به گزارش راهنوشت، راوی آرام و با بغض ته صدایش قصه را شروع میکند و بازسازی داستان کمک کرده شادیها و غمها ملموستر شوند.
مستند «یادم هست» قصهای از عشق است که با گذر زمان در این اثر به معنای حقیقی خود نزدیک میشود؛ عشقی که محدود به زمین نیست و جان که باارزشترین دارایی انسان است در مقابل بالاترین درجه عشق ناچیز میشود، و آن را با التماس و تضرع به درگاه معشوق تقدیم میکند.
شهید سیاهکالی در عشق و شور زمینی مبحوس نشد و در جوانی برای رسیدن به عشق ابدی «من» را قربانی و جهاد با داعش را انتخاب کرد و برای مردم ایران زندهتر شد.
این عشقبازی با معبود، قصهی تکراری مدافعین حرم حضرت زینب سلام علیها است که در عین حال هیچ گاه تازگی و بکر بودنش را از دست نمیدهد و مخاطبان را در قصه خود غرق میکند.
در این مستند هم چون مستند «ملازمان حرم»، اهمیت نقش مادر و همسر یکبار دیگر برای مردم ترسیم میشود.

داستان «یادم هست» چه زمانی که کتابش به چاپ رسید و چه حالا که مستندش به تصویر کشیده شده جزء جذابترین آثار بین جوانان است چرا که داستان تلاقی عشق، معصومیت، قدرت و اقتدار در یک جوان همین مرز و بوم در قزوین است. این قصههای تکراری ولی بکر جا دارند علاوه بر کتاب و مستند یک فیلم سینمایی باشند و عشق واقعی را به نمایش بگذارند.
مستند «یادم هست» از جمله آثاری است که داستانش را منظم و بدون حاشیه و غلو روایت میکند. موسیقی به کمک روایت داستان میآید و با هر روایت شادی و غم را تجسم میکند.
چقدر خوب است که چنین داستانهایی که مال همین مردم کوچه و بازار است برای مردم روایت میشوند اما مستندسازان نباید به یک روایت ساده بسنده کنند. مستند «یادم هست» گرچه قالب بازسازی را انتخاب کرده اما از فراز و فرود و قصهگویی عمیق برای جذب مخاطب خبری نیست و کارگردان نیز میتوانست خیلی بهتر انتظار، نگرانی، دلواپسی و … را با نماهای مختلف دوربین به تصویر بکشد.

مستند «یادم هست» از مجموعه مستند سریالی «مرزهای عاشقی»، گرچه مستند مهجوری نیست اما تکرارش در این شبها و روزهای ماه رمضان میتواند روشنگر نمایی از مکتب اسلام و ائمه اطهار باشد. در عین حال یادتان باشد این مستند همواره جای دیده شدن در دانشگاه، مساجد و محافل خانوادگی را دارد.
نویسنده: امالبنین سپهری