به گزارش سایت راه نوشت، «محسن هادی»، متولد 58 و دانشجوی جامعهشناسی است. این مستندساز برای اولین بار سراغ کار داستانی آمده و «جرم یحیی» را تولید کرده است. آز آثار قبل او میتوان «رود کمآب ارس»، «قصههای کسب و کار»، «پیشمرگان» و «مسیر غرب» را نام برد. موضوع کار داستانی «جرم یحیی» بهانهای شد که پای صحبت با این کارگردان بنشینیم.
از «جرم یحیی» بگویید.
ماجرای جرم یحیی برمیگردد به سالها قبل؛ یعنی زمانیکه صدام نخستوزیر عراق شد و یکسری محدودیتها برای مراسات محرم و عزاداریها اعلام کرد. ازجمله اینکه باید روی اشعارِ مداحان نظارت میشد تا خلاف ذائقۀ بعث نباشد.
یکسری از مداحان با این کار موافق نبودند و در مقابل آن مقاومت کردند. بین مردم و نظام آن زمان عراق، درگیری بالا گرفت. تقریباً سال 56 بود که دولت وقت عراق، اعلام کرد که امسال پیادهروی اربعین ممنوع است.
در همان سال «آیتالله حکیم»، «آیتالله صدر» و چندین نفر از مراجع دیگر، پیادهروی اربعین را واجب کفایی اعلام کردند. بنابراین حکم، یک عده از نجف به سمت کربلا راه افتادند.
ارتش بعث، نزدیک کربلا، حوالی «طُوِیریج»، راه این زُوار را از زمین و آسمان بست. اول با جنگنده دیوار صوتی را شکست و بعد جلوی اینها را با تانک سد کرد.
به سمتشان شلیک کرد و حدود هجده نفر شهید و تعداد زیادی هم دستگیرشدند. فقط عدۀ کمی که به آب زده بودند، تواستند به کربلا برسند. بعد از این حادثه، پیادهروی اربعین تعطیل نشد؛ ولی با مشقتهای فراوان، صورت میگرفت.
مردم از ترس مزدوران دولت، مخفایانه به این سفر میرفتند؛ چرا که درصورت دستگیری، شش سالی شکنجه میشدند. «جرم یحیی» هم به این موضوع اشاره دارد. خلاصۀ داستان این است که یک نفر را به جرم شرکت در پیادهروی اربعین دستگیر کردهاند. در این فیلم، داستان دستگیری این فرد را میبینیم.
ماجرای شروع کارتان را بگویید.
ما برای این فیلم، خیلی روایت و مستند ضبط کردیم و در نهایت، ترجیح دادیم که روایتگر سوژه باشیم؛ سوژهای که صرفاً داستان را بیان میکند و وجود خارجی ندارد. بعد از شنیدن روایتهای مختلف، به حسینیۀ عراقیها در دولتآباد شهر ری رفتم. عکس تمام شهدای پیادهروی اربعین را در حسینۀ عراقیها زده بودند. در آنجا از چند نفر که شاهد عینی این حادثه بودند، روایت گرفتم و قصۀ این کار را خودم نوشتم.
سیدهادی یک شخصیت واقعی بوده؟
خیر، من خودم این را طراحی کردم و نمادین است. در روایتهایی که از مردم عراق شنیدم یک چنین چیزی نبوده که من از آن اقتباس کنم. داستانِ شخصیتِ سیدهادی نیز پردازش ذهن خودم بوده.
چرا جرم یحیی؟
اسم این کار جرم یحیی است، در صورتیکه یحیایِ داستان ما، هیچ جرمی مرتکب نشده؛ حتی اگر با سکولارترین دید و بدون تعصبات مذهبی به این قضیه نگاه کنید؛ باز غیر منطقی است که کسی به خاطر عقایدش شکنجه شود. مگر میشود، زیارت هم جرم محسوب شود؟ به این دلیل خودم روی این اسم تأکید داشتم.
بزرگترین حرف«جرم یحیی»
بزرگترین حرف«جرم یحیی» این است که اگر حرکتی مورد رضایت خداوند متعال باشد، به هیچ عنوان قابل توقف نیست. مخصوصاً اگر این حرکت از دل مردم بجوشد. قدرتی هم که جلوی مردم و خدا بایستد، محکوم به فناست. حال اگر این قدرت، بزند، شکنجه کند یا بکشد، باز در مقابل خواست خدا بسیار ضعیف است.
من سعی کردهام این را در فیلم به نمایش بگذارم. بهعنوان مثال دیالوگ آخر کار تا حدود زیادی میتواند این را برساند. جایی که افسر عراقی میگوید: «بگذارید زنش برود تا عبرتی شود و این راه را ادامه ندهند».