به گزارش راهنوشت، مستند «فاکتور صوری» از آن مستندهایی است که باید پایش بنشینی و حرفش را بشنوی.
از آن حرفهایی که ذهن خیلیهامان را مشغول خود کرده، از آن مشغولیات ذهنیای که هر چقدر دو دو تا چهار تا میکنی پاسخی برایش نمییابی!
آری ساختار بانکها، بانک ربوی و غیرربوی! آیا شیوهی بانکداری ما با زمان طاغوت تفاوت چشمگیری کرده؟ تفاوتهایش در چیست؟ آیا بانکهای ما به جنگ با خدا رفتهاند؟ خلاصه آنکه آیا ربا بر سفرههایمان جولان میدهد؟
اما در این مستند میبینی از عوامل و کارشناسان گرفته تا اصناف و مردم معمولی دست به دست هم دادهاند که ببینم چه خبر؟! کار پیچیدهایست دیدار و هماهنگی با تک تک این آدمها و رفتن به تک تک این مکانها، با همهی چالشهایش، انگیزهای میخواهد بس جوانانه که این طلبههای جوان از آن برخوردار بوده و گام در راه بزرگی مینهند.
شاید با خودت بگویی طلبه را چه به این کارها؟! طلبهها که تا دیروز مینشستند پای منبر بزرگان و درسشان و حجرهی کوچکشان! اما دیروز دیروز بود؛ امروز امروز است.
به قول فریبرز باغبیشه: «شما کجای کاری؟» اصلا رسالت طلبه همین است! راه بیافتد میان مردم کوچه و بازار و بین کارشناسان تا بتواند از مسائل مهم جامعه همانگونه که هست سر در بیاورد و قلم دوربین را بچکاند در درسهایش، میان شئون طلبگیاش.

زمان مستند هم خیلی نیست، به قدر کفاف، حدود چهل دقیقه.
گوینده هم که خود خود طلبهی جوان است که با صدای معمولی و خودمانیاش با مخاطب ارتباط میگیرد.
نام مستند و نگاره و نمادش که ظاهر میشود میبینی که چقدر درخور کار است.
فیلمبرداری با جزئیات پیش میرود و چیزی از قلم نمیافتد؛ حتی گاهی زحمات پشت صحنه را هم به چشم میبینی! فقط گاهی دوربین لرزشهای بیجا دارد. موسیقی متن هم همراه است.
همه چیز از همان فاکتور صوری شروع میشود، همان فاکتور خانمانسوز! همه چیز هم که نه؛ اما خیلی چیزها از آنجا آغاز میگیرد.
ای داد بیداد جناب احمدینژاد چه میگوید؟ بانکداریمان را گند فساد برداشته؟ پس چه کار میکردهاند این همه سال؟ قضیه چطوری هاست؟ قانون سال شصتودو چه میگوید؟ اجرایش در چه حالی است؟ نظارت چطور؟ در سود و زیانمان شریک میشوی؟ فقط سود میگیری؟ این بهره نیست؟ بانکهایمان مقلد صدام حسیناند؟ اصلا کاری به شرعی بودن یا غیرشرعی بودنش ندارید؟ همهاش شرعی است؟ مگر میشود؟ عجیبا غریبا!
آها پس اینطوری هاست!
فاکتور صوری؛ از آن مستندهایی است که شما را با پرسشهایتان تنها نمیگذارد
از آن مستندهایی است که شما را با پرسشهایتان تنها نمیگذارد. یعنی اینگونه نیست که دم از مشکلات بزنند و ما را همانطور حیران میان مشکلات جا بگذارند. باور داشته باشید کلاف سردرگم ذهنمان را کمی باز میکند.
پایانش هم خوب رقم میخورد، همهی عناصر به خوبی کنار هم ظاهر شدهاند و معناگرایانه هستند؛ بهویژه تصویر شهید صدر که مدام به چشم میخورد و در پایان به ناگاه دلیل رازآلودش را مییابم.
خلاصه که این اثر چالشبرانگیز را از دست ندهید و حتما تماشایش کنید.
نویسنده : زینب پاکرو