مستند «ضد» مجموعهای چند قسمتی است که در هر قسمت با طرح یک موضوع ظاهرا کم اهمیت، به جنگ کلیشههای ذهنی مردم درباره محیط پیرامونشان میرود؛ چرا که ضدیت با کلیشهها، کلید دیدن وقایع جهان از دریچهای جدید است.
«اسکار سفید»؛ روایت نژادپرستی یک جایزه
در این یادداشت به سراغ یکی از قسمت های این مستند که با عنوان «اسکار سفید» منتشر شده است، میرویم. «اسکار سفید» روایت چندین دهه تبعیض نژادی در اهداء جایزه اسکار و نژادپرستی در هالیوود است.
اگر قرار باشد این مستند تقریبا نیم ساعته را در یک جمله خلاصه کنیم، عبارت اعتراضآمیز سیاهپوستانی که معترض به آکادمی اسکار بودهاند بهترین توصیف است که میگفتند «اسکار زیادی سفید است».
صدای این اعتراض شاید در مقطعی شنیده شد و برخی اقدامات کوتاهمدت از سوی آکادمی اسکار انجام گرفت؛ اما گذشت زمان نشان داد که ریشه نژادپرستی در جامعه آمریکا و به ویژه در هالیوود خشکانده نشده است.
عدم سپردن نقشهای بزرگ به بازیگران سیاهپوستی که یا بالقوه توانمند بودند و یا در سابقه آنان این توانمندی به اثبات رسیده بود، جامعه سیاه پوستان را همواره آزار میداد؛ امری که در این مستند به برخی زوایای آن پرداخته شده است. از جمله آنکه بازیگر سیاهپوستی که بازی درخشانی هم از خود به نمایش گذاشته بود هیچگاه پیشنهاد در خورتوجهی برای بازی در نقش اصلی دریافت نکرد و یا دیگرانی مانند او جایگاهی بهتر از گوشه سالن حتی برای نشستن در مراسم تقدیر از هنرمندان نداشتند.
در مستند اسکار سفید از مجموعه مستندهای ضد، بخش قابل توجهی به بیان تاریخچه فیلم مشهور تاریخ سینما یعنی «برباد رفته» و نسبت آن با مسأله تبعیض نژادی و حواشی پیرامون آن پرداخته اما ریشه این تبعیض را فقط نباید در سینما جستجو کرد.
نظام سیاسی و عقیدتی ایالات متحده که هالیوود نقش بزک کردن آن را بهعهده دارد، با بهرهگیری از گزارههای صهیونیستی مانند توهم قوم برتر بودن، تبعیض نژادی را در لایههای مختلف اجتماع نهادینه کرده است.
هر چند این مستند قادر بود با تحقیق مناسبتر، تعداد قابل توجه جوایز اسکار در دهههای قبل را با نمودار و جلوههای گرافیکی به تفکیک سفیدپوستان و سیاهپوستان به نمایش درآورد اما به همین صورت نیز توانسته تا حدی اصل موضوع را طرح و ابعاد تبعیض را برای مخاطب روشن سازد.
تبعیض نژادی محدود به سینمای آمریکا نیست
تبعیض نژادی البته محدود به هالیوود یا سینمای آمریکا نیست و در جامعه غربی و به طور خاص در ایالات متحده، سالها است که به یک مسأله مهم و اساسی تبدیل شده،
ولی دولت آمریکا در ادوار مختلف سعی نموده با بزک نمودن چهره خود و پنهانسازی ظلم، به سیاهپوستان اجازه ندهد تا دنیا با جاهلیت و ستم موجود در جامعه به ظاهر متمدن و برخوردار از فناوریهای نوین و برجهای سربه فلک کشیده آشنا شود.
فرم مستند
شاید برخی اشکالات مستند نیز چنانچه مورد توجه واقع و از قبل تدبیر میشد منظور اصلی سازنده بهتر منتقل میگردید. در این خصوص به برخی موارد به شرح زیر میتوان اشاره نمود :
- یکنواختی آهنگ و لحن گوینده متن
- عدم تحقیق و پژوهش قوی و میدانی در خصوص ریشههای اجتماعی و جامعهشناختی تبعیض نژادی و تسری آن به سینما
- استفاده از برخی تصاویر بصورت تکراری
- جلوه های ویژه گرافیکی ساده و عدم استفاده از خلاقیتهای جذاب در این زمینه
- عدم رعایت نسبت زمانی تمرکز بر یک قطعه تاریخی با کل مستند به طوری که بخش قابل توجهی به یک بازیگر یا یک فیلم اختصاص یافته است
- استفاده از برخی تصاویر که به تدوین جذاب مستند آسیب میرساند که برای نمونه به تصاویر ابتدایی می توان اشاره نمود
- عدم بررسی رابطه هالیوود و نظام سیاسی که نقطه تلاقی تبعیض نژادی در آمریکا است
- کلی گویی درباره ادوار گذشته مراسم اسکار و عدم اشاره دقیق و مقایسه تعداد جوایز بازیگران و سایر دستاندرکاران سینما بین سفیدپوستان و سیاهپوستان
نکته آخر
دیدن این مستند یک نکته مهم را هم نمایان میسازد و آن تأکید بر زوایای بی نظیر و مترقی اسلام است. هرچه غرب و سینمای آمریکا دچار این تبعیض است و روش شیطان را دنبال می کند، در اسلام عزیز و روش مسلمانی این موضوع متفاوت است. چرا شیطان را راهنمای این تبعیض معرفی کردیم، چون ابلیس را می شود پیشکسوت نژادپرستان دانست. تصور اشتباه ابلیس در برتری جنس خود در آفرینش یعنی آتش بر خاک منشاء انحراف او و از دست رفتن همه اندوخته معنوی و عبادت شش هزار ساله شد.
در اسلام همانطور که اشاره شد اما موضوع متفاوت است. در اینجا نه تنها نژاد نقشی مستقل در سعادت یا شقاوت انسان ندارد بلکه جنسیت هم مطرح نیست و به فرموده قرآن کریم مرد یا زن اگر مؤمن باشند (یعنی حسن فاعلی) و کارهای شایسته انجام دهند (یعنی حسن فعلی) فارغ از جنسیت خود به راه رستگاری قدم خواهند گذاشت.
مقایسه رفتار بدوی و جاهلانه غرب و سینمای هالیوود در نژادپرستی را وقتی با برخورد مهربانانه امام حسین علیه السلام با غلام سیاهپوست در روز عاشورا مقایسه کنیم، به روشنی جاهلیت مدرن امروزی تفاوت خود را با تمدن دینی که به رغم گذشت بیش از هزارسال تازه است نشان خواهد داد.
نویسنده: دکتر محمد لطفیزاده