«مادر جبهه ها»؛ روایتی است از زندگی مرحومه «زهرا محمودیه»، نخســتین زنی که بعد از آزادسازی خرمشهر، وارد آن می شود. شهرام میراب اقدم، کارگردان این مستند کوتاه، تصویربرداری اثرش را در زمان حیات خانم محمودیه، انجام داده است و حالا بعد از یک دهه داستان فعالیت های این بانوی ایثارگر که از روزهای نخست دفاع مقدس، در جبهه ها بوده آماده نمایش شده است.
ماجرای ساخت مستند؟
در دهه 80؛ سال 86-87 تحقیقاتی در مورد زنان حاضر در جبهه انجام میدادم. یکی از منابعم، کتابخانه حوزه هنری بود. از طریق همین کتابخانه به سوژه خانم محمودیه رسیدم. چند جلسه با ایشان گفتوگو کردم. قرار بود کار را ادامه دهیم، ولی متأسفانه با توجه به شرایط جسمیاش ادامه کار ممکن نبود. وقفهای در کار افتاد تا اینکه امسال با کمک حوزه هنری، توانستیم کار را تمام کنیم و فیلم را بسازیم.
از ابتدا قصد ساخت این مستند را داشتید یا در جریان مصاحبهها به این فکر رسیدید؟
نه! دقیقا قصدم ساخت مستند بود ولی با توجه به اینکه اقداماتی که ما انجام میدادیم، چندان با حمایتی همراه نشد، کار حد مصاحبه ماند. در ادامه هم خانم محمودیه، بهخاطر بیماری و اتفاقاتی که برایش افتاد، مصاحبههایمان ناقص ماند ولی فکر میکنم که همان موقع، حوزه هنری، کتابی درباره حضور زنان در جبهه و دفاع مقدس چاپ کرد که در آن، به اقدامات خانم محمودیه هم در جبههها پرداخته شد.
مسیر تولید؟
دغدغه اصلی من، نقش زنان در جبهه بود. در واقع، یک طرحی به نام «زنان در جنگ» داشتم و دنبال این بودم که بتوانم با این زنان، گفتوگوهایی بگیریم چرا که نقش زیادی در آن دوران داشتند. بههمین خاطر هم با خیلیها مصاحبه کردیم. ولی بعداً به مشکل خوردیم. مثلاً همسر یا فرزندشان با من تماس میگرفتند که دیگر نیایید. بهنظر من، خانوادهها باید آگاهتر شوند، این آدمها، تاریخ شفاهی مملکت هستند و اقداماتی که در دفاع مقدس انجام دادند، باید ثبت شود. باید حرفهایشان شنیده شود تا راهگشاییای برای آینده باشد. باید از این خانوادهها پرسید که چرا همکاری نمیکنند. خانوادة خانم محمودیه هم تا بخشی از کار با من همکاری کردند ولی بعد از مدتی، دیگر همکاری نکردند.
یعنی مسئله، تنها خانوادهها هستند؟
از این دست سوژهها، خیلی داریم ولی علاوه بر مشکل خانوادهها، از چنین کارهایی حمایت نمیشوند. نپرداختن به این سوژهها، بیشتر به مراکزی که حامی کارهای فرهنگی هستند، برمیگردد. باید از آنها پرسید که چرا حمایت نمیکنند. یادم است درباره همین سوژه، با یکی از مراکز مستندسازی تا پای قرارداد هم رفتیم ولی در نهایت گفتند نه و حمایتی نکردند.
در مستند، تنها به روایتهای خانم محمودیه بسنده شده، چرا سراغ افراد دیگر نرفتید؟
من ترجیح میدادم روایت، فقط از زبان خانم محمودیه باشد. آن مرحومه، خودش سند کاملی بود. آرشیو تصاویری که از او گرفتم، کاملاً گویای روایتش است. بسیاری از این عکسهایی که در مستند آمده، از آلبوم شخصی خانم محمودیه بود که در اختیارم گذاشته بود. فکر میکنم که با توجه به سوابقی که در جبهه داشتند، حرفهایشان برای من سند بوده و چندان، دغدغه این را نداشتم که ببینم حرفشان درست است یا غلط. خودم بهعنوان یک مخاطب و بهعنوان کارگردان، میگویم حرف ایشان سند بوده و همین برای من کافی بود.