به گزارش راه نوشت، در تمامی جوامع ساخت فیلمهایی که به مشاهیر و قهرمانان ملی و مذهبی میپردازد، جایگاه ویژهای دارد.
بخش عمده این علاقهمندی، به خاطر جایگاه و مسیر کنجکاوبرانگیزانه قهرمانان است. با نگاه به لیست قهرمانهای واقعی یک کشور متوجه تعریف اصیلی از قهرمان خواهیم شد که قهرمانها فقط مختص به اسطورههای رویین تن نیستند بلکه در بین همین مردم قهرمانانی نفس میکشند که بیاعتنا به جاه و مال دنیا لباس رزم به تن کرده و جان خود را کف دستهایشان گذاشتهاند.
افرادی عادی و بیبهره از قدرتهای مصنوعی و صرفا متکی به اراده و توکل، جان بسیاری را چه در جنگ هشت ساله نجات دادند و چه در دیگر بزمها خوشرقصی کردهاند. با این وجود حمایت و نگاه تولیدکنندگان به این قشر با توجه به نقش پررنگی که در حفظ تمامیت ارضی و جان و مال مردم نشان دادهاند، کم و ناچیز است. سینمای داستانی و مستند ایران تنها به دنیای قهرمانها سرک کشیده است و به صورت محدود، آثاری در این حوزه ساخته شدند.
در سالهای اخیر فیلمهایی از این دست به نمایش درآمدند که با اقبال عمومی مواجه بودند اما تعداد آنها به اندازهای نبوده که قابل اتکا باشد. «خرده روایتها» مجموعه فیلمهای کوتاهی است که در هر قسمت آن به یکی از قهرمانان نامآور ایرانی میپردازد. قسمتهای قبلی این مجموعه سال گذشته در مناسبتهای مختلف بهخصوص سالگرد شهید حاجقاسم سلیمانی از تلویزیون پخش شد و حالا در آستانه ساخت و تولید دومین فصل آن قرار داریم.
«توکل» نام یکی از فیلمهای کوتاه فصل اول «خرده روایتها» بود که به برشی از زندگی سردار شهید، سپهبد قاسم سلیمانی پرداخت و از تلویزیون پخش شد. به همین منظور برای آشنایی با روند فعلی پروژه با سیدصادق حسینی، تهیهکننده این مجموعه گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
چهره پنهان شهدا در سینما
حسینی در ابتدای این گفتوگو به توضیح فرآیند پژوهشی کار اشاره کرد و گفت: «خرده روایتها مجموعهای است که در آن برشهایی از زندگی شهدای شاخص انقلاب به تصویر کشیده شده است. طراحی این مجموعه به عهده محمدباقر مفیدیکیا بوده و براساس دغدغهای تدوین شده که متاسفانه سالها مغفول مانده و با گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب، جریان فرهنگی و رسانهای ما به جز در موارد خاص، بهطور جدی موفق به ساخت اثری در مورد شهدای تراز انقلاب اسلامی و سبک زندگی و جریانشان نشده، چه برسد به مابقی شهدا، علما و قهرمانان ملی ومذهبی. حالا شما تصور کنید به فرض محال که از امروز هم اراده جدی برای ساخت فیلمهای این چنینی به وجود بیاد، چقدر باید تلاش و هزینه کرد تا یک سریال مثلا برای شهید رجایی ساخته بشود؟! البته این به معنی کماهمیت بودن سریال نیست، بلکه غرض این است که شاید سالها این فرصت به دست نیاید؛ اما خلق «خرده روایتها»، چه از نظر محتوا که کاملا مبتنیبر حقیقت است و اصل مستند بودن داستان را پیشفرض خود میداند و چه به لحاظ فرم و قالب، این امکان را میدهد تا هزینه ساخت یک سریال منجر به ساخت چندین موضوع شود و اتفاقا کوتاه بودن آن با توجه به حضور جدیتر فضای مجازی و سبک زندگی امروزه مردم، اقبال بیشتری برای دیده شدن و اثرگذاری دارد و فتح بابی است برای متولیان و دغدغهمندانی که در این حوزه حتی با امکانات کمتر فعالیت میکنند.» وی ادامه داد: «در مورد فرآیند کار باید بگویم که پژوهشها و نگارشها به عهده آقای مفیدیکیا بود و ایشان با دقتی که داشتند سعی کردند از میان روایتهای قابل استناد موجود، بهترینها را انتخاب کرده و به نگارش برسانند که این کار بسیار زمانبر بود؛ مخصوصا که در این مقطع و علیرغم تصور ما، کمتر کسی به ما کمک کرد! یعنی ما برای پیدا کردن یک داستان مستند، بعضا از همرزمان شهید و اطرافیانشان هم نتوانستیم مصاحبه بگیریم و این اتفاق، روند پژوهش و نگارش را چند برابر طولانیتر از تصور اولیه ما کرد. در ادامه باید به روایتهایی که انتخاب شدند اشاره کنم. این داستانها از چند جهت ویژگی داشتند. یکی اینکه دقت بسیاری برای مستند و دقیق بودن ماجرا لحاظ شد. دوم سعی شد لحظاتی باشند که برای مخاطب بار عاطفی و احساسی داشته باشند و باعث ایجاد حس خوب در او بشوند. و سوم سعی ما بر این بود که تا حدودی منعکسکننده شخصیت شهید در روایتها باشیم. مثلا در قسمتهای مربوط به لاجوردی ما با زوایای ناگفته شهید لاجوردی روبهرو هستیم. مردی مهربان، مسئولیتپذیر، متواضع و در عینحال متعهد به اصول و قوانین.»
موانعی که پیش روی فیلمسازان قرار گرفته
تهیهکننده مجموعه «خرده روایتها» پیرامون مشکلاتی که ممکن است در ساخت چنین داستانهایی وجود داشته باشد، گفت: «مشکلات با توجه به محدودیتهای بودجه و اصرار ما بر کیفیت حداکثری کار کم نبود. البته در این میان ما لطف خدا و معرفت برخی دوستان را هم کم ندیدیم. یکی دو موردش را عرض کنم که شاید برای شما جالب باشد. در جریان تولید قسمت «توکل» که راجعبه کردستان عراق بود ما دو مشکل بزرگ داشتیم، اولیش پرواز هلیکوپتر بود. واقعا اگر میخواستیم از راه عرف، برای داشتن هلیکوپتر اقدام کنیم، چه به لحاظ زمان و چه به لحاظ هزینه، به هیچ عنوان میسر نبود، اما خب سردار حاجیزاده و همکارانشان بعد از اینکه متوجه ساخت اثری درخصوص سردار سلیمانی شدند، حداکثر همکاری را با ما کردند و چند دستگاه هلیکوپتر در اختیار گروه ما قرار گرفت. از طرفی دیگر به هر دری برای پیدا کردن لوکیشن مناسب کاخ بارزانی زدیم اما نتیجه نگرفتیم. درنهایت دوستان تولید و صحنه با نظر کارگردان به این نتیجه رسیدند که در مجموعهای که در اختیار وزارت امور خارجه بود فیلمبرداری کنند. از هر مسیری پیگیری کردیم نشد که نشد. به پیشنهاد یکی از دوستان و در ناامیدی به آقای دکتر ظریف ایمیل زدیم. ایشان در کمال ناباوری ۲ساعت بعد پاسخ داد و همه مسائل را خودش هماهنگ کرد و ما توانستیم کار را ضبط کنیم.»
فصل دوم «خرده روایتها» در کجای راه است؟
درحال حاضر با همکاری خانه فیلم داستانی مشغول پژوهش و نگارش قسمتهای گوناگون هستیم. این همافزایی اتفاق مبارکی است و میتواند باعث خلق آثاری بهتر و مجموعههایی قدرتمندتر باشد. عدهای از کارها نگارش شده و عدهای هم در دست نگارش است که با رسیدن آثار نگارش شده به تعداد مورد تایید، فاز پیشتولید آثار آغاز خواهد شد. ما در فصل جدید تصمیم گرفتیم ضمن حفظ کیفیت آثار، تعداد آن را هم افزایش دهیم و به شهدای بیشتری بپردازیم. از طرفی حس کردیم وارد حوزههای مغفول هم بشویم. این شد که تصمیم گرفتیم علاوهبر پرداختن به زندگی شهدای شاخص، به شهدای جریان پیشرفت و فناوری مانند شهید فخریزاده، آشتیانی و تهرانیمقدم هم گریزی بزنیم. حتی دامنه شهدای شاخص را گسترده کردیم و مساله شهدای مدافع حرم و ساخت قسمتهایی درخصوص آنها هم برایمان مساله شد.»
منبع:فرهیختگان