به گزارش راهنوشت، مرحوم فرجالله سلحشور سخنان مهمی در رابطه با ایجاد محیط سالم در سینما و اهمیت آن دارند که با توجه به حواشی اخیر سینما آن را بازخوانی میکنیم:
وقتی شما یک سیب سالم را میاندازی در یک جوی آلوده و متعفن، این سیب اگر خودش متعفن نشود لااقل بوی تعفن میگیرد.
یک نهر فاضلاب که دارد حرکت میکند، شما بخواهید این را تمیز کنید نمیآیید چند شیر آب زلال در آن باز کنید؛
چون با این کار به حجم آن فاضلاب اضافه میکنید.
برای این که بتوانید نهر آلوده را پاک کنید باید برای آن تصفیهخانه درست کنید.
ضمن این که برای شیر آب زلال هم باید یک نهر جدا درست کنید.
در مورد سینما هم باید همین طور باشد.
ما باید یک جریان سالم مذهبی مثل همین جریان عمار، در کنار جریان موجود ایجاد کنیم و برای جریان موجود هم فیلتر و صافی بگذاریم.
در سینمای موجود آدمهایی که توانمند و هنرمند هستند و سابقه و تجربه دارند زیادند و آدمهای سالم هم زیادند.
اما آدمهای آلوده و ناباب هم زیاد هستند.
ما بایستی این افراد ناباب را بریزیم بیرون و هنرمندها و باتجربهها و زحمتکشیدهها را برداریم و از آنها استفاده کنیم.
منتها این بار بایستی برای سینمایی که ارائه میدهیم تعریف داشته باشیم.
اگر به ما گفتند شما که میگویید سینمای مذهبی، این یعنی چه؟، قشنگ برایش بشماریم که سینمای مذهبی مثلا دارای این پنج رکن است، سینمای موجود هم دارای آن پنج رکن است، این ها را بشماریم و بگوییم آن سینما سینمای ما نیست، این سینما سینمای ماست.
اگر نتوانیم تعریف بدهیم خودبخود هر نیرویی را که ما وارد سینما میکنیم و هر جریانی را که ما ایجاد میکنیم در نهایت منحرف میشود.
ما از اول حوزه هنری و روایت فتح و انجمن سینمای دفاع مقدس و خیلی جاهای دیگر را داشتیم که تشکلهای مردمی و مذهبی و سالمی هم بودند، بهترین آثار جمهوری اسلامی را هم همینها خلق کردند ولی در نهایت مسیر تغییر کرد. چرا؟ چرا این مراکز مذهبی با این که موفق هم بودند بعدا افرادش منحرف شدند؟
هنرمند میآید در فیلمی سالم و ارزشی بازی میکند، چهار روز بعد میبینیم در چهار کار بد بازی کرد و شخصیت خودش را خراب کرد.
برای این که آن شخصیت خراب نشود باید یک محیط سالم وجود داشته باشد، آثار سالم وجود داشته باشد، آن نیرو را نگذاریم برود آن طرف.
او سیب سرخی هست که میافتد در آن لجنزار.
باید او را بیاوریم این طرف و بگوییم بیا کار بعدیات را هم کار سالم انجام بده.
اما وقتی ما نخواهیم برای او ایجاد کار کنیم، میرود با دیگرانی کار میکند که محیطشان ناسالم است.
ما ناچاریم که بفهمیم ضربهای که تا الان خوردیم از کجاست؛ به نظر من از چند ناحیه است؛ یک، همنشینی هنرمندان مذهبی با هنرمندان غیرمذهبی و ناسالم، و دوم، نداشتن مبانی و اصول.
این دو تا را ما اگر از اول فکر میکردیم هیچ وقت به بیراهه نمیرفتیم.