به گزارش راهنوشت، اوایل سال 1978 میلادی، یک عکاس جوان و البته فقیر فرانسوی، قید ایفل و شانزهلیزه را میزند تا شاید سوژه مناسبی در ایران پیدا کند. میشل ستبون یک ماهی در ایران میماند اما چیز دندانگیری نمییابد، اطرافیانش هم او را به دلیل انتخاب کشوری مثل ایران دست میاندازند چرا که کشوری مثل ایران –که قرار نیست اتفاق خاصی در آن رخ دهد- برای شروع کار، انتخاب مناسبی نیست. عکاس جوان، سرخورده به فرانسه برمیگردد اما دست تقدیر چند ماه بعد او را دوباره به ایران میکشاند. قرار است مسیر زندگی ستبون عوض شود. این بار مقصد او هتل نیست؛ میشل به عنوان عکاس وارد دربار پهلوی میشود.
«از ایفل تا آزادی» مستندی است که یکی از مهمترین وقایع قرن بیستم را از دید لنز دوربین یک عکاس فرانسوی روایت میکند. عکاسی که از یک سال پیش از انقلاب اسلامی درگیر حوادث مرتبط با ایران میشود و تا چند روز بعد از 22 بهمن، همچنان به ثبت و ضبط نماهای مختلفی از وقایع مرتبط با انقلاب میپردازد.
همین توضیحات کوتاه میتواند خیلیها را متقاعد کند 52 دقیقه پای این مستند بنشینند. در واقع یکی از نقاط قوت این کار، پیش از آغاز فرآیند تولید و آن هم در انتخاب چنین سوژهای شکل گرفته است. همین انتخاب مناسب موضوع و راوی، میتواند ضعفهای اندک کار را تا حد زیادی پوشش دهد.
راوی قصه، طبیعتا انگلیسی را با لهجه فرانسوی صحبت میکند. همین مسئله باعث کند شدن ریتم کار میشود. اگر راوی به زبان مادری از داستان قابهای 57 میگفت، جذابیت کار بالا میرفت. البته دلیل احتمالی انتخاب زبان انگلیسی، محدودیتهای شبکه پرستیوی به عنوان سازنده کار است. خلاصه اینکه، ریتم مستند کمی کند است و موسیقی متن هم کمک چندانی به بهبود آن نمیکند.
در کل، روایت مستند، یک دور وقایع سال آخر انقلاب را با عکسها و خاطرات ستبون مرور میکند و چه چیزی از این جذابتر؟ نشستن پای عکسهای تسخیر پادگانهای ارتش و شنیدن خاطرات یک خارجی از ورود امام به ایران.
نویسنده: محمدصادق شریفی