جلیل سامان را معمولا با سهگانهی تاریخی ارمغان تاریکی، پروانه و نفس میشناسند؛ نویسنده و کارگردانی که این اواخر از او سریال زیرخاکی روانه آنتن شده است.
جلیل سامان که در آثارش فیلمنامهنویسی را هم انجام میدهد، در جلسات آموزش فیلمنامهنویسی که در مدرسه سینمایی عمار برگزار شده به نکات مهمی در رابطه با دنیای نوشتن میپردازد که در این مطلب به برخی از آنها میپردازیم.
شما علاقهمندان میتوانید جهت تهیه فایلهای آموزش فیلمنامهنویسی جلیل سامان به سایت عماریار مراجعه کنید.
درس دوم: داستانگویی، ابزاری قدرتمند برای ساخت زندگی بهتر
بیست و سه قرن پیش ارسطو سوال کرد که «چه طور باید زندگی را سپری کنیم و چه طور باید اوقاتمان را بگذرانیم؟»
بشر در عمل چهار راه را برای گذراندن زندگی پیشنهاد داد:
فلسفه؛ فلسفه به ما راهکار میدهد و مثلا میگوید زندگی این است، خدا این است یا مثلا میگوید لذت اصالت دارد پس کاری را انجام بده که لذتبخش هست، یا میگوید خوبی اصالت دارد و آن را تعریف میکند. اما مگر چند نفر در جامعه فیلسوف هستند که راه و روش زندگی را به وسیلهی فلسفه انتخاب کنند؟ افراد محدودی هستند و فلسفه نیز محدود است.
علم؛ علم و قوانین آن به تدریج و در طول زمان پیشرفت کرده، مثلا انسان به تدریج قوانین شیمی و فیزیک را کشف کرده است. کسانی که قبل از کشف علوم مختلف زندگی میکنند، باید چه طور راه زندگیشان را انتخاب کنند؟
دین؛ دین در نظر مسلمانان و شیعیان از جایگاه ویژهای برخوردار است اما در سایر ادیان و مذاهب اینطور نیست. مثلا سکولارها میگویند ما به دین نیازی نداریم و فقط نیازمند معنویت هستیم؛ چون معنویت به ما آرامش و اخلاق میدهد.
هنر؛ یک سمفونی، یک اپرا، یک تئاتر، یک نقاشی، یک رمان، یک فیلم، به گونهای همهفهم به ما آموزش زندگی میدهد و مفاهیم زندگی را به ما میآموزد. (آیا کار هنر آموزش است یا مخاطب هنر دنبال آموختن هست؟ خیر، در ادامه بیشتر در مورد آن توضیح میدهم.)
هنر مخصوصا داستان بیشترین جذابیت را برای مخاطب دارد. بشر اشتهای سیریناپذیری برای داستان دارد.
این اشتهای سیری ناپذیر به یک ابزار قدرتمند تبدیل شده و در اختیار هنرمند قرار گرفته؛ ابزاری که به وسیله آن میتواند خود و سایرین را به ثروت، قدرت و شهرت برساند …
درس قبلی از این سیر:
درس بعدی از این سیر:
چگونه فیلمنامهنویسی را شروع کنیم؟ / درس سوم: هنر قصهگویی، وجهتمایز فیلمنامهنویس از دیگران