مقاومت سینمایی در مقابل دیکتاتوری
اعدام، مفقودالاثر یا تبعید، اولین واژههایی نیستند که با تجسم چشماندازهای وسیع و رنگارنگِ شیلی، بهذهن خطور کند؛ اما این کشور طی سالهای 1974 تا 1990، تحت کنترلهای شدید «آگوستو پینوشه» بود و ظلم و ستم شدیدی را متحمل شد. با اینکه شیلی سابقـۀ فیلمسازی بسیار کوتاهی پیش از حکومت «پینوشه» داشت، اما در کنار تبعیدها و مشقتهای فیلمسازان برجستۀ شیلیایی، سینما همچنان زنده و پابرجا باقی ماند. از قضا تحت دیکتاتوریِ خصمانـۀ «آگوستو پینوشه»، سینمای ملیِ شیلی آبدیده شد و فیلمسازان در زمان تبعید، فیلمهای پرمحتوایی با انگیزههای سیاسی و تاریخی ساختند. این فیلمسازان از این طریق دست به مبارزاتی نوین زدند و برای ایجاد یک حس همبستگیِ قوی و شناساندن سینمای شیلی به دنیا، مقاومت کردند.
فیلمسازی برای هویت ملی شیلی
شیلی آغاز کندی در توسعـۀ صنعت مستقل در فیلم داشت. تا دهـۀ چهل و در طی این دهه، صنعت فیلم شیلی وابسته به سینمای خارجی بود. در سال 1946 «ریموند دل کاستیلو» در مقالـۀ خود با عنوان «سینما در شیلی» به بحث دربارۀ رقابت حریصانهای میپردازد که شیلی با «هالیوود» روبرو بوده و برای ایجاد یک سینمای ملی، مبارزهکرده است. شیلی در مبارزات خود برای تشخیص هنر و استعداد فیلمبرداری، همچنان وابسته به سینمای خارجی بهخصوص آرژانتین بود. سینمای داخل نیز در تلاش بود تا استعدادها را پرورش دهد و با تشویق فیلمسازانِ توانمند سینمایی، باعث ماندن آنها در کشور شود. «کریستین تامپسون» و «دیوید بوردوِل» ریشههای سیاسیِ سینمای شیلی را بهخصوص در دهـۀ 1960، زمانی که شیلی پیشرفتهایی، هم در صنعت فیلم و هم در فرهنگ فیلم تجربه میکرد، مورد بحث قرار دادهاند. این پیشرفتها تحتتاثیر عوامل متعددی بود؛ ازجمله سازماندهی یک آرشیو فیلمِ ملی توسط «دانشگاه شیلی» و «جشنواره فیلم وینا دل مار». دولت در سال 1967، کمکهای بیشتری به صنعت فیلم میکرد. در این زمان بود که فیلمسازان برجستهای مانند «میگل لیتین»، «رائول رویز» و «آلدو فرانسیا» ظهور پیدا کردند. همانهایی که با ایجاد سبکهای فیلمسازی نوین، موجب توسعـۀ هویت ملی شیلی شدند.
پیشرفت سینمای ملی با فیلمسازان تبعیدی
«لیتین» در فیلمهایی همچون «شغال ناهل تورو»، به بیان داستانی واقعی از مجرمی میپردازد که مرتکب بیرحمانهترین قتلها در تاریخ شیلیشده بود. این فیلم و شخصیت اخلاقیِ مبهمی که کاراکتر اصلی آن داشت، موجبشد تا «شغال ناهل تورو» به تالارهای حکومت سوسیالیستی جدید آن زمان، در دهـۀ 1970 راه پیدا کند و استانداردها و چارچوبهای جدیدی برای فیلمسازی تنظیم شود. با فیلمهایی همچون «شغال ناهل تورو» و کمکهای دولت، شیلی در مسیر سینمای ملیِ مستقل و پرکار، قدم نهاد. در همین دوران بود که دولت آمریکا و همینطور برخی از مردم شیلی، از دولت سوسیالیستی ابراز نارضایتی کردند. در سال 1973، ارتش شیلی با بهدست گرفتن قدرت، رئیسجمهور وقت را بهطرز خشونتباری ترور کرد. در آن زمان «ژنرال آگوستو پینوشه» بهقدرت رسید و دستور داد تا دانشکدههای فیلمسازی تخریبشده و فعالان عرصـۀ فیلم و سینما بازداشت شوند. فیلمسازان جوان شیلیایی از کشور تبعید و ممنوعالورود شدند.
اگرچه تجربهای غمبار و وحشتناک بود، اما نهتنها موجب توقف کار فیلمسازان و صنعت سینما نشد، بلکه در مواردی فیلمسازان آثار نیمهکارۀ خود را در کشورهای دیگر به اتمام رساندند. «ربکا پرایم»10 در کتاب خود با عنوان «بازگشت سینماگران به وطن: تبعید و بازگشت سینما» تبعید سینمایی را بیشتر تبعید خودِ فیلمها قلمداد میکند، که از طرفی دیگر موجبشد با ایجاد شبکههای گسترده در کشورهای مختلف توسط فیلمسازان، صنعت سینمای شیلی به دورۀ جدید منتقل شود.

«سرزمین موعود»؛ چهرهای از ایستادگی و مبارزۀ مردم شیلی
دوران تبعید، یکی از پربارترین سالهای سینمایی بود که فیلمسازان شیلیایی در سرتاسر کرۀ خاکی، بیش از دویست فیلم تولید کردند. «پرایم» بر این نکته تاکید دارد که نهتنها فیلمسازان، بلکه جامعه و شبکههای مختلفی از مردمِ در تبعید، دست به دست هم دادند تا این آثار تولید شود. موفقیتهای این عصر، بیش از فیلمسازان، مرهون کمکهایی است که موجب تسهیل شرایط تولید فیلم شدند. «پیک»11بر این نکته تاکید دارد که تبعید فیلمسازان شیلیایی، هیچگاه یک جنبش نبوده است و «پرایم» تایید میکند که این دوران، محل عبوری به شبکههای جهانیِ همبستگی بودهاست.
فیلمسازانی همچون «میگل لیتین»، «رائول رویز» و «پاتریشیو گوژمن»12، در دوران تبعید خود در حکومت خشونتآمیز «پینوشه»، به حرفـۀ خود ادامه دادند. «پیک» بر این باور است که تبعید این فیلمسازان، برای توسعـۀ سینمای شیلی بسیار مُثمر ثمر بود. «میگل لیتین» فیلم خود با نام «سرزمین موعود13»که تولید آن را پیش از «پینوشه» آغازکرده بود، در کوبا به پایان رساند. این فیلم وقایعی حقیقی از رخدادهای دهـۀ 1930 را بهنمایش میگذارد که طی آن گروهی از روستاییان که در چشماندازهای وسیعِ شیلی بهدنبال محلی برای سکونت بودند، در نهایت محلی خالی از سکنه را که متعلق به اموال دولتی بود، پیدا میکنند. این گروه پس از تلاش برای حل و فصل مشکل با دولت، خود را در محاصرۀ ارتشی از دشمنان مییابند و تصمیم میگیرند ایستادگی و مبارزه کنند.
«سرزمین موعود»، قبل از «پینوشه» هیچگاه در شیلی بهروی صحنه نرفت و پس از کودتای سال 1973، بسیاری از عوامل این فیلم توسط ارتش کشتهشدند و برخی نیز ازجمله زنان دستگیر شدند. «برتون»14 با تحلیل این فیلم، به مقایسـۀ رخدادهایی میپردازد که پیش از «پینوشه» برای دولت محبوب و متحد شیلی رخداده بود. همچنین، اشاره میکند که هویت شیلی در این فیلم، از طریق پرچمهای شیلی و همینطور حضور «دل کارمن»15، قدیس حامی شیلی و حضور همـۀ اقشار جامعه، بهتصویر کشیدهشده است. «لیتین» توانست برخی ایدههای مهم سیاسی مانند لزوم مبارزۀ جمعی، اتحاد داخلی و همبستگی بینالمللی را بهتصویر بکشد. «سرزمین موعود» که در کوبا به اتمام رسید، تنها اثرِ وطنپرستانـۀ «لیتین» در خارج از مرزهای کشور نبود. فیلم دیگری از «لیتین» که بر رخدادهای تاریخ شیلی تمرکز داشت، «مصادره ماروسیا»16 بود که در مکزیک تولید شد. این فیلم که در اوایل قرن بیستم کلید خورد، داستان اعتصاب معدنچیها را بازگو میکند. در این ماجرا ارتش به میدان فراخوانده میشود و قتلعامی گسترده رخ میدهد. «والتر گودمن»17 در مقالهای در «نیویورک تایمز» از مشابهت بین رخدادهای این فیلم و حوادث سپتامبر 1973 که «پینوشه» قدرت را در شیلی بهدست گرفت، سخن میگوید. «گودمن» به زمینـۀ مشترک فیلمهای «لیتین» اشاره دارد که مبارزۀ طبقاتی شیلی را بهتصویر کشیده است.

زندگی سیاسیِ شیلی در آثار سینمایی لیتین
«نامههایی از ماروسیا»18 با فقدان فردیت در شخصیتها که تعمدا بهتصویر کشیده شده است، تاکیدکرده است که حتی پس از پیروزیهای کوچک ارتش، همچنان مهاجمان ضعیف و بزدل هستند. «لیتین» میگوید: «هر یک از فیلمهای من در رابطه با لحظهای از زندگی سیاسیِ شیلی است». این امر نهتنها از طریق موضوعاتی که به آن پرداختهشده است، بلکه با روش فیلمسازی او نیز صورتگرفته است. او مبارزات طبقاتی و مقاومت در برابر نظام ظالم را بهتصویر کشیده است. در این مستندها علاوهبر داستانهای تاریخی، مبارزات مردم شیلی نیز نشانداده شده است.
آثار «گوژمن» بقای هویت فرهنگیِ مردم آمریکای لاتین
«ژوان کارلوس رودریگز»19 مینویسد: «مستندات گوژمن که پس از دوران دیکتاتوری ساختهشده است، ترکیبی از تصاویر خرابهها و مدارک ثبتشده است». فیلمهای مستند «گوژمن» بسیار شناختهشده است. فیلم «نبرد شیلی»20 ساختـۀ «گوژمن»، یک مستند سه قسمتی است که تولید آن قبل از سرنگونی «سالوادور آلنده»، در شیلی آغاز شد و پس از تبعید «گوژمن»، در اسپانیا به پایان رسید. قسمت اول این فیلم؛ «قیام بورژوازی»21 است که با گفتوگوی شهروندان شیلیایی دربارۀ رایگیری انتخابات پیشِ رو آغاز میشود. این فیلم ادامـۀ مستندات مبارزاتِ «آلنده» برای بهدست گرفتن قدرت از طریق انتخابات مجدد و پشتیبانی از حزب سوسیال دموکرات برای کودتای 11سپتامبر است؛ که پس از آن «گوژمن» و تیم فیلمساز همراهش دستگیر شدند. بسیاری از فیلمسازان میتوانستند با ترک کشور و موفقیت فیلمهای خود، چندماه بعد خود را بهطور قاچاق وارد کوبا کنند.
درنهایت «گوژمن» در اسپانیا مستقر شد و در آنجا نوع جدیدی از فیلمسازی را امتحان کرد. «سوزانا پیک» مینویسد: «گوژمن به مرحلـۀ جدیدی در حرفـۀ خود وارد شد. او اثری شاعرانه و بدیع دربارۀ بقای هویت فرهنگیِ مردم آمریکای لاتین ساخت که با حملـۀ نیروهای خارجیای که بر اسپانیا چیرهشده بودند، روبرو شد». اثر «گوژمن» با نام «رزها در وزش باد»22فیلمی داستانی و افسانهای است که تفاوت زیادی با مستندهای قبلی او دارد. «گوژمن» چند سال بعد، در سال 1997، مستند دیگری با نام «شیلی در حافظهای ستیزهگر»23منتشر کرد. «گوژمن» در این اثر به شیلی باز میگردد تا مستندات قبلی خود را که هنگام فرمانروایی «پینوشه» هیچگاه نمایشداده نشده بودند، بهروی صحنه ببرد. این اثرِ «گوژمن» در شیلی، به روزهای پایانی فیلمسازی او در کنار همکاران و دوستانش در شیلی میپردازد که در دوران تبعید آنها را از دست داده بود.
سینمای «رویز»، ابزاری برای گفتو گو در شرایط سیاسی و اجتماعی
«رائول رویز» هنوز هم بهعنوان یکی از پرکارترین فیلمسازان دنیا شناختهشده است. او اولین فیلم خود را در زمان تبعید (1974) در فرانسه ساخت. این اثر با سبکی مستندگونه به مسائل زندگی در تبعید میپردازد. این فیلم با نام «گفتوگو در تبعید»24؛ زندگی شیلیاییها در پاریس را بهتصویر میکشد که در آن سالها با استقبال خوبی مواجه نشد.
«رویز» در مصاحبهای که با «دان رانواد»25 در سال 1979 داشت، به انتقادات وارد آمده به فیلمش، پاسخ داد. «رویز» اظهار داشت: «تلاشکردهام تا فیلمی سیاسی با زبانی بسیار ساده و مفاهیمی بسیار ابتدایی بسازم. انتقادهای بعدی باعث شد تا به اهمیت نمایش تصویری و چگونگی بهتصویر کشیدهشدن نمایش سمبلیک بپردازم». او با بررسی این انتقادات فیلمهای متعددی تولید کرد که با این کار، هویت فردیِ خود را نیز در بوتـۀ آزمایش قرار داد؛ جایی که بین ریشههای فرهنگی و وطن اجباریاش در تبعید، از درون احساس خلاء میکرد. «رویز» با آثار مستند و همینطور آثار داستانی و تخیلی خودش، انتقادات اجتماعی و طبقاتی خودش را در رابطه با ساختارهای سیاسیِ کشورِ محل سکونتش، مطرح میکرد. وی نمونهای عالی از یک فیلمساز شیلیایی است که فیلم را مسئلهای فراتر از یک هنر میپندارد؛ او فیلم را ابزاری برای گفتوگو در شرایط سیاسی و اجتماعیِ اطراف خود میداند.

سینماگران شیلیایی؛ وقف سرزمین مادریِ خود
«پیک» تاکید دارد که این کارگردانها و حتی کارگردانهای دیگری که آثار کمتری در تبعید داشتند، همگی به شکلگیریِ سینمای جدید آمریکای لاتین، کمک کردهاند. آنها خود را وقف سرزمین مادریِ خود کردهاند و ما هماکنون این آثار را با حسی متعالی از فرهنگ خود میبینیم. فیلمهایی که در تبعید ساختهشدند، برای قرارگرفتن در دسترس مردمِ کشورهای دیگر علاوهبر شیلی، بهطور گستردهای توزیع میشدند. این کار باعث میشد تا مخاطبان بیشتری، فرهنگ آمریکای لاتین و شیلی را درک کنند و توجه بیشتری به سینمای شیلی جلبشود. طی سالهای تبعید، هیچیک از فیلمهایی که توسط فیلمسازان شیلیایی در خارج از مرزها ساخته شد، آنطور که باید و شاید، در اختیار مخاطبان خود قرار نگرفت. اگرچه، فیلمهایی نیز در زمان «پینوشه» ساختهشدند که اولین اثری که بین آنها موردتوجه رسمی قرارگرفت، در سال 1979 بود. این فیلم «ژوئیه در جولای»26 نام داشت که نهتنها بهخاطر خود فیلم، بلکه بهخاطر تاثیری که بر صنعت سینمای شیلی در جشنواره فیلمهای اروپایی برجای گذاشت، توجه زیادی را بهخود جلب کرد. «پیک» مینویسد: «از سال 1977 تا 1983، بیش از بیست فیلم تولید شدند که حاکی از تلاش فیلمسازان برای زنده نگهداشتن فرهنگ شیلی در پاسخ به تلاشهای نظامیِ دولت در آن زمان بود. باوجود شانزده سال تبعید در دوران حکومت «پینوشه»، تلاش و پایداری این فیلمسازان هیچوقت کم نشد. بسیاری به این باور رسیده بودند که اشغال نظامی در شیلی، بسیار کوتاه خواهد بود؛ اما هنگامی که کشور نظامی شد، همانطور که «مارک انسالاکو»27 در کتاب خود با نام «شیلی تحت حکومت پینوشه» اظهار داشت: «با پردهبرداری از حقیقت، خیلی زود مشخص شد که ارتش برنامهریزی بلندمدتی دارد و درصدد بهدست گرفتن بخشهای سیاسی و تشدید محاصره است». طرفداران وحدت مردمی و دولت چپگرا، تبعید یا اعدام شدند و شهروندان بهخاطر نقض حکومت نظامی، بهراحتی کشته میشدند. در این زمان، این قدرتِ جدید در شیلی، تلاش میکرد تا فرهنگ شیلی را ویران کند؛ درمقابل فیلمسازانِ در تبعید نیز تلاش میکردند تا با حفظ این فرهنگ، هویت ملیِ قدرتمند خود و رخدادهای تاریخی از گذشتـۀ شیلی را به شهروندان یادآوری کنند. همچنین ایدهای که درنهایت توسط «ربکا پرایم» برای بازگشت به خانه پیشنهاد شد، قابلتوجه است. یک جزء مهم در فیلمهای تبعیدی، زمینـۀ بازگشت به وطن است که اغلب ازطریق رخدادهای تاریخی بهتصویر کشیدهشده است، اما از طریق سبک داستانی فیلمسازی و غرورِ نهفته در تصاویرِ سرزمینشان نیز، نشانداده میشدند.
گسترش فرهنگ عمدتا ازطریق دیدگاههای تاریخی و سیاسی انجام میشد. میتوان گفت این کار عمدتا از طریق احساسات و تصاویری که فیلمسازان ارائه میکردند، انجام میشد و «پرایم» از آنها بهعنوان علاقهای وافر برای بازگشت به خانه، خیابانها، کافهها و کتابخانهها یاد میکند. البته یک محل خاص مد نظر نیست، بلکه آنچه که مورد توجه است، خودِ بازگشت است که از پشت حصار تبعید به فاصلـۀ زمان و مکان میاندیشد.
زنده نگهداشتن فرهنگ شیلی در حکومت «پینوشه»، تا حد زیادی مرهون تبعید این فیلمسازان بوده است. موفقیت آنها در شیلی، موجب شد تا راه بازگشت بهخانه هموار شود. به این صورت آنها توانستند هم در در دوران «پینوشه» و هم پس از او، موفقیتهای زیادی در زمینـۀ حرفهای و شغلی کسب کنند. انتقادات طبقاتی و سیاسی، بهتصویر کشیدن رخدادهای سیاسی-تاریخی، یادآوری همبستگی ملت شیلی و میل به بازگشت، همه و همه موجب شد که مفهوم فرهنگ، تا پایان حکومت «پینوشه» در سال 1999 باقی بماند.
هانا لینچ؛ منتقد سینمای شیلی
http://mewkid.net/when-is-xuxlya/ – Buy Amoxicillin Online Amoxicillin 500 Mg bvq.dldd.blog.ammaryar.ir.wog.yd http://mewkid.net/when-is-xuxlya/
http://mewkid.net/when-is-xuxlya/ – Amoxicillin 500mg Capsules Amoxicillin 500mg noc.kjaw.blog.ammaryar.ir.fbx.fi http://mewkid.net/when-is-xuxlya/
http://mewkid.net/when-is-xuxlya/ – 18 Buy Amoxicillin Online otq.obyt.blog.ammaryar.ir.csz.wo http://mewkid.net/when-is-xuxlya/
http://mewkid.net/when-is-xuxlya/ – Amoxicillin 500 Mg Amoxicillin Without Prescription xby.ylmt.blog.ammaryar.ir.klf.pv http://mewkid.net/when-is-xuxlya/