خانه خانه2 نویسنده مستند «دستمال سرخ ها»: مردم فکر می کردند دستمال سرخ ها...

نویسنده مستند «دستمال سرخ ها»: مردم فکر می کردند دستمال سرخ ها همان هواداران پرسپولیس هستند/ کارگردان: با کل آثار مهدویان مخالفم

به گزارش راه نوشت، محسن تیموری نویسنده مستند«دستمال سرخ ها»می گوید:«مردم فکر می کنند دستمال سرخ ها همان هواداران پرسپولیس هستند.»

برای اولین بار نام گروه چریکی «دستمال سرخ‌ها» با فیلم سینمایی «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، سرزبان‌ها افتاد، گروهی به فرماندهی شهید اصغر وصالی که عملیات‌های متفاوتی را انجام دادند، گروهی که تنها کمتر از ۳ سال فعالیت کرده و بعد از شهادت ۲ فرمانده جوان خود یعنی شهید اصغر وصالی و شهید علی تیموری و دیگر اعضای گروه، دیگر خبری از آنها نشد.

بعد از اینکه در سال ۱۳۹۲ حاتمی کیا در فیلم «چ» و با محوریت شهید چمران به عملیات پاوه و در کنار آن کمی هم به گروه «دستمال سرخ‌ها» پرداخت، رسانه‌ها نیز مصاحبه‌ها و نگارش مطالبی را از این گروه استارت زدند.

می‌توان گفت مستند «دستمال سرخ‌ها» به کارگردانی حنظله تاج‌الدینی اولین اثری است که به صورت مستقیم به این گروه اشاره کرده است، البته پیش از این و در دهه ۷۰ مجموعه مستندی نیز توسط «روایت فتح» درباره این گروه ساخته شد که همان زمان از شبکه دو پخش شد.

با ما در این مستند همراه باشید:

دلیل سکوت درباره این گروه تا قبل از ساخت فیلم «چ»

حنظله تاج‌الدینی: زمانی که به دنیا آمده بودم، گروه چریکی «دستمال سرخ‌ها» دیگر تمام شده بود و گروه‌های دیگری روی کار آمده بودند اما بعد از گذشت ۴۰ سال با ساخت این مستند احساس می‌کنم که آخرین عضو این گروه به شمار می‌روم. بنابراین با توجه به فاصله سنی که نسبت به این دوستان دارم، آنها را برادر خطاب می‌کنم. این دوستان برای بیان خاطراتی که در این مستند است بسیار اذیت شدند اما خوشحالم که در نهایت توانستیم در این زمینه موفق عمل کنیم.

محسن تیموری: پیش از هر چیز باید بگویم که حدود ۶ سال پیش یعنی ۳۵ سال بعد از شهادت «دستمال سرخ‌ها» و عملیات‌های منحصر به فرد آنها، مقام معظم رهبری طی سخنانی برای اولین بار با موضوع «آتش به اختیار» را مطرح کردند، شاید «آتش به اختیار» در فرهنگ جبهه، جنگ و انقلاب اسلامی برای اولین بار مطرح شد. بر این اساس فرزندان انقلاب اسلامی در هر لباسی هر موقع تشخیص دادند که به صلاح نظام مقدس جمهوری اسلامی است، تصمیم بگیرند و اقداماتی را انجام دهند.

اما مساله این است که گردان «دستمال سرخ‌ها» به عنوان اولین و پیشگام‌ترین نیروهای انقلاب بودند که برای دفاع از انقلاب و کشور برآمدند، این گروه در اردیبهشت ۵۸ فعالیت خود را آغاز کرده و در مرداد ماه همان سال و با اتفاقاتی که در کردستان رخ داد، این گروه تصمیم گرفتند که پا به میدان گذارند. در آن زمان اداره دولت برعهده بنی‌صدر بود و بنی‌صدر نیز واقعاً مخالف جمهوری اسلامی بود.

سال هاست ریشه دفاع مقدس را زده اند!

عبدالله نوری‌پور: اما اینکه چرا طی این سال‌ها به ما توجه نکرده‌اند باید بگویم که اواسط سال ۷۰ سیمای جمهوری اسلامی با همکاری موسسه «روایت فتح» مجموعه مستندی ۱۷ قسمتی را درباره «دستمال سرخ‌ها» را تولید کرد که تعداد اندکی از اعضای این گروه که زنده مانده بودند در این مجموعه حضور داشته و خاطرات خود را بیان می‌کردند. این مجموعه از شبکه دو سیما پخش شد.

هرچند این مجموعه ساخته شد اما آنچه که باید مورد توجه مسئولان وقت دفاع مقدس قرار گیرد، صورت نگرفت و کسی به بازمانده‌های این گروه توجه نکرد.

در این مستند ما حرف‌های بسیاری زدیم و هنوز همه ما و به خصوص خواهر کاظم زاده همسر شهید وصالی نسبت به این وضعیت شاکی است. هرچند بعد از پایان کار «دستمال سرخ‌ها» به فعالیت خود ادامه می‌دادم اما همیشه این سوال برای من وجود داشت که چرا به این گروه توجه نمی‌شود و هرسال فرهنگ دفاع مقدس نسبت به گذشته کمرنگ‌تر می‌شود، هرسال در هفته دفاع مقدس کسانی را می‌آورند از جنگ می‌گویند که هیچکدام در میدان جنگ حضور نداشتند و تنها کتاب خاطرات را خوانده‌اند و تبدیل به راوی جنگ شده‌اند. متاسفانه سال‌ها است که ریشه دفاع مقدس را زده‌اند.

ابر قهرمان های سینما

تاج‌الدینی: اگر به عنوان یک دهه شصتی، وضعیت فرهنگی کشورمان را بخواهم ارزیابی کنم مانند این است که یک کشتی پر از آدم وجود دارد بعد یک موشک وسط این کشتی خورده است و کل این آدم‌ها در حال غرق شدن هستند، یک سری قایق نجات در این تاریکی می‌خواهند این آدم‌ها را نجات دهند، یک فانوس دست کسی است او باید نور فانوس را به سمت قایق‌ها نشانه رود تا مردم بتوانند قایق‌ها را ببینند، اما نور فانوس به سمت قایق‌ها نیست به همین دلیل کسی قایق‌ها را نمی‌بیند.

امروز در نسل جوانی که زیر ابرو برمی‌دارد و فرق بین زن و مرد معلوم نیست باید قهرمان‌ها را به جامعه نشان داد، درست است که جنگ تمام شده است اما قهرمان‌ها کجا رفته‌اند، به گونه‌ای که بهترین آثار دفاع مقدس تبدیل شده است به فیلم‌هایی مانند «لیلی با من است». سکانسی در «دستمال سرخ‌ها» است که حذف شده است، کنترل سیمرغ که همه دارایی این گروه است، از دست آنها خارج می‌شود و شهید علی تیموری زیر آتش بار پشت سیمرغ رفته و آن را نجات می‌دهد این یعنی قهرمان.

با کل آثار محمد حسین مهدویان مخالفم

متاسفانه نمی‌دانم چطور برخی از سینماگران سر مزار برخی از شهدا می‌روند. اما من با افتخار سر قبر شهدایی مانند حاج قاسم، شهید وصالی و شهید تیموری رفته و با افتخار فیلمی هم درباره آنها ساخته‌ام، اما می‌گویم که این سریال‌ها و فیلم‌های پفکی دوزار هم نمی‌ارزد، چرا که قهرمان محور نیست و هیچکدام در جامعه تاثیر ندارد.

من به عنوان یک کارگردان با کل فیلم‌های محمدحسین مهدویان مخالفم، تصویری که از شهید متوسلیان در «ایستاده در غبار» ساخته است، دوزار نمی‌ارزد، در این فیلم از این شهید یک تصویر یک آدم دعوایی ساخته است. اصلاً همین شخصیت را هم داشته باشد، آیا باید چنین تصویری را به مخاطب نشان داد؟ یا تصور کنید در حال حاضر ابراهیم حاتمی کیا مشغول پروژه «موسی» است آیا مشکل امروز جامعه ما ساخت چنین سریالی است که ابراهیم حاتمی کیا آن را جلوی دوربین ببرد؟ این کارگردان امید سینمای جنگ است و یا باید در این زمینه کار کند. کارگردانان دیگری نیز هستند که از آن جمله می‌توان به شهریار بحرانی و باشه آهنگر اشاره کرد.

قهرمان‌های جنگ هنوز زنده هستند و باید به آن پرداخته شود. آن وقت من کارگردان که «دستمال سرخ‌ها» را با نگاه قهرمان محور می‌سازم می‌گویند شعار می‌دهم و شخصیت پردازی تقلبی می‌کنم. من برای اینکه فیلم برای مخاطب باورپذیر باشد، بخش‌هایی از این مستند را حذف کردم تا نگویند که شعار می‌دهد. شرایط به گونه‌ای شده است که اگر ۱۰ درصد از واقعیت یک شخصیت را به تصویر بکشیم می‌گویند این شخصیت پردازی تقلبی است. من این سینما و فیلمسازانی که سر مزار شهدا فاتحه می‌خوانند را شرمنده می‌دانم. نگاه من در این فیلم قهرمان محور بوده و جهانی متفاوت را از «دستمال سرخ‌ها» نشان می‌دهد.

دلیل روایت نکردن توضیحات کامل راجع به مستند

تیموری: از ابتدای ساخت فیلم در کنار دوستان بودم، سلیقه من این بود که مستندی جامع و کامل ساخته شود و یا صحنه‌هایی به این مستند اضافه شود که متاسفانه این اتفاق رخ نداد، ولی در نهایت به این دلیل که زمان مستند زیاد می‌شد و می‌توانست از حوصله مخاطب خارج شود، کوتاه آمدم.

دلیل بعدی این است که عملیات پاوه و ماجرای آن شباهت زیادی به کربلا داشت به خصوص شبی که شهید وصالی می‌گوید اگر می‌خواهید بروید. البته به غیر از پاوه، گروه «دستمال سرخ‌ها» در جنگ و در گیلان غرب شهید داده‌اند که به آن نیز پرداخته شده است، البته به مریوان و گروه حسن نیت نیز اشاره شده است. اما تاکید می‌کنم به گروه و ماجرای آن تنها با یک مستند نمی‌شود پرداخت و بهترین کار این است که درباره آنها سریال ساخته شود.

دستمال سرخ ها یا هواداران پرسپولیس

تیموری: همان کسانی که می‌خواستند «دستمال سرخ‌ها» حذف شوند، تهمت زدند که اینها بنی‌صدری هستند، زمانی که این شایعه شروع شد شهید محسن چریک با یک وانت پر از سیمان و ماسه در اتاق آنها را گل می‌گیرد. کسانی که سینه شان را در برابر دشمن سپر کرده بودند را محاکمه غیابی کرده و حکم جلب آنها را می‌گیرند تا این گروه را از روش و اعتقاداتی که داشتند جدا کنند. شاید اثری با بیان همه این واقعیت‌ها ساخته شود، اما اجازه پخش چنین اثری وجود خواهد داشت؟ از اول انقلاب تا امروز به جز زمانی که مقام معظم رهبری رییس جمهور بودند و چند روزی که شهید رجایی در این سمت بود، ما رییس جمهور اسلامی نداشتیم.

الان شاید بتوانیم ادعا کنیم که با حضور آقای رئیسی شاهد حکومت اسلامی باشیم. در چنین شرایطی فرهنگ «دستمال سرخ‌ها» نباید تبلیغ شود. یک بار به یک نفر گفتم «دستمال سرخ‌ها» را می‌شناسید، گفت پرسپولیسی بودند؟ این حد از اطلاعات فاجعه است.

ماموریت های دیگر این گروه

نوری‌پور: البته این راهم باید بگویم که «دستمال سرخ‌ها» قبل از پاوه نیز ماموریت‌های بسیار مهم دیگری نیز داشته است که از آن جمله می‌توان به نفوذ به گروه‌های منافقین هم اشاره کرد، ما تیم‌های بسیاری داشتیم که هرکدام به بخش‌های مختلفی نفوذ کرده بودیم و بعد از شناسایی و حذف هم می‌کردیم.

حتی یکی از عملیات‌هایی که داشتیم درباره یک شرکت آمریکایی مخابراتی در ایران به نام FIC بود که سال‌ها در تهران سیم کشی زیرزمینی تهران را برعهده داشتند، به ما خبر رسید که آنها اطلاعات را شنود می‌کنند و حالا مدیران آن دارند از ایران خارج می‌شوند. به محل این شرکت رفتیم و بعد از بررسی شرکت در اتاق مدیران شرکت با عکس سران انقلاب جبهه ملی و بعد شهید بهشتی، طالقانی و دیگر افراد مواجه شدیم که اطلاعات آنها را جمع می‌کردند و در نهایت متوجه شدیم که این شرکت محل دوم جاسوسی آمریکا است.

پرونده این شرکت به آیت اله ری شهری داده شد حتی آن زمان هم بعد از مشخص شدن این ماجرا، در فرماندهی کل سپاه که در محل اصلی ساواک قرار داشت، مورد بازخواست قرار گرفتیم که البته در نهایت از ما به خاطر این عملیات تشکر کردند. تمام این ماموریت‌ها در شرایطی انجام می‌شد که ما هیچ امکانات مناسبی برای انجام ماموریت‌های خود نداشتیم.

منبع:خبرگزاری مهر

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید