خانه خانه1-1 دهه بازگشت قهرمانان به سینما / به بهانه تمرکز سازمان اوج بر...

دهه بازگشت قهرمانان به سینما / به بهانه تمرکز سازمان اوج بر ساخت آثار قهرمان‌محور

به گزارش راه‌نوشت، فیلم، تکه‌هایی از زندگی شخصیت‌های متفاوتی‌ است که درگیر چالش، تنش و انتخاب می‌شوند و با انتخاب‌هایشان حرف خود را به مخاطبان می‌رسانند و به پایان می‌رسند؛ هر چند پایان یک فیلم به سالن سینماها محدود نمی‌شود.

مخاطب با شخصیت‌های فیلم لحظاتی را زندگی می‌کند و اگر قصه درست روایت بشود درگیر چالش‌هایشان می‌شود و گاه به همذات‌پنداری می‌رسد و همرنگ با کاراکترها می‌تواند زندگی حقیقی خود را بسازد؛ بدون این که متوجه خوب بودن یا بد بودن آن انتخاب‌ها بشود. داستان با تصمیم‌گیری شخصیت‌ها جریان پیدا می‌کند و از دل این موقعیت‌ها قهرمانانی متولد می‌شوند که سیر رشد روحی آن‌ها در فیلم ملموس است. قهرمان شخصیتی خالق، شجاع، مبارز، مقاوم، تغییردهنده، امیدوار و مصمم است که مقابل ظلم می‌ایستد و برای بهتر شدن زندگی تلاش می‌کند.

طغیان نمی‌کند ولی برای آنچه درست است تلاش می‌کند. لزوما پرواز نمی‌کند، قدرت ماورائی یا شلیک اشعه ایکس ندارد ولی تکیه‌گاه دیگر آدم‌های ماجرا است.

ذات انسان‌ها قهرمان را دوست دارد و همین نیاز درونی تکه‌ای از پازل داستان‌هاست.

غرب به خوبی مسئله‌ی توانایی قرار گرفتن بار تربیت و پرورش نسل‌ها بر روی دوش  قهرمانان یک رمان، کمیک یا فیلمنامه را درک کرده است. اما آیا سینماگران و مدیران فرهنگی ما هم به این درک رسیده‌اند؟ آیا اعتقادی به این موضوع ندارند؟ یا اصلا قضیه چیز دیگریست؟

سیر ظهور و افول قهرمانان در سینمای ایران

دهه ۶۰ عصر قهرمانان در سینمای ایران بود که معمولا در برابر نیرویی شرور در ژانرهای جنگی، پلیسی جنایی، کودک و . . . قرار می‌گرفت ولی با ورود به دهه۷۰ سینمای روشنفکری  و واقع‌گرا شخصیت‌هایی منفعل، شکاک، خسته و خاکستری روی کار آوردند که حضور نیروی خیر و شر را زیر سوال بردند.

این عصر می‌توانست با بهره‌گیری از تمایلات و طبیعیات انسانی، زمینه‌ای برای تبدیل شخصیت‌های معمولی به ضدقهرمان و قهرمانان جذاب‌تری باشد اما سکون در این بخش، سینما را در باتلاقی از آثار اجتماعی سیاه و  طنز سطحی فرو برد.

دهه ۹۰ فوران تولید این دسته از آثار بود که اگر قهرمانانی مانند امیر علی لاتاری، مرتضی بیست و یک روز بعد، زنان صبور ویلایی‌ها، مادرانگی الفت شیار ۱۴۳، احمد متوسلیان ایستاده در غبار، پسران منطقه پرواز ممنوع و … نبودند زندگی در سینما می‌مرد.

چند پیشنهاد قهرمان‌گستر

 عدم وجود قهرمان در سینمای ایران می‌تواند به ایراد ما در خلق ضد قهرمان برگردد. ضد قهرمان به عنوان نقطه مقابل قهرمان فردی با نقایص روحی، اجتماعی و البته صفات خوب است که حس همدلی مخاطب را بر می‌انگیزد و با کاراکتری پیچیده امکان موثر، برجسته و واقعی جلوه دادن تلاش‌های قهرمان را می‌دهد.

از طرفی بیشتر مفاخر تاریخی به عنوان قهرمان معرفی می‌شوند در حالی که عرصه‌های مختلف زندگی نظیر ورزش، پدیده‌های اجتماعی، تولیدات علمی،  خانواده و … قابلیت زیادی برای طراحی شخصیت محبوب و مقتدر دارند و می‌تواند گام تمرینی برای پرداختن کامل‌تر به الگوهای تاریخی باشد. متاسفانه ضعف ما در این زمینه گاها روایت نه چندان جالبی از قهرمانان ملی ارائه می‌دهد و جایگاه او را در بین مردم پایین می‌آورد.

سینماگران باتجربه هم باید به میدان بیایند تا ایران بزرگ، بزرگ بماند.

عدم وجود اتاق فکر مدیران فرهنگی و برنامه مدون هم هنرمندان را به ستوه آورده است.

اوضاع سینما این اواخر چندی آشفته است اما ما بلند می‌شویم و قهرمانان را از گوشه گوشه تاریخ ایران و  اسلام، بحبوحه جنگ، قداست شخصیت زن و . . .  روایت می‌کنیم تا نسلی پیشران، امیدوار، پویا و سرزنده  ایران قوی را بسازد.

نویسنده: فاطمه محجوبی

یک دیدگاه

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید