به گزارش راهنوشت، در سلسله جلسات «همبازی» که سال 96 در حسینیه هنر تهران برگزار شد، محمدهادی کرباسچی، کارشناس امور تربیتی و یکی از طراحان و مجریان نظام آموزشی قبل از دبستان، بحث جامعی پیرامون انواع روشهای تربیتی داشتهاند که در این مطلب به نکات مهم آن میپردازیم.
جهت دریافت فایل آموزشی کامل آن، اینجا کلیک کنید.
درس سوم: روش تربیتی اثرگذار بر چه پایههایی استوار است؟
نظام آموزشی بر چه اصولی مبتنیست؟ من بعضی از اینها را در نظام اثربخش نام میبرم، بعضیهایش را در نظام غیراثربخش.
نظام اثربخش بر درک عمیق، شناخت، مهارت و خصوصا نگرش درست به زندگی و همه چیز؛ بر اینها تاکید دارد. اگر غیر اثربخش باشد بر چه تاکید دارد؟ عمدتا بر رفتارها و دانش محض، یا غیرکاربردی تاکید دارد. ببینید شما وقتی میخواهید امتحان بدهید؛ مثلا آزمون ریاضی. آیا این آزمون نتایجش در آن زمانی که آزمون میدهید معلوم است که چه مشکلی از شما حل میکند؟ نمیخواهیم بگوییم حل نمیکند؛ ولی آن موقع فقط آن دانشی که به شما منتقل کردند را پس میدهید، یا آزمونِ فرض کنید جغرافی. آزمونهای کتبی ما عمدتا اینجوری است؛ یک سری دانش محض است. کاربرد اینها ممکن است بعدا اتفاق بیفتد، ممکن است اتفاق نیفتد.
حالا از نظام اثربخش مثال بزنیم؛ آزمونهای فنی حرفهای عمدتا اینجوریاند.؛ یعنی شما وقتی میروید یک یخچال را میگذارند جلویتان میگویند تعمیر کنید؛ باید بشناسید که چه روشی، چه اتفاقی در آن یخچال میافتد.
پس این به لحاظ چه بود؟ به لحاظ اصول مبانی. خیلی هستند اینها؛ اگر بخواهم بگویم، میشود کل رشتههای علوم تربیتی. من چکیده میگویم که هر کسی یک دستاوردی داشته باشد.
به لحاظ انگیزهها آموزش غیراثربخش با تشویق و تنبیه است؛ حالا نمیگوییم بدنی؛ میگوییم کالایی، ستاره، امتیاز؛ حتی آفرین معلم؛ حتی رضایت معلم.
اثربخشها بر اساس چه چیزی هستند؟ بر اساس لذت یادگیری، کاربرد واقعی در زندگی؛ یعنی با سوال طرف آمده است، میداند دنبال چه آمده است.
بچههای ما وقتی میخواهند بروند مدرسه، قبل از هفت سال هی از مادرش میپرسد من کی میروم مدرسه؟ بعد که یک سال میرود، دیگر به این راحتی نمیشود فرستاد. بعد که مدرسه تعطیل میشود خیلی خوشحال است.
خب به لحاظ کل به جزء بودن، یا جزء به کل بودن. یک مقدار تخصصی است؛ ولی به هر حال من ویژگی را میگویم. مسیر یادگیری. آموزش اثربخش جزء به کل است؛ یعنی از تاریخچه شروع میشود، از تئوری شروع میشود، از گفتن مبانی شروع میشود. جزء به کل یعنی انواع مثالها زده میشود، انواع سوالات کاربردی گفته میشود. یک کلاس کامپیوتری بخواهیم مثال بزنیم؛ کلاس کامپیوتر واقعی آن است که بچهها میآیند مینشینند، کامپیوتر روشن است. سوال وجود دارد؛ برای پاسخ به سوالشان شروع میکنند به یادگیری در آموزشهای سنتی اول تئوری میگوییم، مبانی میگوییم، تاریخچه میگوییم، بعد شروع میکنیم چند جلسه رفتن پای دستگاه.
در شیوة ارزشیابی، آموزش غیراثربخش آموزش نمرهایست، صرفا کتبیست. آموزش با هدف دریافت مدرک است.
اگر نمرهای نباشد چه چیزی است؟ توصیفی. اگر کتبی نباشد چه چیزی است؟ علمی، شفاهی، یا عملکردی. با چه هدفی؟ با هدف بررسی میزان یادگیری برای دانشآموز، یا برای یادگیرنده و بررسی کیفیت آموزش، یا اثربخشی آموزش برای آموزشدهنده، سیستم، یا پدر و مادر.
هدف غیراثربخش چه میشود؟ با هدف دریافت مدرک برای یادگیرنده. برای سیستم با چه هدف؟ مچگیری، یا یک امتحان میگیرم ببینم چقدر بلدید، یا با هدف ترساندن مثلا.
خب نقش معلم در سیستم غیراثربخش تزریقکنندة دانش، دانای کل، پاسخدهندة همة سوالات و در نهایت یک مافوق، حالا یا مقدس، یا متکبر. اگر دوستش داشته باشیم، خیلی مقدس میشود؛ اگر دوستش نداشته باشیم یک دیکتاتور.
در سیستم اثربخش نقش معلم چیست؟ یک تسهیلگر، یا یک راهنما، یک یادگیرندة همراه، یک آموزشدهندة راه یادگیری است، بهجای آموزشدهندة خود موضوع و یکی از منابع یادگیری است.
دانشآموز در سیستم اثربخش یاد میگیرد که از همه باید یاد بگیرد، از همه چیز باید یاد بگیرد. در سیستم غیراثربخش فقط باید از معلم یاد بگیرد، معلم هم میگوید هر چه من گفتم. بچهمان میرود خانه میگوید معلممان گفته این. پدر مادر پدر خودشان را هم در بیاورند معلم گفته این.
درس قبلی از این سیر:
روشهای کارآمد رفتار با کودکان – درس دوم: برای تربیت فرزندم از چه الگوی تربیتی استفاده کنم؟