خانه گفت و گو روایت مهرداد حق شناس از نبرد روز بیست و نهم - ناگفته...

روایت مهرداد حق شناس از نبرد روز بیست و نهم – ناگفته هایی از قهرمانان گمنام نبرد با آمریکا

به گزارش سایت «راه نوشت»، مهرداد حق‌شناس، متولد مهرماه 1349، در شهر بندر امام است. او کارهای زیادی را در کارنامه دارد و با مستند «نبرد بیست‌ونهم» سال گذشته در جشنواره عمار خوش درخشید، با او در این گفت‌وگو از مستند بازسازی‌اش صحبت می کنیم، مستندی که در آن، به سراغ قهرمانانی رفته که قصه فداکاری‌شان در لابه‌لای حوادث سه دهه اخیر، رو به فراموشی گذاشته بود.

به‌عنوان سؤال نخست بفرمایید چه شد که به سراغ ماجرای «نبرد بیست‌ونهم» رفتید؟


بعد از تحقیقات اولیه، با آدم‌هایی که در طول این نبرد که با امریکایی‌ها بوده است، حضور داشتند، نزدیک به 70ساعت مصاحبه کردیم. از روایت‌های شاهدان عینی، به فیلم‌نامه اصلی رسیدیم. داستان، دو شخصیت داشت. شهید «اسحاق دارا» و شهید «اسدا… رئیسی».


شهید دارا، حدود 15سال از شهید رئیسی کوچک‌تر بود. این دو شخصیت، هیچ ارتباطی به‌جز در هدف نهایی با هم نداشتند. بنابراین سعی کردیم هرکدام را جداگانه مورد بحث قرار دهیم.

از طرفی، صدا‌وسیمای هرمزگان که سفارش‌دهندۀ این کار بود، ترجیحش این بود که به هرکدام از این شهدا، به‌صورت مجزا، پرداخته شود. بنابراین ما کار را به سه اپیزود تقسیم کردیم. اپیزود اول، مربوط به شهید دارا، اپیزود دوم؛ شهید رئیسی و اپیزود سوم هم سرنوشت این دو شهید است که در جزیرۀ ابوموسی به‌هم پیوند می‌خورد.


این‌کار، به شکل سه اپیزود مجزا، رسانه‌ای و پخش شد؛ ولی ‌نظر خودم این است که این سه اپیزود، باید به همین شکلی که در جشنواره است، دیده شود. شاید یک مقدار، این نوع فیلم‌سازی غیرمتعارف باشد ولی تجربۀ نویی بود که دو داستان، به‌صورت موازی پیش برود و در یک‌جا با هم تلاقی پیدا کنند.

چرا به سمت مستند بازسازی را برای روایت استفاده کردید؟


متأسفانه، سال‌های زیادی از واقعه، گذشته و هیچ چیز به‌جز یک فایل صدا، از این دو شهید موجود نبود، آن هم در حد دو دقیقه. با گروهم مشورت کردم، پیشنهاد شد از نفرات دیگر هم که در جریان هستند، مصاحبه بگیریم؛ ولی ممکن بود مثل مستندهای معمولی شود. شرایط نبرد در دریا و نبرد در خشکی متفاوت است.

انتقال این تفاوت به مخاطب، با روایت کردن و شنیدن این موضوع سخت بود و تمام مطلب منتقل نمی‌شد. نشان دادن سختی آن شرایط، گرمایی که از بالاست و آن آبی که زیر پای رزمنده‌ها است، این‌که به هیچ‌چیز به‌جز ایمان و شهامت خودشان، اتکا ندارند.

این خیلی من را راغب می‌کرد که این سختی‌ها را به تصویر بکشم و به روایت و گفتار کفایت نکنم. بنابرین قرار شد تا آنجا که می‌توانیم به تصویر نزدیک بشویم. بیشتر از هرچیز خواستیم تصاویر دیده شود و ببیننده با تمام وجود سختی آن شرایط حس کند.

مسائل ساخت مستند بازسازی «نبرد بیست‌ونهم»؟


مستند بازسازی، یکی از سخت‌ترین شیوه‌های مستندسازی است. شما در مورد زمانی حرف می‌زنید که مدت‌ها از آن زمان گذشته و آن آدم‌ها، دیگر نیستند.

هیچ‌چیز به‌جز روایت‌ها و قصه‌هایشان از آنها وجود ندارد. به این نتیجه می‌رسی که تمام مطالب را بازسازی کنی. این کار، مستند است و شما نمی‌توانید هرچیزی را به میل خودت در فیلم‌نامه قرار دهی و فیلم‌نامه و روایت شاهدان عینی است که تو را هدایت می‌کند.


داستان «نبرد بیست‌ونهم»، برای سال 1367 و در جريان مبارزه با متجاوزان امريكايي در خليج فارس است و تا ‌امروز، تغییرات زیادی در فیزیک منطقه و بک‌گراند کار اتفاق افتاده بود.

پیداکردن ادوات جنگی و لباس رزمنده‌ها، هرکدام سختی‌هایی داشت. ضمن این‌که ما می‌خواستیم به دو شهید، در یک فیلم بپردازیم و این کار را سخت‌تر می‌کرد. با همۀ این سختی‌‎ها، 90درصد از کار را بازسازی کردیم. فقط صدای پلن اول، صدای واقعی شهید رئیسی است. در اپیزود سوم هم، انفجارات کشتی و تصاویر آن، پُرهزینه بود؛ بنابراین مجبور شدیم از تصاویر آرشیوی استفاده کنیم.

به‌نظر شما، چرا باید به سراغ چنین سوژه‌هایی رفت؟


در هر نقطه‌ای از ایران، شخصیت‌های زیادی به این‌شکل هستند که در لابه‌لای تاریخ گم شده‌اند؛ در حالی که خیلی‌ از آن‌ها باعث شدند مسیر تاریخ عوض شود. به‌دلیل پیشینۀ تاریخی کشور ما، در زمینه‌های علمی، دفاع مقدس و در سایر زمینه‌ها، شخصیت‌های متنوع و زیادی وجود دارند.

اگر تمامی مستندسازهای ما تا زمانی که زنده هستند، این موضوعات را بپرورانند و به رسالت‌شان که معرفی این‌ها به نسل امروز و آینده است، عمل کنند، باز هم جا دارد. هدف خودم، موقع تولید همین کار هم این بود که این آدم‌های گمنام که هیچ نامی از آن‌ها برده نمی‌شود، معرفی شوند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید