به گزارش راهنوشت، «سلام فرمانده» حالا به یک هویت جمعی برای بچهها تبدیل شده؛ فرقی ندارد چه سنیاند و کجا، حتی پدر و مادرهایشان هم به این تعلق تکیه میکنند و خودشان را در این جهان غرق میکنند.
وقتی از کودکی چیزی در روح کودک نقش بگیرد جزئی از وجودش میشود و تا بزرگسالی به راحتی نمیتواند از آن دل بکند؛ حالا یک باور منفی یا مثبت فرقی ندارد. توی ذهن کودک همه چیز همانطور که هست باقی میماند و در آینده توی لحظات تصمیمگیری میتواند روی داشتههای بچگیاش حساب کند.
سرود سلام فرمانده موسیقی خوبی دارد، شعر نسبتا خوبی دارد که میشد بهتر شود و همخوانی درستی است که تا اینجای کار میارزد به صد تا سرود ریز و درشت منطقهای و استانی که توی تلویزیون و جشنوارهها اجرا میشود؛ چون جریان ساز است!
قدرت سلام فرمانده را باید در چشمهای بچهها، شور و غرورشان موقع همخوانی، پدر و مادرهایی با ظاهرهای متفاوت در کنار هم و رسانههای مخالف انقلاب تماشا کرد و این مهمترین میوه یک تولید درست رسانهای است.
این جریان یک طیف گسترده از آدمها را با حرفی که میزند همراه میکند؛ آنقدر دقیق که علاقه نقطه اتصال آدمها میشود و انگیزه برای یک حرکت بزرگ در وجودشان شکل میگیرد.
سلام فرمانده جریانی برمبنای باورهایی میسازد که سالهاست توی کتاب دینیها و عقایدمان خاک میخورد و بلد نیستیم چه طور به یک موج لطیف و بزرگ برای ایجاد تکاپو تبدیلش کنیم و این سلام شروع یک قدم رو به جلو بزرگ برای حوزه تولید فرهنگی-هنری بهم ریخته ماست.
شاید هیچ وقت سازندگان اثر فکر این استقبال جهانی را نمیکردند، شاید هم میکردند. اما به هر حال لطف خدا همخوانی سلام فرمانده را به یک اثر فراملیتی و هویتساز برای کودک امروز تبدیل کرده و در مقابل تولیدات رقیب تا حالای کار خوب جلو آمده. البته ضعفهای هنری و تولیدی باید برطرف شوند و این نیاز فرصتی است که به هنرمندان تازهکار این عرصه باید داده شود؛ یک فرصت برای رشد و پیشرفت.
سلام فرمانده تجربه موفقی است برای اینکه بفهمیم چه عقاید عمیق و روحبخشی توی کتابهایمان داریم و جهان چقدر تشنه حقایق پنهانی است که توی گوگل پیدایش نمیکند.
نویسنده: فاطمه محجوبی