برایش ایجاد شود و پیِ داستان را بگیرد و مستند را تماشا کند. ما نمیخواستیم خود پروژة «ترینیتی» را بسط دهیم. خیلی از مباحث درون مستند، مثلِ «دختران رادیو» یک مقدمه هستند برای این که ما بگوییم «انرژی هستهای» فوایدِ مهمی دارد؛ اما چون این فواید خیلی گفته شده است، سعی کردیم مقدمة جذابی برای کار ایجاد کنیم.
آیا ترتیب وقایع تاریخی در کار مطابق با واقعیت تدوین شده است؟
این که داستان از کجا شروع شود، مرتبط به کارگردان میشود؛ یعنی کارگردان تشخیص میدهد کار را از کجا شروع کند. الزامی وجود ندارد که ما با سیر تاریخ جلو برویم. این مستند برای این که ذهن بیننده را تحریک کند از وسط سیر تاریخی شروع میشود. به گذشته میرود و به آینده میآید. من از قصد، ترتیب تاریخی را حفظ نکردم؛ یعنی دوست داشتم که مستند را با یک انفجار شروع کنیم. کار با این شروع انفجاری جذابیت بیشتری داشت.
داخل مستند در خصوص «پرتوافکنی» به میوهها صحبت میشود. به نظر شما میتوان از این پدیده به عنوان آثار مثبت «انرژی اتمی» یاد کرد؟
اتفاقأ من کلی پایاننامه خواندم که به طور خلاصه مدعی بودند «پرتوافکنی» میکروبها را از بین میبرد؛ ولی این که ممکن است که ضرری داشته باشد در مقالات معتبر ندیدهام و حداقل اثبات شده نیست. شاید برای این که انسان به یک نتیجة قطعی برسد، باید همة جوانب را در نظر بگیرد و میدانیم که اطمینانِ یقینی به سختی حاصل میشود. حتی بحث «تراریختهها» هم به همین شکل است؛ یعنی این مبحث، همان قدری که موافق دارد، مخالف هم دارد. ما کلیات بحث را گفتهایم. ما گفتهایم که میتوانیم میوههایمان را با استفاده از این روش بهتر و بیشتر صادر کنیم.
در مستند بعضیها که داشتند «ساعت» تولید میکردند یک مقدار به مواد «رادیومی» آلوده شده بودند. به نظرتان این قضیه از روی غرض بوده است؟
نه، آنها نمیدانستند که رادیوم ضرر دارد. بعدها هم دیگر ممنوع میشود. آن زمانها مردم خودشان هم استفاده میکردند؛ یعنی شما اختراع کمربند خاصی را دارید که مدعی بودند تشعشعِ حاصل از آن بر روی مردانگی اثر مثبت میگذارد؛ یا حتی در لوازم آرایشی از این مواد استفاده میشده است.
موانع کار خودتان را چه عواملی میدانید؟
بهتر از آب درآمدن این نوع مستندها به میزان دسترسی به آرشیو بستگی دارد. اینترنت تا یک حدی تصاویر و اطلاعات در اختیار «مستندساز» قرار میدهد؛ ولی وقتی شما در شرایطی باشد که بتوانید از آرشیوهای غنی استفاده کنید، مستندتان به لحاظ بصری قوّت پیدا میکند. در این صورت برای آن تصاویرِ خوب میتوانید تحقیق بهتری انجام دهید و فیلمنامة بهتری بنویسید. من از مراکز انرژی هستهای داخلیمان یا از «نیروگاه اتمی بوشهر» تصاویر خوبی پیدا نکردم. اگر میخواستم درخواست فیلمبرداری از این اماکن را بدهم، روزها طول میکشید تا مجوز بدهند یا حتی ممکن بود که مجوز صادر نکنند. بعضی اوقات به خاطر این حواشی از برخی تصاویر صرفنظر میکنیم یا حتی شده به خاطر نداشتن تصاویر مناسب از روایت بخشی از داستان که به خاطرش در مرحلة پژوهش زحمت کشیدهایم، صرف نظر کنیم. داشتن تصاویر آرشیوی خوب به ارتباطات «مستندساز» بستگی دارد.