به گزارش راهنوشت، مشق عشق معلمی را با فرمان تاریخی امام خمینی(ره) مبنی بر مبارزه با بیسوادی آغاز کرد. او که از کودکی آرزوی معلم شدن را در سر میپروراند، دههی شصت، بهعنوان معلم نهضت سوادآموزی شروع بهکار کرد.
تازه رژیم پهلوی، ساقط شده و انقلاب امام خمینی(ره) پا گرفته بود.
آن زمان، خانم خضری به جای اسم داشتن، به دنبال رسم داشتن رفت؛ رسم خدمت به خلق خدا.
مستند «دختر نهضت»، روایتگر بخش کوچکی از ایثارگری خانم خضری، معلم نهضت سوادآموزی در اوایل انقلاب است، کسی که خود را وقف دانشآموزان مناطق محروم از امکانات آموزشی کرد.
بدینمنظور راهی روستاهایی صعبالعبور در اطراف کلیبر استان آذربایجان شد؛ روستاهایی با ناهمواریها و سختیهای زیاد.
این معلم جوانِ آن روزها برای رسیدن به دانشآموزان، تمام سختیها را به جان خرید. کوههای برفی، گردنههای با حیوانات وحشی و جادههایی با خاکهای چسبنده، هیچکدام حریفش نشدند.
حالا معلم داستان ما با هر سختی و مشقتی به روستا رسیده بود. روستایی محروم و دور افتاده که امکانات آموزشی آن همانند دمای هوایش، صفر بود. روستاهای اطراف کلیبر در منطقه آذربایجان را میگویم. حتی کوههای سربهفلک کشیدهی آنجا، در برابر ارادهی محکم او کمر خم کردند.
خوب که گوش کنی سمفونی عشق را از آسیاب روستا میشنوی. آسیابی متروکه، نمور و تاریک که معلم، کلاسش را آنجا برپا میکرد. آسیابی که سنگ آن صبوری را از او یاد گرفت.
خدمت در مناطق محروم و عبور از جادههای صعبالعبور، تنها مشکلات معلم قصهی ما نیست.
در این مستند خانم خضری از خاطراتش در آن روستا میگوید. از عزمی میگوید که با آن چالشها، مشکلات و سختی راه را پشت سر گذاشت. از محبتی میگوید که به کمکش اهالی را راضی کرد برای باسواد شدن.
از عشقی میگوید که شیرین را به عشق نوشتن نامه برای فرهادش باسواد کرد.
سرانجام مستند با شیرینترین خاطرهی وی یعنی دیدار با رهبر نهضت، امام خمینی(ره) پایان میپذیرد.
این مستند به کارگردانی مسعود کارگر و تهیه کنندگی سید جمال عودسیمین، محصول سازمان هنری رسانهای اوج روایتی از عشق یک معلم به نهضت است.
چگونگی پرداخت به واقعیتهاست که سینمای مستند را جذاب میکند؛ داستان این مستند باید در ساختار دقیق و منسجمتری ارائه میشد.
روایتهای کوتاه ابتدای مستند که از زبان افراد نزدیک به سوژه و بعضاً بدون هویت مشخص شنیده میشود میتوانست تدریجا به عنوان روایتهای تکمیلی و کمککننده در بستر جذابتری ارائه شود.
در بخش میانی مستند، صحنهها بدون رعایت وحدت موضوعی، تداوم فیزیکی و داستانی کنار هم قرار گرفتهاند. چینش نامرتب روایتها و عدم رعایت وحدت موضوعی و تداوم داستانی در این زمینه باعث شده در بخش میانی، بعضا روایت، جلوتر از اطلاعات اندک مخاطب از سوژه باشد.
بخش پایانی با چینش نامرتب روایت و تصاویر همراه است. در صحنهی خروج امام از جلسه، در هر نما رنگ عبا تغییر میکند. این بیانگر عدم دقت در تداوم فیزیکی تدوین تصاویر است. موضوعی که به سادگی با سیاه و سفید کردن تصاویر و قراردادن آنها قبل از شروع سخنرانی، روایت را در بستر آرشیوی جذابتری ارائه میداد.
به خصوص که تشابه سکانس افتتاحیه و اختتامیه در پرداختن به فرمان رهبر نهضت، آغاز و پایان قوی و زیبایی برای مستند بود. گرچه سرنوشت سوژه نامعلوم ماند.
بیشک گفتنیها و شنیدنیهای این معلم، بیشتر و جذابتر از آن چیزی است که در این مستند 27 دقیقهای به نمایش در آمده است.
نویسنده : نفیسه جزینی