خانه دسته‌بندی نشده طلایه های یک مکتب انتقادی مستقل

طلایه های یک مکتب انتقادی مستقل

در طول سال های گذشته نقد و مباحث نظری سینما خیلی جلوتر از آثار سینمایی و فیلم ها بوده، این فرایند هنوز نیز ادامه دارد. به نظر من در دوره دوم و سوم جشنواره عمار کم کم احساس می شد که قضیه در حال برعکس شدن است. یعنی حالا آثار سینمایی منطبق با مفاهیم و رویکرد های انقلاب جهش پیدا کرده بودند و با مکاتب انتقادی موجود را فرسنگ ها جا گذاشته بودند.

به عنوان مثال شاهد آثاری بودیم که با ذوق سلیم می توان گفت که کار های خوب و قوی هستند اما با آن ادبیات انتقادی موجود نمی شد آن نقاط قوت ها را توضیح داد. این شکاف و فاصله همین طور ادامه داشت تا جشنواره دوره قبل که بنده رسما چند بار این را اعلام کردم و به نوعی اعتراض کردم و به همکاران نویسندگان و روزنامه نگاران عرض کردم که این نقد هایی که در دست داریم با کیفیت آثار موجو در جشنواره عمار بسیار فاصله دارد.

یعنی رگه هایی از شکل گرفتن یک مکتب فیلمسازی جدید دیده می شد و این نیاز به مکتب انتقادی همسنگ خود دارد. به تعبیر دیگر پارسال احساس کردم با این مکتب انتقادی موجود خیلی نمی توان از آثار حرف زد ( به عنوان مثال فیلم های خیلی خوبی دیده می شد که تعلیق به مفهوم سینمایی در آن وجود نداشت، شخصیت پردازی هایی دیده می شد که در قالب قهرمان، ضد قهرمان و شخصیت خاکستری قابل تعریف نبود یا نقاط عطف و خیلی مسائل دیگر) اما نکته جالبی که در این دوره احساس می کنم این است که در نمونه آثار مکتوب و آثاری که به دستمان رسیده این شکاف در حال پر شدن است. اگر بخواهم توضیح دهم حداقل حسن بارز و ملموس نقد ها و مقالات امسال این است که خود را از سیطره مکتب انتقادی سینمای موجود( عمدتا مشهور به روشنفکری) بیرون کشیده است. اگرچه هنوز تا شکل گرفتن یک مکتب انتقادی روشن ، مشخص و فراگیر خیلی فاصله داریم.

نعمت الله سعیدی

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید