بیشتر مخاطبان محمدرضا شهبازی را با برنامه پاورقی و همان لبخندهای معروفش میشناسند. او در این برنامه، مدل دیگری از اجرای خود را به مخاطب تلویزیون ارائه کرد. «سیدخندان» به گفته خود او، نوع دیگری از برنامه طنز است که نیاز به شکل تازهای از اجرا داشت. او در این گفتوگو به برخی شباهت و تفاوتهای دو برنامه شناختهشده از اجرای او یعنی پاورقی و سیدخندان اشاره میکند.
تجربهای نو براساس شب طنز انقلاب اسلامی
محمدرضا شهبازی سردبیر و مجری سیدخندان در خصوص شکلگیری این برنامه میگوید: «این برنامه بر پایه توانایی و ظرفیتهایی است که پیش از این در «شب طنز انقلاب اسلامی» تجربه شده بود. شب شعر طنز به شکل ماهانه است که در آن شاهد حضور طنزپردازان و شاعران جبهه فرهنگی انقلاب هستیم که به ارائه اثر میپردازند. بعد از مدتی، به این نتیجه رسیدیم که این ظرفیت وجود دارد که همان برنامه را با تغییراتی برای مدیوم تلویزیون بسازیم. خیلی وقت بود به آن فکر میکردیم و نوروز امسال بالاخره آن را نهایی کردیم.»
تفاوتهای سیدخندان و پاورقی
وی ادامه میدهد: «سیدخندان به طور کلی با پاورقی متفاوت است. پاورقی یک برنامه صریح، جمع و جور و سیاسی است که سویههای فرهنگی، اقتصادی و ورزشی هم پیدا میکند. اما سیدخندان اینطور نیست و یک دورهمی جذاب، سرحال و شاد است که محتوای آن در یک فضای بسیار ملایم و خانوادگی بیان میشود. البته این اعتقاد وجود دارد که خانواده ایرانی، هم نسبت به مسائل سیاسی دغدغه دارد و هم مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را موردتوجه قرار میدهد. به همین دلیل تلاش کردیم در این دورهمی خانوادگی، این مسائل را مطرح کنیم و دقیقا مثل یک جمع خانوادگی باشد که اعضای آن با وجود همه اختلافاتی که دارند، به شکل ملایم کنار هم حاضر هستند و در حال خوردن میوه با هم تبادل نظر دارند. در سیدخندان هم اگر گریزی به مسائل روز میشود، خیلی خانوادگی و ملایم است اما در پاورقی خیلی صریح و تند و تیز مسائل را مطرح میکنیم.»
وی در خصوص نقدهایی که نسبت به شباهت برنامه سیدخندان با خندوانه مطرح میشود، عنوان میکند: «یک بحثی وجود دارد که برنامه خندوانه چند سال و نزدیک به یک هزار قسمت روی آنتن بوده که در ارتباط برقرار کردن با مخاطب موفقیت هم داشته است. در عین حال، در حوزه خودش جزو اولین برنامهها بوده و توانسته برخی چیزها را جا انداخته و برای خود کند. به همین دلیل ممکن است مخاطب برخی مواردی را که حتی در برنامههای دیگر هم بوده به نام خندوانه بشناسد. یعنی اگر شباهت به برنامه دیگر هم داشته باشد، باز هم آن را به عنوان برنامه خندوانه و شباهت به آن میشناسند. دلیل هم همان تداوم این برنامه روی آنتن است که باعث شده در چشم مخاطب دیده شود.»
سردبیر و مجری برنامه سیدخندان تصریح میکند: «مسأله دیگر این است که خندوانه تبدیل به اسم تیپیکال برنامههای طنز و سرگرمی شده لذا هر برنامهای این خصوصیات را داشته باشد، ذهن مخاطب و بیننده به سمت آن میرود. مثل مقایسههایی که یک زمانی برای برنامههای غمگین میشد و آن را شبیه ماهعسل میدانستند. در واقع یک سری برنامهها به دلایل مختلف مثل استمرار، دیدهشدن یا موفقیت، به یک معیار تبدیل شده و برنامههای دیگر را با آن مقایسه میکنند. برنامه سیدخندان هم با چنین استدلالی با برنامههای دیگر مقایسه میشود. با این حال، باید تاکید کنم که سیدخندان آیتمهای بسیار متفاوتی دارد؛ از نقالی طنز و قرآن خواندن ابتدای برنامه گرفته تا آیتم «از تجربهات بگو» و موارد دیگر. به نظرم اگر زمان داده شود و برنامه بتواند هویت خود را پیدا کند، از این صحبتها کم خواهدشد.»
اعتقادی به طیفبندی نداریم
شهبازی درباره صحبت برخی کارشناسان در خصوص طیف یکجانبه مخاطبان برای حضور در برنامه میگوید:« صحبت در این رابطه نیاز به میزگرد مفصلی درباره مخاطب شناسی دارد. باید بگویم نه در پاورقی و نه در سیدخندان به چنین مسألهای فکر نمیکنیم و اعتقادی به طیفبندی مخاطبان نداریم و به نظرم مخاطبان با اعتقادات مختلف پای برنامه مینشینند. اتفاقی که افتاده این است که ما شاهد حضور مخاطبانی هستیم که تا قبل از این کمتر در برنامههای طنز و سرگرمی شاهد بودیم و چون تا قبل از این کمتر آنها را نشان میدادند، دیده شدن عادی آنها هم به نظر زیاد میرسد. ما قشر زیادی از مخاطب داریم که شاید دوست داشتهباشند در یک برنامه طنز درباره مسائل مذهبی بشنوند. تا قبل از این یک تفکیکی وجود داشت که مثلا گفته میشد این مخاطبان اگر میخواهند از مسائل مذهبی بشنوند، باید بروند فلان برنامه را ببینند و برنامه طنز جای چنین مسائل یا مثلا «از هیات گفتن» نیست.»
وی ادامه میدهد: «ما به چنین تفکیکی معتقد نیستیم و اعتقاد داریم اینها بخشهای مهم و فراگیر زندگی مردم ایران است و نباید آن را حذف کرد. مثلا تجربه سفر اربعین که اگر کل ۱۰سال گذشته را بسنجیم، شاید بتوان گفت ۱۰تا ۱۵میلیون نفر از مردم این تجربه را داشتهاند، آن وقت اگر در برنامه سیدخندان استندآپ یا شعر طنز با این محوریت بخوانیم، برخی میگویند که برنامه سیدخندان برای عدهای خاص محتوا تولید میکند. در حالی که چه تجربه دیگری در ایران وجود دارد که اینقدر فراگیر باشد؟ این حاصل پیشفرضها و کلیشههای دیگری است که در سالهای قبل و در برنامههای دیگری شکل گرفته و این را باب کردهاند که جای این دست مسائل در برنامه طنز نیست ولو اینکه قشر زیادی از مردم را در بر بگیرد. ما این را قبول نداریم و احساس میکنیم که وقتی بخش زیادی از مردم ایران درگیر چنین تجربهای بودهاند، میتوان در برنامه طنز هم به آن پرداخت. به نظرم قدری زمان میبرد که کلیشه ساخته شده در همه این سالها تغییر کند. بازخوردها تا الان خیلی خوب بوده و بهتر از چیزهایی بوده که تصور میکردیم. افرادی که در حوزه برنامههای شبانه کار کردهاند، خوب میدانند چنین برنامهای برای اثبات خود نیاز به زمان دارد.»
باید تیپیکال برنامههای طنز را تغییر دهیم
شهبازی میگوید: «به نظرم ما نیاز به برنامههای متفاوتی در تلویزیون داریم. تیپیکال برنامههای طنز در تلویزیون خیلی مثل هم است و باید تغییر کند. تا قبل از این بیشتر اینطور بوده که یک گفتوگو با سلبریتی انجام میشده و بعد موسیقی و خواننده میآمد ولی ما به برنامههای دیگری هم در این حوزه نیاز داریم. باید به تیمهای مختلف امکان دهیم که بیایند و کار کنند تا در نهایت چند مورد موفق و خوب از آب درآید. یعنی نیاز به زمان دادن و ارائه فرصت به تیمها داریم. برنامههای سلبریتیمحور هم سالها روی آنتن بوده و درنهایت چند مورد آن گرفته است. ما تلاش نکردیم برنامه طنز شبانگاهی بسازیم. دنبال این بودیم که یک دورهمی سرحال، جذاب و خانوادگی روی آنتن ببریم که مفید و سالم باشد. یعنی الزاما همه بخشهای ما طنز نیست و میخواهیم محتوای جذاب ارائه کنیم که شاید برخی موارد طنز نباشد و گاهی چشم مخاطب را هم خیس کند. احساس میکنیم یک برنامه خانوادگی برای سرگرم کنندگی لزوما یا صرفا نباید به سمت طنز، موسیقی یا سلبریتی برود. در تجربه نطنز آیتمهای بسیار متنوعی را تجربه کردیم که بخشی از آن را در سیدخندان تجربه میکنیم. ممکن است برخی بخشها کم یا اضافه شود. این همان پروسهای است که باید قدری زمان به آن بدهیم تا برنامه خودش را بازسازی کند.»
سردبیر و مجری برنامه سیدخندان به اتاق فکر برنامه اشاره کرده و میگوید: «برنامه سیدخندان اتاق فکر دارد که متشکل از آقایان شفیعی، صاحبی و خانم فاطمه سادات رضوی علوی و دیگر دوستان است که بیشترشان طنزپرداز هستند و تجربه ساخت برنامه در این حوزه را دارند. اتاق فکر روی قالب، نحوه ارائه و محتوا فکر و برنامهریزی میکند. زیرنویس هم کار این گروه است که در ایدهپردازی به این نتیجه رسیدند برنامه فقط صوت و تصویر نیست و میتوان از همه ظرفیتها برای جذابتر کردن آن استفاده کرد.»
وی به برخی بازخوردهای برنامه اشاره میکند و میگوید: «یکی از پرتکرارترین بازخوردهایی که از مخاطبان گرفتم این بود که احساس میکردند این برنامه جای پاورقی است یا قرار است دیگر پاورقی را نداشته باشیم. بازخوردهای دیگر این بود که برخی میگفتند حتی در نوع مخاطب و جنس آنها تغییر احساس کردیم و گویی خودمان را میبینیم. میگفتند پیش از این در چنین برنامههایی شاهد حضور افراد خیلی شیک و خاص بودند و انگار حالا شکل متنوع و واقعی مردم ایران را میبینند و این ت طهنوع شمایل را شاهدند. نسبت به محتوا هم همین دیدگاه را داشتند و اظهار رضایت میکردند.»
تفاوت اجرا در ۲ برنامه متفاوت
شهبازی درباره تفاوت اجرای خود در دو برنامه پاورقی و سیدخندان میگوید: «پاورقی و سیدخندان در جنبههای مختلف تفاوت و شباهت دارند. من در هر کدام تلاش میکنم اجرای مناسب فرم برنامه را داشته باشم. پاورقی برنامه طنز و تند و تیزی است که گاهی حتی از طنز هم عبور کرده و وارد هجو میشود. در این برنامه از میمیک صورت تا لحن و انتخاب کلمات را متناسب با فضای آن انجام دادیم. در سیدخندان هم با توجه به اینکه یک دورهمی خانوادگی است، تلاش میکنم مناسب محتوای آن اجرا کنم. در هر دوی این مدل برنامه، سالها تجربه داشتم و برنامههایی مثل همان برنامه استیجی نطنز یا برنامههایی مثل لیچار و مثلدرخت به کمکم آمدند. در هر کدام از این نوع برنامهها میکوشم آن بخشهایی از مدل اجرا را پررنگ کنم که مناسب برنامه مربوط باشد.»
منبع: روزنامه جام جم