«بعضی وقت ها نمی تونی به چیزی یا کسی گوش بدی، تو باید به درونت گوش بدی»
جمله بالا دیالوگی از فیلم «آسمان اکتبر» است، فیلمی سینمایی با موضوع پیشرفت فضایی کشور آمریکا در روزهای جنگ سرد با شوروی در حوالی سال 1960
داستان «آسمان اکتبر» روایت «هومر هیکام» یک دانش آموز آمریکایی اهل ويرجينياي غربي است که یک روز صبح روی میز صبحانه بعد از شنیدن خبر این که شوروی سفینه فضایی شان را به فضا فرستاده تصمیم می گیرد تا به کمک دوستانش به نبرد با شوروی بروند.
شاید یک خطی این فیلم اگر قرار بود در ایران ساخته شود همه بدون شک می گفتند که فیلمی شعاری از آب در خواهد آمد، اما «جو جانسون»، کارگردان اثر توانسته با همین یک خطیِ شعار گونه فیلمی قابل قبول بسازد.
قصه از آن جایی آغاز می شود که هومر نوجوان پس از شنیدن خبر ساخت فضاپیمای «اسپوتينک 1» ودیدن آن در آسمان سراغ ساخت یک موشک دست ساز می روند اما از همان گام نخست با مشکلات و موانعی روبرو می شود که همین موانع و مشکلات قصه اصلی فیلم را تشکیل می دهند، هومر با کمک هم تیمی هایش شروع به بررسی و مطالعه پیرامون ساخت موشک می کند و در این راه معلمشان هم به کمکشان می آید.
«آسمان اکتبر» آمیخته‌ای از تلاش برای رسیدن و متوقف نشدن است، مسائلی که این‌روزها کمتر در نوجوانان ایرانی مشاهده می شود و یا شاید سینما کمتر علاقه ای به پرداخت آن ها دارد.
فیلم برمبنای کتاب خاطرات واقعی «هومر هیکام جونیر» ساخته شده که در زمان انتشار خود با استقبال بسیاری روبرو شد. جانسون کارش را ساده و صریح به انجام رسانده و موفق شده به مضمون کلیشه‌ای مجاهدت در شهری کوچک، لایه‌های عمیق‌تری ببخشد و کار را برای مخاطب باورپذیر کند.
اگر از این فیلم خوشتان آمد و دوست داشتید با همین تم فیلمی ایرانی ببینید می توانید در سایت «عماریار» به تماشای فیلم سینمای «منطقه پرواز ممنوع» به کارگردانی «امیر داسارگر» بنشینید.
کلیه حقوق برای عماریار محفوظ است.