به گزارش سایت راهنوشت، در پی ترور ولیعهد امپراطوری اتریش-مجارستان در پنجم مرداد سال 1293 توسط یک ملیگرای صرب، اتریش مجارستان برای صربستان ضربالعجل انجام چند خواسته را فرستاد که با عدم پذیرش صربستان مواجه شد و به یکباره درهای جنگ به روی صربستان باز شد. با ورود متحدان این دو کشور به جنگ، آتشی شعله گرفت که چهار سال زبانه کشید و نزدیک به ده میلیون نفر را به کام مرگ کشاند. جنگی که برای ایران تجسم این ضربالمثل شد “گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری”.
مستند «خاطرات خانه متروک» هنرمندانه و دقیق نقطه آغاز ماجرای آن روزها و آنچه در ادامه دامنگیر کشور عزیزمان شد را به شیوایی بیان میکند؛ کشوری که مانند کودکی یتیم و بیصاحب، در میان دعوای چند غول بی شاخ و دم از هر طرف دست و پایش لگد میشود و امیدی به بقایش نیست.
«خاطرات خانه متروک» هم چنین ماجرای شخصیتهایی را روایت میکند که نمیشناسیمشان اما در بطن این ماجرا صحنهگردان بودهاند؛ از دلاورانی که شاید فقط اسمی از آنها شنیدهایم اما به خوبی نمیتوانیم توصیف کنیم چگونه به واژه غیرت اعتبار دادند و شجاعت و سیاست و تدبیر را به رخ رجال بیکفایت حکومتهای فاسد پادشاهی آن روز کشیدند، و از آنها که سکوت کردند، از آنهایی که خیانت کردند، از آنها که در پساپرده کاخها پیمان نفاق و وطنفروشی بستند، از آنها که مستکبرانه و متجاوزانه خاک کشور دیگری را به توبره کشیدند و … .
گرچه از آن روزها دستنوشتهها، تصاویر و فریمهای کهنه و اندکی مانده است، اما مستند «خاطرات خانه متروک» به خوبی ما را بدون آنکه خسته شویم لحظه به لحظه تا آخر با خود میکشاند، درست مثل کتابی که هنوز صفحه تمام نشده، دلت میخواهد صفحه بعد را بخوانی؛ خصوصا که با بخش بندی آن به ده قسمت با ده عنوان این را پررنگتر میبینیم.
آنچه از دردها و اشکهای یک ایرانی با دیدن مستند کم کرده و او را دلگرم و سرافراز میکند، نمایش فریمهای متعدد از آرامش و آزادیِ ایرانِ امروز است، پیش از آنکه هر بخش را به توصیف کردن آغاز کند.
تصاویر و نریشن در هماهنگی کامل اتفاقات را یکی پس از دیگری بازگو میکنند چنانکه در پایان، گویی چند کتاب قطور تاریخی را خوانده و بستهاید؛ همانطور که منابع آخر مستند گویای این حقیقتاند.
نویسنده: ندا پارسا