به گزارش سایت راهنوشت؛ فیلم شروع میشود و تو دارخوین را به مثابه مکانی پر از خاطره اما امروز ویران به تماشا مینشینی. از آن شهرک عجیب که روزگاری یک لشکر خاطره را با خود حمل میکرد، دیگر چیزی بهجا نمانده جز همان خاطرهها و افسوس.
به یاد دیگر مکانها میافتی و از خود میپرسی چهکسی به فکر یادهای مکانمند ما باید باشد؟ مکانهای دیگری که خاطرات تلخ و شیرین جوانان وطن را در سلول سلول کالبد خود ریخته و بخشی از هویت و شخصیت ایران شدهاند، امروز کجا هستند؟ هستند؟
دیدار تازه با مکانی که سالها خاطره را در خود نگه داشته و امروز ویرانهای شده است، به اندوهی دامن میزند که شاید رهایی از آن ممکن نباشد. به یادآوری گذشتهای که نیست میگویند نوستالژی. واضح است که برخورد نوستالژیک با بسیاری از ویرانههای جنگ تداعیگر انبوهی از خاطرات پرشور و دیدنی از آن روزها و آدمهای ناب و نایاب آن است. یک نوستالژی دیدنی که در یک فیلم مستند میتواند با دستیابی به آرشیوهای غنی تصویری با قدرت به تماشا گذاشته شود. در واقع آرشیو از این نظر میتواند معدن نوستالژی و بازیابی خاطرهها باشد.
آرشیو میتواند به میزانی که گذشته را ذخیره و ثبت کرده باشد فراموششدهها را با دقت هرچه بیشتر بهیاد آورد. مستند «شهرک دارخوین» چنان، آرشیو تصاویر بهجا مانده از آن دوران را به کمک راویان خود گویا کرده است که تو میمانی کارگردان خوب ما برای گویاسازی این آرشیو غنی سراغ راویان خود رفته است یا راویان خاطرات به آن آرشیوها ارجاع داده و با کوشش کارگردان جستجوگر ما اینها به دست آمده است.
اما راستش آرشیو و گویاسازی دقیق آن هنوز تا روایت کامل مکان فاصله دارد. گویاسازی آرشیوها برای “روایت شدن” نیاز به ساختار روایی دارند که از مکان پرهیاهوی دیروز ولی خاموش و گمنام امروز شخصیتی آشنا به ذهن مخاطب تماشاگر خود بسازد.
مستند دیدنی «شهرک دارخوین» برای تماشاچی عام امروز چندان رهاوردی ندارد. بیشتر به کار نوستالژی میآید و گذشتهای که امروز اثری از آن نیست. اهالی دارخوین که امروز میانسالی را پرکردهاند با این اثر حتماً ارتباط میگیرند و بخشی از خودشان را در این تصاویر پیدا میکنند اما هنوز جوانترها و نوجوانها راهی به خلوت انس دارخوین ندارند.
«شهرک دارخوین» البته حالا شاید خیلی بهتر از زمانی که این مستند هنوز ساخته نشده بود میتواند به روایت تازه و امروزین از آن شهرک برسد، میتواند به نوعی ماضی نقلی و گذشته استمراری برسد؛ چون انقلاب و دفاع مقدس ماضی بعید نیست.
نویسنده: محسن صفائی، پژوهشگر عرصه فرهنگ و هنر