مدیریت جهادی! واژهای که این روزها نام آن را بسیار میشنویم ولی افرادی در قد و قامت این واژه را پیدا نمیکنیم. لذا باید در آلبوم 8 سال دفاع مقدس ورق زد تا تصاویر جوانانی دلاور و غیور را پیدا کرد که به راستی واژه مدیریت جهادی را معنا کردند.
«بر اثر زلزله»، 44 دقیقه شما را پای تصاویر ابر مردی جهادی مینشاند که در این روزگاران جای خالی آنها حس میشود. حسینعلی عظیمی که به گواه مستند مشی و مرامی حسینی داشت، پس از زلزله رودبار 4 سال با تلاش بیشائبه و پایانناپذیر سعی در آبادانی روستای «بنه زمین» کرد و دست آخر نیز موفق شد. روحیه سیریناپذیر او در کمک به فقرا و رفع موانع و مشکلات آنها کاملا در فیلم مشهود است. سعی مهندس عظیمی در رساندن آب به روستایی که حتی جادههای مناسب برای تردد بینشهری نداشت، ستودنی است.
رقم زدن حماسههای بزرگ با کمترین امکانات، همان کلیدواژه جنگ تحمیلی است که در مستندهای روایت فتح و کتابهای دفاع مقدس بارها و بارها دیدهایم و خواندهایم.
«برا اثر زلزله»، ساخته عبدالکریم شهابی و تهیهکنندگی مدرسه اندیشه و هنر (ماه) که حدود یک ماهی از آغاز عرضه اینترنتی آن گذشته است را می توان در سایت عماریار مشاهده کرد، مستندی که با تماشای آن به نکات ذیل می توان دست یافت:
1. معمولا حوادث و بلایای طبیعی دستمایه خوبی برای تولید فیلمهای مستند است. حتی در سینمای بینالمللی نیز شاهد این موضوع هستیم که بلایای طبیعی خمیرمایه بسیاری از فیلمهای سینمایی قرار میگیرند. از بلای سونامی گرفته تا حتی آتشسوزی ساختمان پلاسکو که سوژه سینماگران شدهاند. اما معمولا مخاطب در مواجه با اینگونه مستندها منتظر دریافت اطلاعات جدید پیرامون موضوع حادثه است. به عنوان مثال مخاطب پس از شنیدن نام «بر اثر زلزله» با موضوع زلزله رودبار انتظار بازگو کردن جزئیاتی از حادثه فراموششده سال 69 را دارد. انتظاری که در این مستند محقق نمیشود. به عنوان مثال در مستندهای «ماهر» یا «روایت سیل» با دو نگاه متفاوتی به اصل حادثه پرداخته میشود. در «ماهر» کارگردان به تلاشهای مردمی در سیل آققلا و در مستند «روایت سیل» کارگردان به توضیح و تفسیر عوامل این رخداد، نقش مسئولان محلی، سیاسیون، ناکارآمدی دولت، مشکلات و موانع اقتصادی، آسیبهای محیط زیستی و همچنین ضعف در ستاد مدیریت بحران پرداخته است. اما شهابی در جدیدترین ساخته خود (بر اثر زلزله)، حتی کمترین اطلاعات در خصوص زلزله رودبار را به مخاطب ارائه نمیکند و این برای مخاطب جوان و نوجوان مستند او بسیار آزاردهنده است. مخاطبی که اغلب دهه هفتادی است و از زلزله رودبار فقط نامی شنیده است، حال باید بنشیند و 44 دقیقه عملیات عمرانی 4 سال پس از زلزله را مشاهده کند.
حتی با توجه به حجم قابل توجهی از تصاویری آرشیوی، کارگردان از استفاده فیلمهای وقوع زلزله پرهیز میکند. نپرداختن صحیح به موضوع موجب میشود باورپذیری مخاطب کاهش پیدا کند.
2. در این مستند شاهد یک روایت تک خطی و تک بُعدی هستیم. همسر، فرزند، همکار و سه تن از اهالی روستای «بنه زمین» به همراه حسینعلی عظیمی روایتگران این مستند هستند. همسر مهندس عظیمی تنها راوی خانم این مستند است. روایتی که تماما حول محور آبرسانی به یک روستای محرومِ زلزلهزده میچرخد. آب، این مایه حیات و بزرگترین اندوخته بشری که بزرگترین وظیفه و نقشآفرینی حسینعلی عظیمی در دوران عمر بابرکتش با آن گره خورده بود. باور و ایمان به مردم، استفاده از توان آنها، بهرهگیری از تجارب جنگ تحمیلی، در نظر گرفتن نیاز مردم و ارائه راهکار متناسب، آیندهنگری و مدیریت کف میدانی از بارزترین خصوصیات این مستند بود. مستندی که ضروری است تمام مسئولان کشور حداقل یک مرتبه آن را به نظاره بنشینند.
3. از لحاظ فرم ساخت، شاهد میزانسن خوبی بودیم. تصویربرداری هوایی، انتخاب تصاویر آرشیوی، استفاده از طرحهای گرافیکی (موشن گرافیک) در نشان دادن مسیر انتقال آب، استفاده از موسیقی مناسب و مهیج و همچنین دکوپاژ مناسب در بکارگیری دیالوگها مخاطب را راضی میکند و معایب تدوین را تا حد زیادی میپوشاند.
4. در برخی از قسمتهای مستند، شاهد نمایش بروکراسیهای غیر ضرور هستیم که حس ارائه گزارش عملکرد را به بیننده القا میکند. در اینگونه مستندها رعایت تعادل در ارائه یک روایت بیغلوغش و صادقانه بسیار حایز اهمیت است. ایرادی که بسیاری از مستندهای سفارشی به آن دچار هستند.
و در پایان، مخاطب بیش از دو سوم مستند را به انتظار مینشیند تا چهره امروزی حسینعلی عظیمی را ببیند. ناگهان 7 دقیقه مانده به پایان مستند، نمایش چهره فرتوت وی با عبارت «مرحوم» تلنگری دلچسب را برای مخاطب ایجاد میکند. دیدن این مستند را به مدیران، به خانوادهها و جوانان پیشنهاد میدهم.