به گزارش سایت راهنوشت، بیماری و ناتوانی بادیست که در برههای از زندگی هر یک از ما یا تمام آن میوزد. میتواند باد خزان باشد و خشک کند یا باد بهار باشد و برویاند. و از میان این دو سرنوشت، زمانی رویش نصیب ما خواهد شد که چشمانی امیدوار و قلبهایی امیدبخش در کنارمان ببینیم.
آقای دژبانی بیدریغ این چشمها و قلب امیدوار را پیشکش بیمارانش میکند. پرستاری که سرگذشت کارهایش در مستند «دردهای سرزمینم» آمده است و پلان به پلان اهمیت همراهی بیمار و پرستاری از او به ما یادآور میشود. کاری که اگر نگوییم اهمیتش بیشتر از درمان توسط پزشک است، باید بگوییم همراستای درمانگری پزشک در نجات جان بیمار حائز اهمیت است.
شاید همه ما مفهوم پرستاری را فقط با روپوش سپید و تخته شاسی اطلاعات بیمار و قدم زدن در راهروهای بیمارستان در ذهن داریم. در حالی که آقای دژبانی ما را با مفهوم واقعی پرستاری خارج از دیوارهای یکدست سفید رنگ و سرد بیمارستان آشنا میکند.
تنها ایرادی که میتوان به مستند داشت، انجام ندادن مصاحبه از زاویهی روبرو با آقای دژبانی است که سوژهی مستند است. به نظر میآید تکراری بودن مصاحبههای پشت فرمان اندکی کسلکننده باشد.
جهت تماشای مستند «دردهای سرزمینم» به کارگردانی محمد عبداللهی و تهیهکنندگی عطا پناهی میتوانید اینجا کلیک کنید.
نویسنده: ندا پارسا