خانه دسته‌بندی نشده قلبت را درست کن، سوژه می‌آید - محسن اردستانی از ساحت دنیای...

قلبت را درست کن، سوژه می‌آید – محسن اردستانی از ساحت دنیای فیلمسازی روایت می کند

به گزارش سایت راه نوشت، یادداشتی می خوانیم از محسن اردستانی در ساحت دنیای فیلمسازی:

قاعدۀ من در مستند سازی مظلومیت است. اگر ببینم یک گروهی یا یک سوژه‌ای مظلوم باشد و کسی در موردش کاری نکرده، بر خودم واجب می‌دانم که درباره‌اش کار کنم. مثل مستند «در حصار» که به شیعیان فوعه و کفریا می‌پرداخت. موضوع سختی بود، عملا که نمی‌شد فوعه و کفریا رفت، اطراف زینبیه هم فیلمسازی سخت بود و فرمش آن چیزی که می‌خواستم بیرون نمی‌آمد؛ اما چون می‌دانستم آنها مظلومند، این مستند را ساختم.

الان روی یک سوژۀ دشواری کار می‌کنم. سه سفر بابتش رفتم که دوسفرش هدر شده. یعنی از نظر تهیه‌کنندگی یک ضربۀ وحشتناکی است، اما چون مظلومند می‌گویم باید روی آن کارکنم. اصلا به این کار ندارم که فرمش بیرون می‌آید یا نه. از این جهت سینمای مستند با سینمای داستانی تفاوت دارد.

در سینمای مستند محتوا مقدم بر فرم است؛ یعنی اگر حرفی را باید بگویید ولو فرمش ضعیف باشد، باید بگویید. اما در کار داستانی باید به اندازه محتوای حرفت، فرم بلد باشی. اگر نمی‌توانی، یا تمرین کن، یا این حرف را نزن.

پیرو همین حرف به شخصه می‌دانم که مستند «در حصار» فرمش قوی نیست اما آن را ساختم چون تنها مستند راجع به فوعه و کفریا است و مردم راجع به آن اطلاعاتی ندارند.

وقتی می‌شود کاری تولید کرد که در تلویزیون پخش شود و چند نقطه اکران شود، چرا این کار انجام نشود؟ وقتی مردم در همین حد اطلاع ندارند، این آدمها مظلومند.

به خاطر همین قاعده مظلومیت می‌گویم باید راجع به آن کار کرد تا مردم مطلع شوند. با این قاعده اگر فکر کنم فتنۀ 88 مغفول واقع می‌شود راجع به آن فیلم می‌سازم.

برنامه‌ریزی خاصی هم برای پیدا کردن سوژه نداریم. اینطور نیست که پیش هرکسی برویم تا به ما سوژه معرفی کنند. سوژه‌ها به سمت ما می‌آیند.

هر سفری که با آقای نادری می‌رویم، دنبال سوژه های دیگر می‌گردیم یا اهالی منطقه، خودشان به ما پیشنهاد سوژه می‌دهند. مثلاً ابتدا می‌خواستیم به افغانستان برویم و درباره اقدامات شهید شاطری در آنجا مستند بسازیم. با یکی از بچه‌های افغانستانی آشنا شدیم و نمی‌دانستیم که ایشان جز تیپ فاطمیون است.

ایشان گفت: راجع به فاطمیون کاری بسازید. ثمرۀ این پیشنهاد، مستند معلم بود. بعد از معلم تک‌تیر اندازان حضرت زینب و نبرد پنهان را در همین زمینه ساختیم.

در نمونۀ دیگر یکی از دوستان، ما را با خانوادۀ شهید رحیمی در هندوستان آشنا کرد. بعد از این کار در هندوستان چند کار دیگر هم ادامه پیدا می‌کند و بدین صورت به سمت سوژه‌ها هدایت شدیم.

در مستند‌سازی بحران در جهان می‌گویند که اگر در خط مقدم رفتید، دنبال سوژه بگردید و آن ‌را مقابل لنزتان بیاورید. آوینی می‌گوید: نه! قلبت را درست کن سوژه می‌آید مقابلت. این خیلی تفکر متفاوتی است. یعنی تا خدا نخواهد یک ثانیه نمی‌توانی فیلم بسازی و اگر بسازی نفسانیت خودت را می‌سازی.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید