به گزارش سایت راه نوشت، سجاد ریاحی مستندساز، کارگردان و نویسنده، چند سالی است که در مؤسسه فرهنگی «کاظمیون» مشغول به تحقیق و پژوهش پیرامون زندگی رهبر معظم انقلاب است. او پیشتر، در هفتمین دوره جشنواره عمار با مستند «هدایتا…» پیرامون زندگی هدایتا… بهبودی نویسنده کتاب «شرح اسم» حضور داشته است.
ریاحی در آخرین اثرش با نام مستند امتحان به سراغ دوران ریاست جمهوری آیتا… خامنهای در دهه 60 رفته است.
در ادامه گپ و گفتی با او داشته ایم که می خوانیم:
از خودتان بگویید و اینکه چه شد وارد مسیر فیلمسازی شدید؟
من تا چند سال گذشته در شهرکرد زندگی میکردم و در آنجا تصویربردار صداوسیما بودم و با مراکز فرهنگی شهر نیز همکاری داشتم اما تا یک جایی که جلو رفتم، دیدم واقعاً نمیشود بهصورت حرفهای کار را ادامه داد و این مسئله هم به توزیع نامتوازن امکانات در کشور بر میگردد.
شرایطی پیش آمد و تصمیم گرفتم برای بحث آموزش و انجام کارهای حرفهای به تهران بیایم.
من از اواسط تحصیلم در دانشگاه به فیلمسازی و سینما علاقهمند شدم و ورود جدیام به این عرصه از سال 94 و پس از گذراندن دوره فیلمسازی مرکز آموزشهای حوزه هنری رقم خورد.
در همان سالها بود که وارد مجموعه فرهنگی «کاظمیون» شدم که عمده فعالیتشان مباحث پژوهشی بود و بعداً تصمیم گرفتیم که وارد فضای مستند نیز بشویم و تمرکزمان را ابتدا بر روی تولید مستندهایی با محوریت حضرت آقا قرار دادیم.
نخستین کارمان در این رابطه، مستندی درباره فعالیتها و زندگی هدایتا… بهبودی، نویسنده کتاب «شرح اسم» که درباره زندگی رهبری است، بود.
زمانی که طرح مستند جدیدمان را با خانه مستند در میان گذاشتیم آقای افشار و آقای مطهر از آن استقبال کردند و علیرغم اینکه کار اولمان بود، حمایتهای خوبی شد و ما مصمم شدیم تا کار بعدیمان، یعنی مستند «امتحان» را هم تولید کنیم.
درباره قصه مستند «امتحان» کمی توضیح دهید؟
در سال 1364 بهواسطه برخی اتفاقات در فضای سیاسی و رسانهای کشور، شایعه میشود که بین رهبری که رئیس جمهور وقت بود و امام خمینی(ره) اختلافاتی پدید آمده و در همان سال نیز آیتا… خامنهای، مسئله نخست وزیری را مطرح میکند.
در پروسه تحقیقاتی که در مؤسسه «کاظمیون» درباره حضرت آقا انجام شده بود، ما به خطبهای از رهبری برخوردیم که ابشان در سال 1366 ایراد میکنند و حاشیههایی به دنبال دارد.
در ادامه متوجه شدیم که این خطبه با ماجرای نخست وزیری میرحسین موسوی ارتباط دارد و پس از خطبه حضرت آقا بود که امام خمینی(ره) نامهای به ابشان میزند و همین مسئله، بار دیگر باعث القای اختلاف میان رهبری و امام میشود. ما این دو اتفاق را در مستند، به هم گره زدیم و در قالب مستند «امتحان» تولید کردیم.
در رابطه با فرم کار و اینکه چگونه به روایت موجود در مستند رسیدید، مقداری برایمان توضیح دهید؟
درمورد شیوه روایی کار میتوان گفت که «امتحان»، یک مستند آرشیوی است و بار اصلی فیلم بر روی متن مستند و آرشیو است.
ما در نظر داشتیم که بخشی از کار را در مصاحبه با مسئولان وقت و کسانی که در جریان آن ماجراها بودند، انجام دهیم و در این مسیر به یک لیست حدوداً 20 نفره هم رسیدیم اما متأسفانه بسیاری از آنها حاضر نشدند جلوی دوربین بیایند و در مورد آن موضوع و جزئیاتش صحبت کنند.
کار جلوتر که رفت به این نتیجه رسیدیم که اصلاً نباید در این کار از مصاحبه استفاده شود، چند دلیل داشت. یکی از دلایلش این بود که افرادی که در نظر گرفته بودیم، بهنوعی از جناح راست بودند و این مسئله ممکن بود کار را یکطرفه جلوه دهد و مسئله دیگر، این بود که ممکن بود این افراد با توجه به وقایع گذشته و همچنین مسائل مربوط به سال 1388 راجع به یکسری از سیاسیون سابق با حُب و بغض صحبت کنند.
با توجه به مشورتهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که برای نزدیک شدن به واقعیت آن دوره، باید حضرت آقا در این مستند به صورت فراجناحی و مستقل به تصویر کشیده شود و این مسئله برایمان مهم بود. سعی کردیم جای خالی مصاحبهها و سندیت آنها را با آرشیو مکتوب روزنامهها پُر کنیم.
خوشبختانه با تعامل دوستان خانه مستند، آرشیوهای خوبی در اختیار ما قرار داده شد و بخشهایی از آرشیومان هم برای نخستین بار به نمایش در آمده است. بعضی از آرشیوهایمان هم به صورت کاست و نوار ویدیویی بود که آنها را تبدیل کردیم تا قابل استفاده باشد. سعی کردیم فضای کار بهگونهای باشد که از دهه 60 خارج نشود و بهنوعی مخاطب با آن دوران همزادپنداری کند.
برای آرشیو از جاهای دیگری هم کمک گرفتید؟
حدود 90 درصد آرشیوهای کار را از طریق خانه مستند جمعآوری کردیم و بخش کوچکی هم از صداوسیما بود. البته کار با صدا و سیما در زمینهی گرفتن آرشیو، مقداری سخت است. چرا که آنجا، یکسری قوانین مربوط به خودش را دارد و بهخاطر زمانبر بودن و حساسیت موضوع ما، همکاری با آنها برایمان مشکل شد.
البته اگر امکان دسترسی به صوت جلسات مجلس در اختیارمان بود، شاید کارمان بهتر میشد، اما همیشه اتفاقات، آنگونه که ما میخواهیم، پیش نمیرود و ما هم در حد بضاعت خودمان سعی کردیم کار را به سرانجام برسانیم و نگاه مُنصفانهای به تاریخ داشته باشیم و تمام مسائلی را که مطرح میکنیم با سند و مدرک باشد.