اشاره: الهام هادینژاد، متولد 1368 و دانشآموخته رشته هنرهای تجسمی در دانشکدۀ شریعتی تهران است. وی همچنین در انجمن سینمای جوانان قدس، دورهی فیلمسازی را گذرانده است. در کارنامه هنری الهام هادینژاد،کارگردانیِ چهار اثرِ «همای دیناران»، « بیبی قمر»، «خُلود» و دیده میشود.
«مستوره» اثر داستانی «الهام هادینژاد» پیرامون کشف حجاب رضاخانی است که در جشنواره های مختلفی از جمله جشنواره مردمی فیلم عمار حضور داشت.
انگیزه شما برای رفتن به سراغ این سوژه چه بود؟
ایدۀ اولیۀ مستوره از یک اتفاق واقعی سرچشمه میگیرد. این مربوط به دورۀ کشف حجاب رضاخانی است. در این دوره زنی به خاطر عقایدش، هفت سال در خانه میماند. کار او حتی از نظر امامزمان هم بسیار ارزشمند است. دراینباره آیتالله «محمدباقر سیستانی» میفرمایند:«خدمت امام زمان مشرف شدم. آن حضرت به من فرمودند: مثل این خانم باشید تا ما با شما ملاقات کنیم». ارزشهای والای این بانو باعث شد تا ما به سراغ ساخت این فیلم برویم.
لوکیشن کجا بود؟
لوکیشن در یکی از شهرهای اطراف قم بود. خودمان لوکیشن را ساختیم یعنی یک خانۀ خیلی خرابۀ قدیمی را پیدا کردیم و آن را کامل ترمیم کردیم. تمام پلهها، دورچینها، سرداب، تمام سنگفرشهایی که در فیلم میبینید، بازسازی یا ترمیم شدند. ما حتی کوچه را هم خودمان ساختیم. در شرایطی که هوا هم بهشدت سرد بود و تمام گروه اذیت شدند. پیشتولیدِ این فیلم یکماه؛ حدود یازده روز تولید خود اثر؛ و دوماه هم پس از تولید کارهای فنیاش به طول انجامید.
تفاوت فیلم مستوره با سایر فیلمهایی که به موضوع کشف حجاب رضاخانی پرداختهاند، چه بوده است؟
اول اینکه در این موضوع فیلم کوتاه شاید به تعداد انگشتان یک دست وجود داشته باشد. بعد هم باید بگویم که تم فیلم مستوره یک تم عرفانی است؛ زنی را نشان میدهد که درحال جنگیدن با نفس خودش است. شما در این فیلم میبینید که گاهی مستوره در شرایط سخت هم تصمیم به ماندن در خانه میگیرد. این همان چیزی است که ما اسمش را تم عرفانی گذاشتهایم.
این کار برای چه رده سنیای تولید شده بود؟
من فکر میکنم از سنی است که بچهها متوجه شوند یک چنین دورانی وجود داشته است. اتفاقات داخل این فیلم برای کودکان و نوجوانان خیلی قابل درک نیست. این گروه سنی خیلی درکی از آن فضای زندگی ندارند و اتفاقات فیلم برایشان ایجاد مسئله میکند. بنابراین هدف ما گروه کودکان و نوجوانان نیستند و بیشتر برای افرادی با سن بیشتر این کار را تولید کردیم.
از مشکلات کار داستانی برایمان بگویید.
میشود گفت که بودجۀ کار داستانی خیلی کمتر از کار مستند است. یعنی برعکس اینکه ما در کشورمان خیلی مخاطب مستند نداریم؛ اما تولیدات مستندمان خیلی زیاد است. حامیان مالی هم معمولاً گرایش به تولید مستند دارند. مثلاً یک روز به نمایندگی «رسانه اوج» در قم رفتم برای پیدا کردن حامی مالی. مسئولین آنجا حاضر بودند برای کار مستند همان روز پول بدهند؛ ولی برای کار داستانی میل و رغبت نشان نمیدادند. من یک زن هستم و بعد مالی کار خیلی برای من اهمیت ندارد؛ اما کارگردانان آقا مثل من نیستند. آنها خب حتماً وظیفهای برای نانبردن به خانه هم دارند. در ضمن پروسۀ تولید کار داستانی معمولاً طولانیتر از مستند است و این خودبهخود هزینهها را بالا میبرد. این یکی از دلایلی است که کارگردانان بیشتر به سمت مستند میروند. مشکلات فنی هم در این قضیه دخیل هستند. مثلاً اگر فیلمنامه خوب و جذابی باشد اسپانسرها هم بیشتر جذب میشوند.
تا به حال بازخوردی هم از مخاطبهای فیلم مستوره گرفتهاید؟
در برخی جشنوارهها و اکران خصوصی، این فیلم را به نمایش گذاشتهایم. در بازخورد از مخاطبین خیلیها به خودم گفتند یا غیرمستقیم به من رسیده که مخاطبین فیلم را دوست داشتند. در جاهایی که من خودم حضور داشتم با مخاطبین صحبت میکردم. میگفتند این فیلم باعث میشد ما با این زن همزادپنداری کنیم و تنهایی این زن را حس کنیم. خیلیها به من گفتند:« در یکسری صحنهها ما گریهمان گرفته بود». درمورد انتخاب بازیگرها هم نظرات مخاطبین را شنیدهام. مثلاً خیلیها انتخاب «خانم نوحیان» را بهجا میدانستند. طراحی لباس و صحنۀ فیلم هم بازخوردی خیلی خوبی داشت. درمورد موسیقی فیلم هم نظرات مردم را میگرفتیم که اکثریت میگفتند: «موسیقی فیلم فوقالعاده بود».