به گزارش سایت راه نوشت، برنامه ثریا در پرداختن به موضوعات و دغدغههای روز کشور یکی از پر سر و صداترین برنامههاست، جرأت عوامل سازنده این برنامه در پرداختن به موضوعاتی که به خاطر فشار عده ای مسکوت میماند یا به صورت انحرافی نمایانده میشود، بالاست و همین باعث شده است که در این زمینه حتی از پخش آن جلوگیری شود و یا سعی شود که از تأثیرگذاری این برنامه کاسته شود.
ثریا جای خودش را پیدا کرده است و در پرداختن به موضوعات مد نظر مردم به برند و سبک تبدیل شده است. لذا به موضوعاتی میپردازد که میتواند زمینه مطالبه گری و پیگیریهای بعدی را فراهم سازد.
البته در این مستند، این برنامه خواسته است روی دیگری از سکه را نیز نشان دهد، این مستند در همان اوایل تب شیوع کرونا که شرایط کشور از نظر تأمین لوازم بهداشتی بحرانی بود، توانست مقداری از این بار روانی مسئله بکاهد و امید و ایمانی که مورد نیاز مردم در آن شرایط بود را به جامعه تزریق کند.
در این قسمت آقای مقصودی به شرکتی دانش بنیان در شهر اصفهان رفت تا از تلاش شبانه روزی مدیران جهادی که چگونه برای رفع این مشکل چاره اندیشیده اند پرده بردارد.
این مستند روایتی است از شرکتی دانش بنیان در زمینه ساخت تجهیزات پزشکی هایتک که کار و ماموریت اصلی خود را تعطیل کرده است و شروع به تولید ماسک مورد نیاز کشور کرده است.
این برنامه توانست به خوبی با ایجاد فضای گفتگو بین مجری و مدیرعامل شرکت به دور از هر فضای تخصصی و سخت، بیننده را با تمام مراحل تولید و کار جهادی همراه کند.
سوالات راحت و جزئی و دقیق که باعث میشد گوینده جوابهایی را بدهد که مورد علاقه بیننده است و ایجاد راحتی و باورپذیری بیشتری میکند.
دوربین هم دقیقاً اطلاعات مورد نیاز را در اختیار بیننده قرار میداد، انتخاب به جای مدیرعامل به عنوان سخنگو در برنامه که کاملاً در جریان تمام کارها بود و روحیه ای جهادی داشت و با صحبتهایش شناخت زیادی را از این افراد معدود در کشور به دست بیننده میداد، انتخاب به جایی بود.
نمایاندن اقدامات دور از ذهنی که مهندسین انجام داده اند باعث شوکه شدن بیننده از این همه توانایی و ظرفیت کشور در راستای تولید و پیشرفت میشود. مخصوصاً که بیشتر روی توانمندیها و ایمان و باور آنها در رسیدن به اهدافشان تأکید شده است و نه مشکلاتی که ممکن است بر سر راهشان وجود داشته باشد.
مدیریت جهادی بینظیری را مستند به نمایش گذاشته است، اما اگر مجری از روحیه سایر مدیران و تفاوت فاحش آنها با این مدیر صحبت به میان میآورد و این تضاد را بیشتر بروز میداد، باعث میشد این ویژگی مدیر بیشتر در ذهن بیننده ماندگار شود.
در اواخر مستند، مستند ساز به دلیل این که چون این همه راه را به آن جا رفته است بهر است از بقیه اقدامات این شرکت نیز گزارشی تهیه کند و اطلاعاتی را در اختیار دیگران قرار دهد مقداری به فعالیتهای اصلی شرکت پرداخته است که به نظر میرسد گنجاندن آن در مستند ضروری نبود و خسته کننده بود. چون صحبتهای مطرح شده خود ظرفیت پرداختن در یک برنامه جداگانه را داشت و نیازی به انجام کار نصفه نیمه نبود.
موضوع پرداخته شده در این مستند توانست فضای هماهنگی بین نسل جوانان امروزی و نسل جوانان زمان انقلاب و جنگ همچون شهید چمران را ایجاد کند که در خور توجه بود.
ماهیت این برنامه ایجاد سوال است و مجری نتوانست در این برنامه این سوال را مطرح نکند که چطور یک شرکتی میتواند در زیرزمین ساختمانش دستگاههایی را تولید کند که برآورده نیازهای اساسی کشور است اما صنعت بزرگ خودروسازی از این کار ناتوان است.
با توجه به فضای روانی ایجاد شده در آن مقطع در کشور این مستند فضای راحت و یکدستی را از پرداختن به جهاد همگانی برای عبور کشور از بحران نشان دهد و با بزرگنمایی نکردن مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، توانست آرامش نسبی را در ذهن مخاطب ایجاد کند که نیازمندی روز آن دوران بود.