مستند نار و انار روایتی از شیعیان مظلوم آذربایجان ارائه داده که به شدت از جانب دولت آذربایجان در بایکوت خبری و فشار سیاسی هستند. بنابر اهمیت این مستند با آقای«حیدر بنی حمزه» کارگردان این اثر به گفتوگو نشستیم تا از جنبههای مختلف مستندش بگوید.
سوژه مستند «نار و انار» چرا و چگونه انتخاب شد؟
85 درصد جمعیت این کشور شیعه است، چنین تراکمی حتی در عراق هم وجود ندارد. در همسایگی ما یک کشور تازه استقلالیافته شیعی در پشت قاب رسانهای است، یعنی رسانهها و حتی رسانههای مُعاند هم توجهی به این کشور نمیکنند. آنها تحت شدیدترین فشارهای مذهبی قرار گرفتهاند و این فشارهای مذهبی حتی در دوران جماهیر شوروی هم سابقه نداشته است. با وجود اینکه شورویها کمونیست بودند و با دین و مذهب مشکل داشتند، ولی آن زمان آزادیهای مذهبی نسبت به الآن بیشتر بود.
چطور با سوژۀ این مستند آشنا شدید؟
من خبرگزاریها را چک میکردم، یکی دو تا خبرگزاری یک اشارۀ کلی در حد یک کنایه به موضوع اعتراضات شیعیان در آذربایجان کرده بودند. به سراغ این کنایهها رفتم، باتوجه به اینکه خودم هم آذری هستم و به الفبای آذری آشنا هستم، تحقیق کردم تا اینکه یکسری ویدئوهایی را در این زمینه پیدا کردیم. افرادی که در جمهوری آذربایجان هستند، ویدئوهای مربوط به این وقایع را خودشان فیلم گرفتند و آنها هم با اسم مستعار روی یوتیوب و… گذاشتهاند تا اینکه صدایشان به یک جایی برسد. من هم آنها را دریافت کردم و شروع به کنارهم گذاشتن مستندات کردم.
شما کارتان کامل مبتنی بر آرشیو است؟
بله، آنقدر آنها دور از نگاه رسانهها قرار گرفتهاند که حتی خبرگزاریهای آنطرف آب هم حاضر نیستند و بیایند از اینها گزارش تهیه کنند. منظورم این است که حتی علیه آنها هم چیزی نمینویسند و آنها را نمیکوبند. به این دلیل مجبور شدهاند که خودشان با یکسری دستگاههای مقدماتی فیلم بگیرند و روی یوتیوب بگذارند تا اینکه یک بنده خدایی پیدا شود و صدای آنها را به گوش همه برساند.
مراحل ساخت مستند چگونه بود؟
ساخت مستند دقیقاً یک سال طول کشید. من مشوقی که نداشتم هیچ، چند نفر هم منصرفم کردند. یعنی من کلاً کار را دو ماه خواباندم. قبلاً یک آشنایی کلی با بچههای عمار داشتم و سوژه را پیش بچههای مستند عمار آوردم. گفتم میخواهم هر سوژهای که در دست دارید کار کنم، این را به عنوان نمونه کار دادم و گفتم این یک موضوع نیمه کارهای است و چون بچههای داخلی گفتند که این را نساز، من دیگر نمیخواهم این را بسازم. وقتی بچههای عمار این را دیدند، خیلی تشویقم کردند و دوباره دلگرم شدم و همین کار را ادامه دادم.
ارتش یک نفره در ساخت مستند
از مشکلات ساخت مستند بگویید.
من هیچ امکاناتی نداشتم. تماماً آرشیوی بود و فقط یک لپتاپ داشتم و صفر تا صد کار را خودم انجام دادم.
از فیلمنامه نویسی و گویندگی و دیالوگپردازی و تدوین و… همه را خودم انجام دادم. کامپیوترم کوچک بود و هنگ میکرد و کل فایلهایم پاک شد. خلاصه دردسرهای زیادی کشیدم.
چه مسئلهای از شیعیان آذربایجان شما را درگیر کرد؟
در جریان مستند حدوداً 150 نفر از روحانیون مظلوم جمهوری آذربایجان به جرایم واهی دستگیر شدهاند و الآن در زندانهای جمهوری آذربایجانند. من آرزویم این بود که مردم ایران این عزیزان را بشناسند و شیعیان آذربایجان هم تصور نکنند که در جهان شیعی تنها هستند.
شاید جمهوری آذربایجان، غریبترین شیعیان را در میان کل شیعیان جهان دارد. نه تنها در میان خودشان غریبند و حاکمیتشان هم با آنها مشکل دارد، دیگر شیعیان هم نسبت به آنها اطلاعات خاصی ندارند. بهرهبرداری تبلیغاتی هم تا دلتان بخواهد از آنها میشود.
هدف ما این بود که صدای آنها به یک جایی برسد و شناخته شوند تا شاید یک حرکت اجتماعی صورت بگیرد و از فشار آنها کاسته شود.
ما یک امت واحد هستیم
دغدغهای که باعث میشود روی مسائل جهان اسلام کار کنید چیست؟
ما یک امت واحد هستیم و یک ملت نیستیم. بحث ملت در تاریخ اسلام اصلاً سابقه ندارد. ملتگرایی باعث میشود که ما به نفرات جدا از هم تفکیک شویم و در مقابل استکبار آسیبپذیر باشیم؛ ولی اگر همۀ امت اسلامی، واحد و در کنار هم باشند، کسی نمیتواند بر ما چیره شود.
حالا فرض کنید، اگر مستندسازی و اطلاعرسانی هم نکنیم، چطور میتوانیم به یک امت تبدیل شویم؟ اگر مسائل و مشکلات جهان اسلام را نشناسیم، چه آذربایجان باشد و چه لیبی و افغانستان و… نمیتوانیم یک امت باشیم و آن حس امت واحد را ترویج دهیم و تقویتش کنیم. بهنظر من بحث فیلم و مستند خیلی تأثیر دارد و خیلی راحت میتواند دست به دست شود و روی مخاطب تأثیر بگذارد. خیلی حرفها را در فیلم میتوان زد که با سخنرانی نمیشود گفت.